• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
دو شنبه 26 تیر 1402
کد مطلب : 197492
+
-

نکته بازی/ مسئول این بلبشو کیست؟

اتفاقاتی که در استقلال رخ می‌دهد رنگ فاجعه دارد. در دوره مدیریت حجت کریمی قراردادی با جواد نکونام به‌عنوان سرمربی بسته شده که گویا اصلا قرارداد نبوده و آقایان اسمش را گذاشته‌اند تفاهمنامه! بعد همین تفاهمنامه هم گم شده و حالا همه در باشگاه دنبال آن می‌گردند. از همه عجیب‌تر اینکه حجت کریمی، علی خطیر سرپرست فعلی باشگاه را متهم می‌کند به اینکه دلش نمی‌خواهد با نکونام قرارداد ببندد وگرنه همان مفاد قبلی را از نو پرینت می‌گرفت و دوباره به امضای او می‌رساند! این بلبشویی که داریم در موردش حرف می‌زنیم، مربوط به یک تیم گمنام محلی نیست، بلکه در مورد یکی از بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین باشگاه‌های کشور رخ می‌دهد. آیا حقیقتا به هیچ‌یک از مسئولان مافوق برنمی‌خورد که استقلال به این شکل دارد اداره می‌شود؟

به این سطح راضی نباش!
مصاحبه‌ای منتشر شده است از آریا برزگر، مهاجم 20‌ساله تیم ملی جوانان که او در آن با شوق و ذوقی فراوان و جزئیات مفصل از گل تساوی‌بخش خود به فلسطین در مسابقات غرب آسیا که در لحظات پایانی به ثمر رسید سخن می‌گوید و در نهایت آن گل را جزو بهترین اتفاقات عمرش به شمار می‌آورد. یادمان هست که چه گل مهم و قشنگی بود، اما هیجانی که الان آریا برای این گل دارد، واقعا با اهمیت آن متناسب نیست. متأسفیم که کار این نسل از فوتبالیست‌های ایران به اینجا کشیده، اما به یاد داریم زمانی که مهدی مهدوی‌کیا هم‌سن برزگر بود، در جام‌جهانی فرانسه آن گل زیبا را به تیم ملی آمریکا زد، بعدش هم مستقیم رفت آلمان و برای بوخوم و هامبورگ بازی کرد. مواظب هرز رفتن احساسات‌تان باشید بچه‌ها.

جای امیرخان خالی است
شمس‌آذر قزوین که با سعید دقیقی به لیگ برتر صعود کرده، بعد از یک شکست شوکه‌کننده 7بر صفر برابر پرسپولیس، در یک بازی تدارکاتی دیگر به مصاف نساجی رفت و موفق شد شاگردان مهدی رحمتی را با یک گل شکست بدهد. دقیقی بعد از پایان این مسابقه گفت: «یکی از دو باشگاه کم‌هزینه لیگ برتر هستیم.» کاملا مشخص است که او در مورد تیم خودش درست می‌گوید، اما راستش حرف‌های دقیقی را که شنیدیم، یاد امیرخان قلعه‌نویی افتادیم؛ سرمربی کهنه‌کاری که بعد از سال‌ها حضور در لیگ برتر، حالا روی نیمکت تیم ملی نشسته و جای خالی‌اش حسابی حس می‌شود. امیرخان هم عادت داشت سالی 200 بار بگوید: «از نظر هزینه تیم پنجم لیگ هستیم.» حالا فرقی هم نداشت سرمربی کجاست و باشگاهش چقدر خرج کرده. تیم او همیشه پنجم بود!

 

این خبر را به اشتراک بگذارید