تعطیلی یک کتابفروشی دیگر در خیابان کریمخانزند
«رود» دیگر جاری نخواهد بود
مرتضی کاردر/ خبرنگار
شمار کتابفروشیهایی که در سالهای اخیر در خیابان کریمخانزند تعطیل شدهاند کم نیست. کتابفروشی نشر آبی به فروشگاه آبگینههای دستساز تبدیل شده است، آجیلفروشی معلمی جای یک کتابفروشی را گرفته است، کتابفروشی پاژنگ دیگر نیست، کتابفروشی نشر نی جای خود را به کافه تهران داده است، نشر مرغ آمین دیگر نیست و کتابفروشی نشر ویستار هم اگرچه جای خود را به کتابفروشی انتشارات علمی و فرهنگی داده است اما پس از تعطیلی دیگر نتوانست کتابفروشی خود را در جای دیگری دایر کند. آیا باید کتابفروشی نشر رود را نیز به این فهرست اضافه کرد؟
چند روزی است که برچسبهای بزرگ تخفیف 25درصدی بر شیشههای ورودی کتابفروشی نشر رود به چشم میخورد. کتابفروشی کوچکی که سالهاست در زیرپل کریمخان در کنار کتابفروشی نشر چشمه جا خوش کرده است و گوشه دنجی است برای بسیاری از کتابخوانها. برچسبهای بزرگ تخفیف خبر از تخفیف بهدلیل تغییر شغل میدهند، خاصه در این وقت سال که نه هنگام طرح پاییزه و بهاره کتاب است و نه ایام نمایشگاه کتاب که کتابفروشیها بخواهند تخفیف بدهند.
از ناصرخسرو تا انقلاب
راسته قدیمی کتابفروشان در تهران از گذشتههای دور در ناصر خسرو و خیابانهای محدوده بازار بزرگ تهران بود. بسیاری از کتابفروشیهای قدیمی از آنجا آغاز کردند. بعدها شماری از ناشران و کتابفروشان به خیابان جمهوری رفتند و این خیابان راسته تازه کتابفروشیها شد. در سالهای پس از تأسیس دانشگاه تهران بهمرور تعدادی کتابفروشی روبهروی دانشگاه تهران دایر شدند و در سالهای 40 و 50 خیابان انقلاب به مرکز اصلی کتابفروشیهای تهران تبدیل شد. راسته کتاب ناصرخسرو و جمهوری دیگر رونقی ندارد و از انبوه کتابفروشیهای آنجا چندتایی بیشتر باقی نماندهاند اما خیابان انقلاب هنوز هم اصلیترین راسته کتابفروشان تهران است.
راسته تازه کتابفروشان
تعدادی از کتابفروشان دهه 60 به خیابان کریمخان رفتند تا راسته تازهای را شکل دهند؛ نشر چشمه، کتابفروشی مرغ آمین، نشر پاژنگ و نشر آبی ازجمله کتابفروشیهایی بودند که در سالهای دهههای 60 و 70 در خیابان کریمخان پا گرفتند. در سالهای بعد کتابفروشیهای دیگری مثل نشر نی، انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا، انتشارات یساولی، نشر رود، نشر ثالث و نشر ویستار نیز به خیابان کریمخان آمدند تا راسته کتابفروشیهای کریمخان پررونقتر شود. در سالهای پایانی دهه 70نشر ثالث کتابفروشی بزرگ خود را در خیابان کریمخان دایر و در سال1383 نشر چشمه کتابفروشی قدیمی خود را بزرگتر کرد تا هر دو به پاتوقهای جدی اهالی کتاب و ادبیات تبدیل شوند.
در سالهای اخیر کتابفروشیهای تازهای نیز به کتابفروشیهای راسته کریمخان اضافه شدهاند؛ مثل کتابفروشی انتشارات اساطیر یا کتابفروشی پژوهشگاه علوم انسانی و کتابفروشی نشر هنوز که در طبقه سوم یکی از ساختمانهای کریمخان بالای کافه «نزدیک کتاب» و «کیوسک» است و در سالهای اخیر با برگزاری نشستهای متعدد نقد و بررسی کتاب و جلسههای رونمایی خیلی زود به پاتوق کتاببازها تبدیل شده است. کتابفروشی بزرگ انتشارات فرهنگ و هنر گویا نیز پس از بازسازی چندماهی است که میزبان اهالی کتاب است.
