گفتوگو با بازیگر سریال نیکان که آخرین قسمتش دیشب از شبکه سوم سیما پخش شد
بازیگری با پول و پارتی نیست!
پریسانوری-روزنامهنگار
شب گذشته، پرونده سریال 30قسمتی «نیکان» که هر شب ساعت 20از تلویزیون پخش میشد، بسته شد؛ سریالی به کارگردانی «علی سراهنگ» و تهیهکنندگی «کامران مجیدی» که از 2ماه پیش، روی آنتن شبکه 3رفت و با ماجراهای پرفراز و فرود، مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون نشاند. کارگردان، نقش اول این سریال را از بین بیش از 3هزار داوطلب بازیگری، به «مهلقا مینوشزاد» سپرد؛ دختر جوانی که «نیکان» نخستین تجربه بازیگریاش در یک مجموعه تلویزیونی بلند بود. مینوشزاد به باور مخاطبان در این نقش خوش درخشید و به اعتماد کارگردان پاسخ داد. در آخرین روزهای پخش این سریال با این هنرمند مستعد و خوشآتیه همصحبت شدیم. بازیگر جوانی که معتقد است ما در برابر مشکلات نباید خودمان را ببازیم و باید زندگیمان را نجات دهیم.
تجربه بازی در فیلم سینمایی «آتابای» را هم در کارنامهتان دارید. چطور وارد عرصه بازیگری شدید؟
در هنرستان سوره رشته نمایش درس خواندم و در دانشگاه هم رشته تحصیلیام بازیگری بود. هم در دوره هنرستان و هم دانشگاه تئاتر کار میکردم و هر جا که تست بازیگری میگرفتند، میرفتم. تا اینکه سال 1398برای بازی در سریال حکایتهای کمال انتخاب شدم. بعد از آن سریال متوجه شدم که برای فیلم آتابای هم فراخوان دادهاند. یکی از دوستانم گفت بیا برویم تست بدهیم، رفتیم و من قبول شدم.
برای ایفای نقش نیکان چه مسیری را گذراندید؟
2سال بعد از فیلم آتابای، متوجه شدم که برای سریالی تست میگیرند. روز دوم پیشتولید کار بود که برای تست بازیگری رفتم. اما بعد از تست تا 5ماه هیچ خبری نشد، فکر میکردم قبول نشدهام. البته در آن زمان مادرم را هم از دست دادم و خیلی دنبال نتیجه تست نبودم، اما گویا در آن مدت عوامل تولید به بسیاری از آموزشگاهها و شهرهای مختلف رفته بودند تا از استعدادهای دیگر نیز تست بگیرند. خوشبختانه پس از 5ماه دوباره با من تماس گرفتند که برای بازی بروم. حدود 4ماه هم تمرین داشتم و بالاخره یک روز قبل از شروع فیلمبرداری با من برای نقش «نیکان» قرارداد بستند.
وقتی برای تمرین رفتید میدانستید که قرار است نقش اول سریال را که بار اصلی قصه را به دوش دارد بازی کنید؟
خیر، فیلمنامه را کامل هنوز ندیده بودم و نمیدانستم که نقش اصلی را دارم. از طرفی تا قبل از قرارداد چون آدمهای زیادی آمده و تست داده بودند، مطمئن نبودم که این نقش را من بازی کنم و به یکی دیگر بدهند. این نگرانی باعث میشد که تلاش کنم در تمرینها خیلی خوب ظاهر شوم و نقشم را بهتر از دیروز بازی کنم تا رضایت کارگردان را بهدست آورم.
در نخستین مجموعه بلند تلویزیونی، همبازی بازیگران بنام و معروف بودید. تجربه همکاری با عوامل سریال «نیکان» برایتان چه دستاوردی داشت؟
اوایل برایم خیلی سخت بود ولی همه بازیگرهای مجموعه، خیلی کمکم کردند که نقشم به خوبی ایفا شود. همکاری با بازیگرانی مثل «شقایق فراهانی»، «پژمان بازغی»، «سیما تیرانداز»، «مهدی صباغی»، «رویا جاویدنیا»، «بهنام تشکر» و... برایم بسیار لذتبخش بود. همه آنها به من انگیزه داده و مهربانانه تجربیاتشان را در اختیارم قرار میدادند. به جرأت میگویم از تکتکشان بسیار یاد گرفتم.
