ایرانیها آثار یأسآور را نمیپسندند
دیدار و گفتوگو با عبدالعلی دستغیب در آستانه 92سالگی
فرشاد شیرزادی-روزنامهنگار
چگونه میتوان اثری را در قالبی نوشت که در زمینه حوادث و رویدادهای تاریخی، ضمن داشتن ساختار و شکل داستانی، به دور از «تاریخسازی» و بهاصطلاح «جعل تاریخ» باشد و همچنین تاریخگریز هم نباشد؟ داستانها و رمانهای تاریخی از هر روی که به آنها بنگریم بهدلیل وجود عناصری گیرا در آنها همواره مورد استقبال مخاطبان بودهاند. این عناصر از نظر عبدالعلی دستغیب، نویسنده و منتقد پیشکسوت جذابیت بسیاری دارد. دستغیب معتقد است که دلیل دوست داشتن، مسابقه بوکس در آمریکا و دیدن فوتبال در بسیاری از کشورهای توسعهیافته جهان، این است که این ورزشها به نوعی تقابل ملتها را در مقابل یکدیگر بدونخونریزی نشان میدهند و بهدلیل همین اشتیاق، مردم داستانهای تاریخ را هم دوست دارند. دستغیب معتقد است که داستانهای تاریخی در ایران از آثار فلسفی مانند «قصر» کافکا مخاطب فراگیرتری دارد. ماحصل گفتوگوی ما با عبدالعلی دستغیب درباره رمانها و داستانهای تاریخی در ادامه میآید.
1 در رمانهای تاریخی، اصل آنچه را دستمایه نوشتن رمان قرار میدهند چیزی است که قبلا پیش آمده؛ مثلا رمان «جزیره» که ایرج پزشکزاد آن را ترجمه کرده، تا حدود زیادی مربوط به دوره ناپلئون میشود یا «شمس و طغرا» که ماجرای شمس، دلاوری از شهر شیراز و طغرا، دختری از خوانین است، سابقه تاریخی دارد. عمده وقایع «جنگ و صلح» تولستوی هم مربوط به زمان هجوم ناپلئون به روسیه و نبردهایی که در روسیه و مسکو اتفاق افتاده، است. کسانی که داستانهای تاریخی مینویسند، وقایع تاریخی را دستمایه قرار میدهند. یعنی بهگونهای مورخ هم هستند. تولستوی در «جنگ و صلح» علاوه بر اینکه وقایع جنگ را شرح میدهد، گزارشهای جنگی آن دوره را هم به خوبی مطالعه کرده است. او اسناد و مدارک زیادی را خوانده تا بتواند این رمان بزرگ را بنویسد. بعضی از نویسندگان هم داستان عشقی- اجتماعی مینویسند اما قسمتی از وقایع تاریخی را هم در اثرشان منعکس میکنند.
2 از آنجایی که بسیاری از ایرانیها به مسائل تاریخی علاقهمندند، طبعا رمانهای تاریخی را با علاقه بیشتری میخوانند. رمانهای تاریخی وقایع هیجان انگیزی را نقل میکنند و ممکن است یکی از دلایل استقبال از آن میان ایرانیان این باشد که علاقه به هیجان و روایت دلاوری در مردم ما قویتر از دیگر انگیزههاست. اگر بخواهیم خارج از ادبیات را هم شاهد مثال قرار دهیم، باید گفت که در برخی از کشورهای توسعهیافته جهان مسابقههای بوکس خیلی تماشاگر دارند. در اسپانیا گاوبازی یک ورزش خونین است و خیلی هم مورد علاقه اسپانیاییهاست.
3 اگر بخواهم درباره ورزش و فوتبال و مقایسه آنها با بحث ما و تأثیر تاریخ در لحظه کنونی ملتها بگویم، باید عرض کنم که مسابقه فوتبال که امروز جنبه جهانی پیدا کرده، نوعی جدالمسالمتآمیز است. گو اینکه روزبهروز از لحاظ داوری و بررسی کیفیت ظریفتر میشود. ۱۱نفر از تیم پرتغال یا برزیل مقابل ۱۱نفر از تیم فرانسه یا آلمان به میدان میروند و میشود گفت نشاندهنده نبردی قومی بین ملتهاست. رمان تاریخی نیز ریشه در سرشت ملی و احساسات قومی آنها دارد.
4 داستانهای تاریخی و روایت جدالها برای عموم جذاب است. این در حالی است که داستانهای «کافکا» یأس و نومیدی و بنبستهای روحی و روانی را نشان میدهد و چندان مورد پسند مردم ما نیست. یعنی توده مردم ایران این نوع داستانها را دوست ندارند. به همین دلیل عده معدودی هستند که «قصر» کافکا یا «بوف کور» هدایت را میخوانند و حتی بعضی خانوادههای سنتی هنوز مقابل آنها گارد میگیرند. اما در نقطه مقابل، صادق چوبک در «تنگسیر» قهرمانی میسازد که میخواهد انتقام بگیرد و به همین دلیل عامیت بیشتری میان ایرانیها دارد و مردم داستان او را بیشتر میپسندند.
5 همانطور که گفتم جدال جذابیت بیشتری از دیگر انواع روایت دارد. دلیل تهیه فیلمها و داستانهای متعدد پس از جنگ جهانی دوم در اروپا، آمریکا و اروپای شرقی توسط ناشران و کمپانیهای مختلف فیلمسازی هم همین است. پیرنگ داستانهای تاریخی پر زد و خورد است. رمانهایی که مربوط به انقلابهاست، جنبه حماسی دارند. در رمانهای تاریخی مهم نیست که مثلا قهرمان پیروز میشود یا شکست میخورد، بلکه مهم این است که جنگ و جدال را با جذابیت روایت کنید.