• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 3 دی 1396
کد مطلب : 1979
+
-

تئاتر سرطان دارد

با علی سرابی که از فردا با تیمش «آن سوی آینه» می‌ایستد

تئاتر
تئاتر سرطان دارد

مسعود میر/ خبرنگار:

دهه80 که آغاز شد تئاتر ایران بازیگر مستعدی را روی صحنه کشف کرده بود که خیلی زود توانست جایش را در میان حرفه‌ای‌ها باز کند. با نمایش «آندرانیک» حسابی گل کرد و حالا که جواب سؤالات ما را می‌دهد درگیر دو نمایش است.در یکی فقط بازی می‌کند و در دیگری هم بازیگر است و هم کارگردان. اهل فن می‌دانند که چنین کاری در دنیای تئاتر از پس همه بر نمی‌آید و حالا علی سرابی یکی از آنهایی است که برای انجام چنین کار دشواری آماده می‌شود. سرابی در «خشم و هیاهو» که از امشب روی صحنه می‌رود در کنار هانیه توسلی و امیرحسین رستمی بازیگر جدیدترین کار مهرداد رایانی مخصوص است و از فردا هم به‌عنوان کارگردان و بازیگر، «آن سوی آینه» را روی صحنه می‌برد.

کشف زِلِر

«دو سال پیش که برای مدتی در سفر بودم با کارهای نمایشنامه‌نویسی آشنا شدم به نام فلوران زلر. بعد که به ایران آمدم متوجه شدم که چندتا از کارهای او در ایران ترجمه و چاپ شده است و جدیدترین اثر زلر به نام «آن سوی آینه» هم توسط نشر نی در حال انتشار است.این نمایشنامه به محض نگارش در فرانسه روی صحنه رفته و یک کمدی درام تمام عیار است.»  این حرف‌های سرابی که درباره نمایشنامه‌نویس فرانسوی اخیرا در ایران مطرح شده این سؤال را پیش می‌کشد که این‌همه استقبال ناگهانی از زلر از کجا نشات می‌گیرد؟ او می‌گوید:« قبول دارم که با اجرای دو نمایش «اگه بمیری» و «پدر» براساس آثار زلر این اقبال ناگهانی به کارهای او کمی نامتعارف به‌نظر می‌رسد اما به گمان من آثار او به‌خصوص همین آن سوی آینه از ممتازترین کارهای خلق شده در دنیای نمایشنامه‌نویسی مدرن است.به همین دلیل به تماشاگران حرفه‌ای تئاتر توصیه می‌کنم کار ما را ببینند یا اگر فرصت ندارند نمایشنامه را بخوانند. این نمایشنامه با موضوع زندگی زناشویی و ازدواج مجدد، بی‌نهایت منطبق با حال و هوای امروز جامعه ماست.»

بازیگری انحصاری نیست

کارگردان نمایش موفق «خدای کشتار» درباره بازیگران تئاتر جدیدش و البته حضور پ‍‍ژمان جمشیدی در این تیم نظر جالبی دارد: «من نام جمشیدی را شنیده بودم و می‌دانستم فوتبالیست بوده و حالا بازیگری می‌کند.به‌طور خیلی تصادفی در پروژه «دیروز» مشتمل بر اجرای 5نمایشنامه از دهه80 با حضور 43بازیگر درجه یک تئاتر و سینما با او آشنا شدم. پژمان به‌طور خیلی تصادفی و از طریق معرفی دستیارم جایگزین یک بازیگر شد که بنا به دلایلی چند روز قبل از اجرا از همراهی با ما انصراف داد.او آمد و من دیدم تمام قواعد حرفه‌ای یک بازیگر تئاتر را دارد. منظم و با استعداد و سختکوش بود و من نمی‌فهمم چرا بعضی اهالی تئاتر اعتراض‌های شدیدی به حضور او در تئاتر داشتند. مگر ما بازیگری نداریم که از صنف پوشاک آمده و حالا می‌درخشد؟ بازیگری انحصاری نیست و من به‌عنوان یک بازیگر که سوابقم روشن است از ورود آدم‌های با استعداد و سختکوش به تئاتر استقبال می‌کنم.»

تئاتر رو به مرگ است

« با اینکه در دو سه سال اخیر تئاتر درآمد بیشتری برای دست‌اندرکارانش به ارمغان آورده و تعداد اجراها و افتتاح گاه و بیگاه سالن‌های کوچک اجرا نشان از رونق تئاتر دارد اما من معتقدم تئاتر ایران در سراشیبی وحشتناکی قرار دارد.» کارگردان آن سوی آینه این ادعا را چنین توضیح می‌دهد:«من 17سال است که به‌طور حرفه‌ای تئاتر کار می‌کنم ولی هیچ‌وقت ندیده بودم که همزمان 40اجرای تئاتری داشته باشیم و البته همه‌شان مثل بلیت شهربازی با تخفیف‌های 50درصدی عرضه شوند. از سوی دیگر هیچ‌وقت تا این زمان اتفاق نیفتاده بود که آثار فوق‌العاده ضعیف نمایشی با رنگ و لعاب موسیقی و استفاده از چهره‌ها تماشاگر جذب کنند.بازیگران تئاتر کم کم به فراموشی سپرده می‌شوند. سالن‌های غیراستاندارد و کوچک برای کسب درآمد راه‌اندازی می‌شوند ولی خبری از خلق نمایشنامه‌های درخشان و اجراهای ممتاز نیست. خلاصه به‌رغم ظاهر خوب،  مرگ تئاتر نزدیک‌تر از این حرف‌هاست. تئاتر ایران این روزها شبیه انسانی است که ظاهرا در سلامت است اما از بیماری سرطانش بی‌خبر است.»

این خبر را به اشتراک بگذارید