پیشنهادی برای کوههای مُشرف به شهر
عباس محمدی/ مدیر گروه دیدهبان کوهستان:
بیشتر شهرهای بزرگ ایران در نزدیکی یک کوهستان قرار دارند؛ تهران و کوه توچال، اصفهان و کوه صُفه، مشهد و کوهسنگی، شیراز و کوهستان بمو، تبریز و کوه عینالی، سنندج و کوه آبیدر و کرمان و کوه جوپار فقط چند نمونه از وابستگی کوه و شهر در ایران است. اینگونه کوهستانها را میتوان با عنوان «چشمانداز حفاظتشده» (protected landscape) ثبت و مدیریت کرد.
یادآور میشوم که در ایران تاکنون فقط 4 الگوی حفاظتی در سازمان حفاظت محیطزیست و یکی دو الگو در سازمان جنگلها و مراتع تعریف شده و اعمال میشود، اما در جهان، با توجه به مسائل گوناگون اجتماعی و طبیعی، مدلهای بسیار متنوعی از حفاظت طراحی شده است.
مطابق تعریف اتحادیه جهانی حفاظت، «چشماندازحفاظتشده» یک منطقه صیانتشده است که در آن، اثر متقابل انسان و طبیعت در طول زمان سبب پدیدآمدن منطقهای با ویژگی مشخص و دربردارنده ارزشهای برجسته بومشناختی، زیستشناختی، فرهنگی و چشماندازی شده است. در چنین مناطقی، صیانت از اثر متقابل انسان و طبیعت، برای حفظ و پایداری منطقه و ارزشهای آن ضروری است.
بیشتر کوههایی که در ایران در کنار شهرهای بزرگ هستند، مشمول این تعریف میشوند. در اینگونه مناطق کوهستانی، به چند دلیل میتوان حفاظت را بهتر و مؤثرتر اجرا کرد: در این کوهستانها مدیریت چرای دام راحتتر از کوهستانهای دورافتاده ممکن است؛ باتوجه به تولید ناخالص عظیمی که در شهرهای بزرگ صورت میگیرد، مسئولان شهری میتوانند حق چراندن دام را از دارندگان آن خریداری کرده و چرای دام را محدود یا در صورت لزوم برای مدتی ممنوع کنند؛ روشن است که در این زمینه، همکاری ادارههای منابع طبیعی (و حسب مورد ادارههای محیطزیست)ضروری است.
کنترل تخلفهای زیستمحیطی، در کوههای نزدیک به شهر راحتتر است.
کوههای نزدیک به شهر، محل آمد و شد کوهنوردان و گردشگران است؛ این گروههای اجتماعی پُرشمار میتوانند در مقام «بومبان»های داوطلب فعالیت کنند و با دیدهبانی این محیطهای حساس، همیار مأموران دولتی باشند.
با حفاظت از کوههای مشرف به شهر، میتوان به حفظ منابع آب و ذخیرههای زیستی کمک کرد. به علاوه، میتوان بدونهزینه و سرمایهگذاری اضافه، محلهایی را برای ورزش و تفریح میلیونها شهروند حفظ کرد.
لازم است درنظر داشته باشیم که اگر میلیونها شهروند ساکن در شهرهای بزرگ امکان برخورداری از چشماندازهای طبیعی را داشته باشند، خودبهخود به دیدهبانان و مراقبتکنندگان طبیعت در سراسر کشور بدل میشوند. بهویژه بچهها و نوجوانانی که با محیطهای طبیعی انس مییابند، هم خود به حفاظت از طبیعت علاقهمند میشوند و هم حامل پیامهای زیستمحیطی به خانوادهها خواهند بود (رسالتی که «مدرسههای طبیعت» بهدنبال آن هستند).
جا دارد که مدیریت جدید شهرداری، بخشی را مثلا با عنوان «سازمان مدیریت فضاهای طبیعی شهر» برای حفظ و مدیریت درهها، کوهها و دیگر محیطهای طبیعی (مانند پارک پردیسان، محوطه زندان اوین و...) تأسیس کند. نکته مهم اینکه در شرایط کمبود روزافزون آب، اینگونه فضاها برای نگهداری نیازی به آبیاری ندارند.