محمدتوفیق مشیرپناهی| روزنامهنگار:
محصولات کشاورزی کردستان بهخصوص توت فرنگی و گندم جایگاه والایی در کشور دارد.
با این حال سهم بخش کشاورزی از اشتغال استان 6/26 درصد و فقط حدود یک درصد بیشتر از بخش صنعت (9/25 درصد) است.
این اختلاف ناچیز نشان میدهد بخش صنعت که هیچگاه نتوانسته است در چرخه اقتصادی استان سهمی تعیینکننده داشته باشد، همپای بخش کشاورزی در اشتغال شهروندان کردستانی نقش دارد. اکنون یکی از مشکلات بزرگ استان در عرصه اقتصادی، بیثباتی بازار و بیکاری اقشار و گروههای مختلف جامعه است. اقتصاد دارای 3 بخش کشاورزی، صنعت و خدمات است.
کشاورزی در دنیا بخش نخست اقتصاد محسوب میشود و اگر پیوندهای پسین و پیشین این بخش با 2 بخش دیگر اقتصاد را در نظر بگیریم و آن را به امنیت غذایی پیوند دهیم، اهمیت بخش کشاورزی و زیرمجموعههای آن بیشتر آشکار میشود.
کشاورزان کردستانی مانند سایر کشاورزان ایران از صادقترین و زحمتکشترین اقشار جامعه هستند، در حالی که این روزها در روستاهای استان، کشاورزان به دلیل وجود مشکلاتی چون نبود صنایع تبدیلی سود چندانی از کار کشاورزی نمیبرند.
این موضوع سبب شده است که برخلاف گذشته کمتر کشاورزی به فرزند خود بگوید «فرزندم، سعی کن کار و فنون کشاورزی را یاد بگیری تا بعدها کشاورز ماهری بشوی.»
برای نمونه «علیمحمد مرادی» نماینده دهگلان و قروه در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود که برخی کشاورزان با وجود داشتن زمین زراعی به وی مراجعه کرده و درخواست کردهاند که فرزندشان را به عنوان سرایدار یا نیروی خدماتی و راننده به ادارهها معرفی کند. چون میدانند که کشاورزی امروز کفاف زندگی و امرار معاش را نمیدهد، در حالی که بخش خدمات از امنیت شغلی بیشتری برخوردار است.»
این در حالی است که در برخی کشورها گروهی از مردم بعد از بازنشستگی با افتخار به مزرعه پدری و خانوادگیشان میروند و به کشاورزی میپردازند یا حتی تحصیلکردگان خانواده وقتی از تحصیل فارغ میشوند، به مزرعه و زمین کشاورزی و باغداری خانواده برمیگردند، چون کشاورزی برای آنان درآمد و جایگاه اجتماعی-اقتصادی دارد. موج مهاجرت در برخی شهرستانها مثل قروه، دهگلان و دیواندره فرزندان کشاورزان را به حاشیه شهرها کشاند و به دنبال آن مشاغل کاذب بیشتر شد.
آنان از زمین و تولید محصولات کشاورزی و درآمد اندک آن بریدهاند و به نیروی غیرمولد تبدیل شدهاند. باید دید چه راهکاری میتوان اندیشید تا از بریدن کشاورزان جوان از کشاورزی و مهاجرت آنان به ناکجای زندگی جلوگیری کرد و به این شغل که سنت خانوادگی است، ادامه داد. آمار نشان میدهد که نسل دوم و سوم کشاورزان کردستان به زمین و زراعت پشت کردهاند. با روند کنونی امیدی به ادامه کار کشاورزی و خودکفایی در تولید محصولات راهبردی وجود ندارد و با تداوم فرایند فعلی در بخش کشاورزی و زیرمجموعههای آن در استان، امنیت غذایی در آیندهای نه چندان دور به خطر میافتد و تبعات اقتصادی و اجتماعی آن آشکار میشود.
باید برای کشاورزی بهعنوان بخش نخست اقتصاد استان اهمیت بیشتری قائل بود. حمایت تعاونیهای روستایی، بیمه کردن کشاورزان، فراهم کردن امکانات لازم مثل تامین آب کشاورزی، احداث جاده و ایجاد صنایع فراوری و تبدیلی و نیز ایجاد سردخانههای مناسب به کشاورزان امید میدهد. یکی دیگر از موارد امیدبخش به کشاورزان حمایت دولت با خرید به موقع محصولات و پرداخت به موقع بهای محصولات است.
امیدبخشی به کشاورزان کردستانی
در همینه زمینه :