نیمه تاریک تیمملی
کمی قبل از شروع جامجهانی، تصور میشد جو عمومی جامعه نسبتی با هیجان فوتبال ندارد و تحتتاثیر این تورنمنت قرار نگرفته است. بعد از اولین دیدار تیمملی در جام اما همه چیز تغییر کرد و ایران کاملا به تسخیر فوتبال درآمد. یک پیروزی، برای بالارفتن انتظارها از تیمملی کافی بوده و حالا همه مردم در انتظار دو مسابقه بزرگ و هیجانانگیز با اسپانیا و پرتغال هستند. البته که نباید به انتظارات غیرمنطقی پر و بال داد و البته که تیمملی تنها با همین یک پیروزی نیز جام موفقی را پشتسر گذاشته اما همچنان بسیاری از هواداران این تیم به رویای صعود دل بستهاند و توانایی رقم زدن این حماسه را در پسران کارلوس میبینند. در روزهای گذشته بارها درمورد ویژگیهای مثبت تیمملی صحبت به میان آمده اما شاید نزدیکشدن به بازی با تیم فرناندو هیهرو، زمان مناسبی برای پرداختن به نقاط تاریک تیم باشد. مشکلاتی که اگر برطرف شوند، فکر کردن به صعود برای تیمملی ممکن خواهد بود.
سوپرایز بی سوپرایز
بازی با مراکش برای کیروش، یک «فینال» تمام و کمال بود و نقشه اصلی او برای رفتن به استقبال این فینال، با پنهان کردن ترکیب و سبک بازی تیمملی کامل شد. او هر چه در توان داشت انجام داد تا در روز بازی با ترکیب اولیه تیمش، مراکشیها را غافلگیر کند. این نقشه، جواب داد و بعد از مسابقه سرمربی تیم بازنده چارهای بهجز پذیرفتن غافلگیریاش نداشت. روش کیروش بهشدت مفید بود اما در دو بازی دیگر تیم، این سلاح از او گرفته خواهد شد. چرا که دیگر شانسی برای سوپرایز کردن رقبا وجود ندارد. اسپانیا و پرتغال حالا هم به ترکیب تیمملی پی بردهاند و هم با استراتژی بازی این تیم آشنا هستند. حتی دو یا سه تغییر در ترکیب اصلی نیز، نمیتواند موجب سردرگمی دو رقیب بزرگ و شناخته شده تیمملی باشد.
بدنها آمادهاند؟
بازی دشوار با مراکش، فشار زیادی به بازیکنان تیمملی ایران وارد کرد. پسران کارلوس دوندگی فوقالعادهای داشتند و پا به پای حریف جنگیدند. آنها به لحاظ بدنی، عالی نشان دادند اما آیا این روند در تیم، تداوم خواهد داشت؟ تداوم، مشکل اصلی ایران در ادوار مختلف جامجهانی بوده است. 4سال قبل، بهنظر میرسید تیمملی قدرت شکست دادن بوسنی را برای صعود از گروه دارد اما در همان دقایق ابتدایی مشخص شد که بازیکنان تیم توان جنگیدن را از دست دادهاند و همه انرژیشان را در دو بازی قبلی، خرج کردهاند. این نگرانی در مورد تیم فعلی کیروش نیز مطرح است. آیا ایران میتواند در هر 3بازی به یک اندازه دونده و جنگنده نشان بدهد؟
دفاع چپ، پستی که ستون ندارد
میلاد محمدی، از مدتها قبل برای بازی در سمت چپ خط دفاعی تیمملی انتخاب شد و آمادگیاش را برای پذیرفتن این مسئولیت دشوار به نمایش گذاشت اما ناگهان قبل از مسابقه اول تیمملی در جامجهانی، در بین نفرات نیمکتنشین قرار گرفت. میلاد بعد از مصدومیت شدیدش در فصل گذشته، هنوز نتوانسته به اوج برگردد و این یک مشکل بزرگ برای تیمملی است. بدون تردید احسان حاجصفی در مسابقه اول عالی ظاهر شد و با پاس گل لحظات پایانی، یکی از بهترینهای بازی لقب گرفت اما احسان همیشه در میانه میدان بازیکن بهتری بوده است. مراکشیها خیلی زود تصمیم گرفتند از سمت راست حمله کنند و فشار زیادی به مدافع چپ تیمملی بیاورند. بسیاری از نفوذهای آمرابات نیز با موفقیت همراه شد و او توانست حاجصفی را در چند موقعیت خاص کنار بزند. آمرابات درنهایت نتوانست مراکش را به گل برساند اما آیا کارواخال و داوید سیلوا خطرناکتر و زهردارتر از آمرابات نیستند؟
تجربه، تجربه و تجربه
ایران در لحظات ابتدایی نبرد با مراکش، به شدت تحتتاثیر اتمسفر خاص جامجهانی قرار گرفته بود. برای لحظاتی فشار آنقدر زیاد شد که بازیکنان تیم حتی اصول ضربه بغل پا را از یاد برده بودند. بسیاری از آنها کم تجربه بودند و برای اولینبار در جامجهانی ظاهر میشدند. تیمملی به تدریج به بازی برگشت و در ادامه توانست بدون دردسر نقشههای سرمربی را در زمین پیاده کند. روبهرو شدن با ستارههای بزرگی مثل اینیستا، ایسکو، کاستا و کریس رونالدو اما اضطراب آنها را حتی نسبت به مسابقه با مراکش افزایش خواهد داد. شاید اگر در برنامه تدارکاتی تیمملی یک حریف بزرگ قرار میگرفت، مواجهه با لاروخا کمی سادهتر میشد اما در جریان بازی چهارشنبه شب، زمان زیادی طول خواهد کشید که تیمملی با استرس و فشار ذهنی این بازی سخت کنار بیاید.
وقتی گل نمیزنیم
دفاع مطلق ایسلند در برابر آرژانتین، همان نیمه اول تسلیم شد اما درست در لحظاتی که گزارشگرها از «جشنواره گل» آلبی سلسته حرف میزدند، ایسلند به بازی برگشت و گل تساوی را بهثمر رساند تا دوباره ساختار دفاعیاش را بچیند و درنهایت تا سوت پایان هیچ گل دیگری دریافت نکند. تیمملی قرار نیست در مقابل اسپانیا حمله کند و ابدا چنین انتظاری وجود ندارد اما اگر فاصله دو تیم تنها یک گل باشد، آیا ایران در لحظات پایانی برای زدن گل تساوی جلو نخواهد کشید؟ در چنین شرایطی نقش مهاجمان تمامکننده بسیار حیاتی بهنظر میرسد اما وقتی سردار بهترین موقعیتها را با سهلانگاری از دست میدهد، نمیشود به باز شدن دروازه دخهآ امید داشت. نباید فراموش کرد ایران در جامجهانی یک پیروزی بهدست آورده اما هنوز هیچکدام از بازیکنان تیم موفق به گلزنی در جام نشدهاند. برای امید داشتن به صعود، این طلسم باید شکسته شود.