محدث تکفلاح
دوستی میگفت: «سنگینترین چیزی که میشناسی چیست؟» گفتم: «جیوه، سرب و... .» گفت: «دیدی اشتباه کردی؟» با تعجب پرسیدم: «پس چیست؟» پاسخش فکر مرا مشغول کرد. به اعتقاد او سنگینترین چیز در دنیا بار معنایی کلمات است. برخی از کلمات بهخودی خود سنگیناند. بعضی دیگر در جایگاههای مختلف سنگیناند و برخی هم کاری به سنگینی و سبکی ندارند. همهجا یک معنی دارند. «خشونت» از آن دسته از کلمات است که هر جا باشد سنگین است. سنگینی تلخی هم دارد. اصلا خشونت هر جا باشد سنگین است؛ علیه هر کسی.
اعلامیه جهانی منع خشونت علیه زنان هم نمونه رسمی و جهانی این موضوع است. سنگین است سنگین! مگر میشود انسان و خشونت را در یک سبد در کنار هم قرار داد؟ بعد همه بگوییم همهچیز آرام است و من چقدر خوشبختم؟ نه نمیشود.
اینجا که حرف از منع خشونت زدیم، یاد لایحهای باید کرد که بیستم فروردینماه امسال کلیات آن در مجلس شورای اسلامی تصویب شد؛ لایحه «ارتقای امنیت بانوان و صیانت از کرامت آنان در برابر هرگونه سوءرفتار» که یکی از خلأهای قانونی ما را قرار است پر کند؛ اما کاملا تحت چارچوب جمهوری اسلامی و موازین مهم آن. در مورد اینکه تدوین قوانین در هر جامعهای طبق روال خود انجام میپذیرد و بالتبع در کشور ما هم با نظارت و توجه هر سه قوه در حال انجام است، شکی نیست اما باید درنظر داشت که قبل از تبیین و توضیح ساده از خلأهای موجود و مراحل انجام کار و دغدغههای مهم، نباید به نقدها رسید، چرا که نقد یک موضوع، زمانی درست است که اصل موضوع برای فرد واضح باشد.
لایحه مذکور که بعد از 12سال به قوه مقننه رسیده است، بهدلیل توجه به سوءرفتارها علیه بانوان، وجه اشتراکاتی با اعلامیه جهانی منع خشونت دارد. به همین دلیل در عرف به «لایحه منع خشونت» معروف است اما باید بدانیم که نقطه افتراق این دو در هسته تمرکز جمهوری اسلامی ایران در بحث زنان برای اعتلای نظام است؛ «خانواده»؛ این مهمترین سلول بنیادی اجتماع که قرار است تکتک اتفاقات داخل جامعه را از خود آغاز کند و اگر امنیت و آرامش برای تمرین و رشد اعضایش را در این بستر فراهم نکند، ورود افراد به جامعه هزینهبردار است.
درنظر نگرفتن خانواده، محوریترین موضوع در عدمپذیرش کنوانسیون جهانی منع خشونت علیه زنان توسط جمهوری اسلامی بوده، زیرا در اعلامیه جهانی، زن بهصورت بخشی جدا از خانواده و جدا از نقشهای کنشگرانه صحیح خود (که دین اسلام آنها را تنها در خلقت زن میبیند) دیده شده و تنها بهصورت یک گره در شبکه جهانی درنظر گرفته شده که نه احساسات و نه فطرت زن را شامل میشود. حال سؤال این است: «وقتی طبیعت زن در تدوین قوانین درنظر گرفته نشود، میتوان در اجرا اثر درست قانون را مشاهده کرد؟» در این شماره از ضمیمه همشهریخانواده به بررسی اصل لایحه پرداختهایم.
بارسنگین
در همینه زمینه :
سرمقاله