ناز پرخریدار!
چرا بیرانوند اینقدر مهم است و همه نگاهها به او خیره شده؟
این مطلب در مورد سرنوشت علیرضا بیرانوند نیست، چرا که دستکم در زمان نگارش آن چیزی بهطور قطعی روشن نشده است. سیاهه پیش رو، به این سوژه میپردازد که اصلا چرا بیرانوند اینقدر مهم است و همه نگاهها به او و تصمیماتش خیره شده؟ این موضوع دلیل روشنی دارد که به کیفیت و تواناییهای فنی علیرضا مربوط میشود. اگر به فهرست ستارههای ملیپوشی که این چند سال در سطح بینالمللی درخشیدهاند نگاه کنیم، به ندرت بازیکنی میبینیم که مشغول بازی در لیگ برتر ایران باشد. علیرضا بیرانوند یکی از همین چهرهها به شمار میرود. او نخستین دروازهبان تاریخ فوتبال ایران است که در 2 دوره مختلف جام جهانی روی خط دروازه قرار گرفته، نخستین دروازهبان تاریخ پرسپولیس است که با این تیم به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیده و همچنین نخستین گلری است که با پرسپولیس، 3قهرمانی پیاپی در لیگ برتر بهدست آورده است. برای پی بردن به اهمیت بیرانوند در فضای فوتبال ایران، کافی است تصور کنیم ستارههایی مثل سردار آزمون یا مهدی طارمی به لیگ برتر برگشتهاند. اگر مهدی و سردار به واسطه پست بازیشان با آغوش باز توسط اروپاییها پذیرفته شدند، علیرضا خیلی زود تصمیم به بازگشت به فوتبال ایران گرفت اما همین تصمیم، او را به مهمترین چهره این روزهای لیگ برتر تبدیل کرد.
یک ستاره بین معمولیها
باید اعتراف کرد که بیشتر هیاهوی نقلوانتقالاتی در فوتبال ایران، برسر معمولیترین بازیکنها شکل میگیرد. این دیگر هنر واسطهها است که میتوانند یک بازیکن متوسط را به جای یک ستاره بزرگ جا بزنند. در چنین فضایی، علیرضا بیرانوند چهرهای است که برای پی بردن به اهمیتش، به هیچ مدیربرنامهای نیاز نخواهد بود. او یک ستاره واقعی برای فوتبال ایران به شمار میرود و به همینخاطر نیز همیشه شایعهها و زمزمههای زیادی در مورد آیندهاش به گوش میرسد.
سیگنال جدایی، مصدومیت کذایی
علیرضا بیرانوند به محض پایان لیگ برتر، نخستین سیگنال ترک پرسپولیس را در یک گفتوگوی اینترنتی داد. او در این گفتوگو به صراحت اعلام کرد که اگر پیشنهاد خوب خارجی داشته باشد، از پرسپولیس میرود. پس از این گفتوگو، علیرضا به اردوی تیم ملی رفت و روبهروی ازبکستان، مصدومیت سختی داشت. در فوتبال ایران هم هیچکس دوست نداشت این گلر را از خودش برنجاند. از رئیس فدراسیون تا سرمربی تیم ملی و مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، همه به عیادت این سنگربان رفتند. جالب اینکه وقتی علیرضا در اردوی تیم ملی حاضر بود، گفته میشد مدیربرنامه او مذاکره خوبی با قرمزها نداشته اما ملاقات این سنگربان با درویش، همهچیز را تغییر داد. کمی بعد، حتی خبر توافق نهایی او با باشگاه برای ماندن در پرسپولیس نیز به گوش رسید. همه این اتفاقات در حالی شکل گرفته که بیرانوند هنوز یک فصل دیگر با قرمزها قرارداد دارد.
تکذیب و تلنگر
یک روز بعد از خبر توافق بیرانوند با پرسپولیس، خبر دیگری در مورد پیشنهاد 95میلیارد تومانی استقلال به این دروازهبان منتشر شد. بیرو در این مورد سکوت کرد و باشگاه استقلال نیز به سراغ تکذیب این خبر رفت، اما 24ساعت بعد همهچیز تغییر کرد؛ مدیران استقلال از تأیید مذاکره خبر دادند و فسخ قطعی قرارداد بیرو با پرسپولیس هم به شایعات قوت بخشید.
فاصلهای که نجومی است
چرا بیرو تا این اندازه موردتوجه قرار دارد؟ چرا او حتی با وجود قرارداد با پرسپولیس، تا این اندازه در مرکز شایعههای نقلوانتقالاتی دیده میشود؟ دلیل این ماجرا را باید در تفاوت قابل توجه او با سایر گلرهای لیگ و فاصله چشمگیری که در این چند فصل بهوجود آورده، جستوجو کرد. تا مدتی قبل، تصور میشد فوتبال ایران صاحب یک نسل طلایی دروازهبانی با فاصله بسیار کم بین گلرهای مختلف است اما بیرانوند نشان داد که با فاصله، گلر بهتری بهحساب میآید و حداقل در نسل فعلی، هیچکس نمیتواند جایگاهش را تهدید کند.
بیرو را بگیر و قهرمان شو!