یک کتابفروشی دنج
کتابفروشی نشر رود نیز یکی از کتابفروشیهای راسته کریمخان به حساب میآید که 20سالی است در کنار کتابفروشی نشر چشمه دایر است، با ویترینها و قفسههایی که کتابهای آن به درستی انتخاب شده است؛ کتابهای داستان، کتابهای فلسفی و حوزه ادبیات و علوم انسانی. جنس انتخاب کتابها در کتابفروشی رود بهگونهای است که آن را به یکی از کتابفروشیهای ویژه تبدیل کرده است و بسیاری از کتابهایی را که در کتابفروشیهای دیگر یافت نمیشود، میتوان آنجا پیدا کرد. حالا خبر تعطیلی کتابفروشی نشر رود مشتریان قدیمی این کتابفروشی دنج را نگران کرده است.
محمد زارع مدیر نشر رود میگوید: «ما پیش از عید کتابفروشی را فروختیم تا بتوانیم جای بهتر و بزرگتری در خیابان کریمخان فراهم کنیم اما بعد از جهش ناگهانی قیمتها در سال جدید نتوانستیم دیگر جایی تهیه کنیم برای همین مجبوریم کتابفروشی را تا انتهای تیر واگذار کنیم.» از او درباره مشتریان قدیمی کتابفروشی میپرسم؛«بسیاری از فرهیختگان و اهالی کتاب مشتریان کتابفروشی نشر رود بودهاند؛ از مسعود کرباسیان وزیر اقتصاد و دارایی و محمد ستاریفر رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه گرفته تا علی عبداللهی، احمد پوری، اسدالله امرایی، حمیدرضا آتشبرآب، سروش صحت و...»
کاوه میرعباسی مترجم نامآشنای حوزه ادبیات که یکی از مشتریان کتابفروشی رود است، میگوید:«چند سالی است که بسیاری از کتابفروشیهای خیابان انقلاب به کتابفروشیهای کمکدرسی تبدیل شدهاند. من برای خرید کتاب، کتابفروشیهای راسته کریمخان را بیشتر ترجیح میدهم، الان نبض تپنده کتابفروشیهای فرهنگ و ادبیات در خیابان کریمخان و شهر کتابهاست که جنسشان جورتر است و کتابهای کمیابتر را میتوان در این کتابفروشیها پیدا کرد. من کتابفروشی رود را بهخاطر حضور آقای مقدم انتخاب کردهام که کتابفروشی خوشبرخورد و اهل مطالعه است و اطلاعات دست اولی از کتاب و بازار نشر دارد.»
یک سرمایه فرهنگی از بین میرود
مسئله فقط تعطیلی یک کتابفروشی نیست، مسئله کم شدن یک کتابفروشی دیگر از کتابفروشیهای خیابانی است که راسته اهالی کتاب است و حرفهایی برای تبدیل آن به پیادهرو و گذر فرهنگ و هنر شنیده میشود.
کتابفروشیهای خیابان کریمخان در کنار انبوه کافههایی که در سالهای اخیر در کوچهها و خیابانهای فرعی آن سربرآوردهاند و گالریهایی که از مناطق شمالی تهران به کریمخان آمدهاند، این خیابان را به یکی از گذرهای اصلی اهالی کتاب و فرهنگ و هنر تبدیل کرده است. مدیر نشر رود میگوید: «درست است که کتابفروشی و انتشارات برای ناشر و کتابفروش وجه شخصی دارد اما با تعطیلی کتابفروشی یک سرمایه فرهنگی از بین میرود.»
او در پایان صحبتهایش میگوید: «از ارشاد درخواست وام کردهایم و مدتی پیگیر وام بودهایم اما هنوز به نتیجه نرسیده است. اگر نتوانیم جای تازهای برای کتابفروشی تهیه کنیم باید کتابفروشی نشر رود را برای همیشه جمع کنیم.»
آیا انتشارات رود میتواند کتابفروشی خود را در جای دیگری در خیابان کریمخان دایر کند یا اینکه کتابفروشی رود مثل کتابفروشیهای دیگری که در خیابان کریمخان تعطیل شدهاند به خاطره تبدیل میشود و کمکم فراموش خواهد شد؟