نیکان در ابتدا یک دختربچه لوس و پولدار بود ولی در مواجهه با مشکلات، بزرگ و بالغ شد. چطور این روند را گذراندید و نقش باورپذیری را ایفا کردید؟
کارگردان سریال، آقای سراهنگ در مراحل تمرین خیلی به من کمک کردند. او انسان شریف و مهربانی است. برای ایفای لحظه به لحظه نقش نیکان با هم مشورت میکردیم که چطور نقش بهتر دربیاید که مخاطب خسته نشود و همه ریزهکاریها را مرور میکردیم؛ بهطوری که در اواخر کار ذهنهای ما درباره نیکان یکی شده بود و من دقیقا همان چیزی را که او میخواست، اجرا میکردم. علاوه بر اینها در مدت فیلمبرداری بعد از 14-13ساعت کار، در راه خانه سکانسهای روز بعد را مرور میکردم و با تمام وجود سعی داشتم خودم را به آن شخصیت شبیه کنم. حتی چون نیکان یک دختر دبیرستانی بود، برای اینکه آن فضای ذهنیام شبیه دختر مدرسهایها شود، لباس فرم مدرسه را میپوشیدم و به دبیرستانی که قبلا در آن درس میخواندم میرفتم و سر کلاس مینشستم تا بیشتر به نقش نزدیک شوم.
«نیکان» دختر جوانی بود که با متهمشدن پدر و مواجهه با مشکلات مالی، برای نجات خانواده تلاش کرد. چقدر خودتان را از نظر شخصیتی به نیکان نزدیک میبینید؟
من و نیکان هر دو آدمهای درونگرایی هستیم و سعی میکنیم مشکلاتمان را بروز ندهیم. یک شباهت دیگر اینکه هر دویمان سعی میکنیم در برابر مشکلات خودمان را نبازیم و زندگیمان را نجات دهیم.
حالا که سریال به انتها رسیده، مردم شما را در خیابان میبینند میشناسند؟
خیلی جالب است. با اینکه گریم سنگینی در سریال نداشتم، مردم مرا که میبینند فکر میکنند شبیه نیکان هستم؛ مثلا چند روز پیش همراه مادربزرگم به مطب یک دکتر رفته بودم. خانم دکتر بعد از معاینه مادربزرگ زیرچشمی نگاهی به من کرد و گفت «چقدر شبیه این دختره نیکان هستی!» وقتی گفتم خودش هستم، اول باورش نشد ولی بعد قانع شد. (میخندد)
این روزها پیشنهادی برای بازیگری دارید؟
سال گذشته بعد از اکران فیلم سینمایی «آتابای» چند پیشنهاد سینمایی و تلویزیونی داشتم، اما چون با فیلمبرداری «نیکان» مصادف شده بود نتوانستم بپذیرم. در این مدت که فیلمبرداری نیکان تمام شده هم یکی، دو پیشنهاد داشتم، اما قبول نکردم چون به شدت معتقدم که هر نقشی را نباید بازی کنم. در واقع هدفم جلوی دوربین بودن نیست حاضر نیستم برای هر نقشی جلوی دوربین بروم، ولی هر نقشی را جلوی دوربین بازی نکنم. این را از آقای سراهنگی یاد گرفتم که همیشه میگفت: «بعد از این، حتی اگر شده خیاطی کنی، بکن ولی هر نقشی را قبول نکن» و بهنظرم حرف خیلی درستی است.
بازی در تلویزیون یا سینما و شبکههای خانگی را بیشتر میپسندید؟
سینما را ترجیح میدهم چون ممیزیهایش کمتر است.
آینده کاری خود را چطور میبینید؟
اوایل که هنرستان سوره میرفتم، گریم هم یاد گرفتم و بهعنوان طراح گریم در چند اثر کار کردم و اتفاقا خیلی هم خوب پیش رفتم، اما یک روز با خودم گفتم آینده من بازیگری است و باید دور هر حاشیهای را خط بکشم. از آن موقع گریم را کنار گذاشتم و سراغ بازیگری رفتم. حالا هم آینده کاریام را بازی در یک نقش ماندگار میبینم. دلم میخواهد نقشی بازی کنم که در ذهن مردم بماند و با آن در عالم هنر جاودانه شوم.
بازی کدام بازیگران ایرانی را میپسندید؟
سبک بازی «هدیه تهرانی» و «لیلا حاتمی» را خیلی میپسندم، اما این علاقه اصلا معنیاش این نیست که در بازیگری آنها را الگو بدانم یا بخواهم شبیه آنها بازی کنم.
هر سه نقشی که تا به حال بازی کردید، مثبت و جدی بوده، تمایل به بازی در نقش منفی یا کمدی هم دارید؟
نقش منفی را خیلی دوست دارم چون آدم را به چالش میکشد. در واقع به نوعی بازی در نقش منفی اولویت من است، اما احساس میکنم بازی در نقش کمدی به کاراکتر من نمیآید.