جدایی بیرانوند از پرسپولیس برای هواداران و نیز مسئولان این باشگاه بهشدت گران آمده، چرا که تجربه نشان داده داشتن چنین سنگربانی، اصلیترین عامل برای موفقیت است. بیرو یک سالونیم خارج از پرسپولیس بود و دروازه این باشگاه در آن مدت، هرگز رنگ آرامش بهخودش ندید. نداشتن یک گلر مطمئن، موجب شد قهرمانی لیگ بیستویکم برای قرمزها از دست برود و بازگشت بیرانوند، کلید قهرمانی دوباره این تیم در فوتبال ایران بود. از شروع نخستین دوره لیگ برتر تا امروز، در بیشتر مواقع هر تیمی که سنگربان بهتری داشته مدعی شماره یک قهرمانی بوده است. حالا در این شرایط تصور قهرمانیهای پیاپی پرسپولیس در لیگ برتر بدون بیرانوند نیز کاملا محال بهنظر میرسد.
بلبشوی سرخ
نشانههایی از انگیزه پایین، شکمسیری و بیتفاوتی در مجموعه پرسپولیس به چشم میخورد
بهروز رسایلی| فصل جدید فوتبال ایران در حالی از حدود یک ماه دیگر آغاز خواهد شد که طبیعتا انتظارها از پرسپولیس بالاست. به هر حال، این تیم فاتح هر دو جام فصل گذشته شده و بهصورت پیشفرض مدعی اصلی کسب عنوان قهرمانی در فصل پیشرو هم به شمار میآید؛ توقعی که مخصوصا با توجه به بنیه انسانی بالای سرخپوشان هرگز هم به گزاف نیست. با این حال بهنظر میرسد نوعی کرختی و سستی در اردوگاه سرخها حاکم شده. شاید این احساس قدری غیردقیق و مبالغهآمیز باشد، اما بههرحال نشانههایی در تأیید آن به چشم میخورد. چهبسا این شکمسیری احتمالی، بزرگترین مشکل پرسپولیس برای فصل آینده باشد.
بیرغبتی یحیی
یحیی گلمحمدی در پایان فصل گذشته دم از خداحافظی با پرسپولیس و استراحت برای چندماه زد. اگرچه اساسا استعفا دادن یا خداحافظیکردنهای سرمربی سرخپوشان آنقدر تکراری شده که کمتر کسی آن را باور میکند، اما در مجموع بیان دوباره این موضوع از سوی یحیی در آن شرایط زمانی خاص، کمی معنادار بوده است. به هر حال، باید توجه داشته باشیم که گلمحمدی بهعنوان سومین سرمربی تاریخ پرسپولیس در یک فصل موفق به فتح مسابقات لیگ و حذفی شد و از قضا جام حذفی را هم با شکست استقلال بهعنوان حریف دیرینه فتح کرد. بنابراین او در فوتبال باشگاهی کشور روی قله ایستاده و شاید آن انگیزه لازم را برای دوباره پیمودن این مسیر نداشته باشد. برخی حتی بر این باورند که اگر پرسپولیس سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا را بهدست نمیآورد، ممکن بود یحیی اصلا به این تیم برنگردد و تنها شوق ماجراجویی در آسیا او را نگه داشته است. درصورتی که این تفسیرها درست باشد، بازنده اصلی داستان فقط پرسپولیس است. این تیم نیاز به یک سرمربی تشنه دارد و یحیی باید توجیه شود که هر فصل قهرماننشدن، برای پرسپولیسیها چیزی شبیه «فاجعه» است.
بیتفاوتی در قبال بیرانوند
سوژه اصلی این روزهای فوتبال ایران فسخ یکطرفه قرارداد با پرسپولیس از سوی علیرضا بیرانوند است؛ قطعهای دیگر از پازل بیتفاوتی مدیران باشگاه. هنوز روشن نیست که آیا فسخ بیرانوند قانونی بوده یا نه، اما نکته مهم این است که گلر ملیپوش پرسپولیس از مدتها قبل به باشگاه هشدار کتبی داده بود، اما کسی برای روشنکردن تکلیف او پیشقدم نشد. شاید اگر همان روزهای اول جلسهای تشکیل میشد و وضع را مشخص میکردند، کار به جایی نمیرسید که شاهد فسخ یکطرفه بیرو و برپاشدن چنین غائلهای باشیم.
تنبلترین تیم لیگ
دیگر نشانه ناخوشاید شکمسیری در پرسپولیس تعویق چندینباره تمرینات سرخپوشان بوده است؛ اتفاقی که در اعتراض به مشکلات مالی رخ میدهد و برنامه آمادهسازی پیشفصل را بهطور کامل تحتتأثیر قرار داده است. در شرایطی که قرار بود تمرینات فصل جدید پرسپولیس از روز پنجم تیر آغاز شود، این اتفاق دستکم برای یک هفته به تعویق افتاده و هر روز شاهد انتشار خبر لغو تمرینات تیم بودهایم. وضع چنان است که پرسپولیس و استقلال خوزستان تازهوارد، تبدیل به آخرین تیمهای لیگ برتر شدند که تمرینات خود را آغاز میکنند. ممکن است تأثیر فنی این ماجرا آنقدرها زیاد نباشد، اما پیامی که از دل این بیتفاوتی به بیرون مخابره میشود بحثبرانگیز است. اگر پرسپولیس به اندازه کافی تشنه بود، لابد یک نفر در باشگاه پیدا میشد که بالاخره وسط کار را بگیرد و تمرینات را استارت بزند، اما این بلاتکلیفی دنبالهدار، سیگنالهای بدی به مخاطبان میدهد.
رقبای پرانگیزه
در نهایت پرسپولیس باید بداند فصل آینده با رقبای بسیار تشنه و خطرناکی مواجه است. استقلال، سپاهان و تراکتور که زودتر هم تمرینات خود را شروع کردهاند، همه کار میکنند تا سرخها را از سریر پادشاهی پایین بکشند. در چنین شرایطی، بیخیال ماندن تاوانی سنگین خواهد داشت.