این روزها که مشغول بازی در فیلم و سریالی نیستید، اوقات فراغت را چطور میگذرانید؟
در این چند ماه بعد از پایان فیلمبرداری نیکان، سراغ علایق سابقم یعنی کتابخواندن، ورزش کردن و تماشای فیلم رفتهام.
جدیدترین کتابی که مطالعه کردهاید چه نام دارد؟
یک کتاب قدیمی از کتابخانه عمویم امانت گرفتهام به اسم «دندان ببر».
آخرین بار، کی به سینما رفتهاید؟
سال گذشته برای تماشای فیلم «ملاقات خصوصی» به سینما رفتم.
چه توصیهای به دختران جوان علاقهمند به بازیگری در تلویزیون و سینما دارید؟
خیلیها فکر میکنند ورود به بازیگری با پول و پارتی است، ولی من تجربه خودم را که برای هر سه نقشی که بازی کردهام تست دادهام، میگویم بهنظر من بازیگری به علاقه و تلاش بستگی دارد. اگر برای هر کاری تلاش کنید و ذهنیتتان این باشد که به هدفتان میرسید، موفق میشوید. شاید اگر من دست روی دست میگذاشتم و برای تست بازیگری نمیرفتم امروز بازیگر نبودم، پس تلاش، پشتکار و علاقه شرط لازم برای بازیگری است.
با سیلی مادرم غافلگیر شدم!
این استعداد جوان که به زعم خودش باورپذیری نقش نیکان مدیون کمک و درایت کارگردان سریال بوده، خاطرهای از غافلگیریاش در یکی از سکانسهای سریال برایمان تعریف میکند: «یک پلان داشتیم که برای ملاقات مادرم به زندان رفتم. اما چون همه مدارکی را که ثابت میکرد مادرم بیگناه است مخفیانه به پدرم داده بودم و مدرکی برای اثبات بیگناهی مادرم وجود نداشت، مادرم به شدت از دستم عصبانی بود. در فیلمنامه اولیه آمده بود که مادر نیکان در این سکانس یک سیلی به نیکان میزند، اما ظاهرا عوامل به این نیتجه رسیده بودند که چون نیکان شخصیت اصلی و قهرمان داستان است خوب نیست کتک بخورد و این بخش از فیلمنامه حذف شده بود. خلاصه اینکه در این سکانس من همراه دایی سیامک به ملاقات مادرم رفتیم. اول که بهخاطر از بین بردن مدارک بیگناهی مادرم، خجالت میکشیدم وارد شوم، اما بعد که وارد شدم با سیلیای که مادرم به من زد غافلگیر و شوکه شدم و درحالیکه دستم روی گونهام گذاشته بودم گریهام گرفت و سکانس خیلی باورپذیر شد. همانجا متوجه شدم برای اینکه نقشم را طبیعی بازی کنم و واقعا از سیلی مادرم شوکه شوم، عمدا به من گفتهاند که سیلی حذف شده درصورتی که اصلا قرار نبوده حذف شود.»
«نیکان» شبیه «لاک قرمز» نیست
سریال نیکان به باور برخی کارشناسان نسخه سریالی فیلم «لاک قرمز» است، اما نقش اول سریال چنین نظری را تأیید نمیکند. او دراینباره میگوید: «اتفاقا در پیشتولید که خبر ساخت سریال «نیکان» آمده بود، شنیده بودم که داستان آن شبیه داستان فیلم سینمایی «لاک قرمز» است، برای همین برای بار دوم این فیلم را دیدم. اما از نظر من شباهتی به هم نداشتند. «اکرم» با بازی «پردیس احمدیه» در «لاک قرمز» ذاتا در فقر بود، اما نیکان دختری بود از یک خانواده مرفه. مراسم جشن تولد او نشان میدهد زندگی خوب و بیدردسری دارد، اما اشتباه پدرش باعث میشود تا زندگی آنها دستخوش تلاطم و آسیب شود. از نظر من شاید تنها شباهت نیکان و لاک قرمز این باشد که هر دوی آنها، داستان زندگی دختران قویای را روایت میکنند که در مواجهه با مشکلات عقب نمینشینند و زندگی را نجات میدهند.»
سبک بازی «هدیه تهرانی» و «لیلا حاتمی» را خیلی میپسندم، اما این علاقه اصلا معنیاش این نیست که در بازیگری آنها را الگو بدانم یا بخواهم شبیه آنها بازی کنم
بیوگرافی
متولد : 1379 در تهران
تحصیلات: لیسانس بازیگری از دانشگاه تهران
سابقه:ایفای نقش در مجموعههای تلویزیونی حکایتهای کمال و نیکان و فیلم سینمایی آتابای