غلبه بر قلب
مهرداد محمدی تازهترین بازیکنی است که رنگ پیراهنش را برخلاف میل باطنی انتخاب میکند
بهروز رسایلی
دستها بالا، تسلیم. از همین اول کار قبول کردیم که فوتبال «حرفهای» شده و نوعی صنعت به شمار میآید. هیچ ایرادی هم ندارد که یک پرسپولیسی ششآتشه ناگهان سر از استقلال دربیاورد یا بر عکس. به هر حال، اما این اتفاق جالبی است و نمیتوان در موردش حرف نزد. داستان استقلالیشدن مهرداد محمدی، آن هم 5سال پس از آنکه او و برادرش صراحتا روی آنتن تلویزیون اعلام کردند هوادار پرسپولیس هستند، از آن قصههای خاص و جذابی است که احتمالا تبعاتش تا مدتها ادامه خواهد داشت. مهرداد اما در زمینه غلبه بر تمایلات قلبی، آخرین نفر از یک فهرست بلند بالاست.
علی علیپور
از مشهورترین نمونهها در اردوگاه مقابل است. لیگ سیزدهم با پیراهن راهآهن به پرسپولیس گل زد و این تیم را متوقف کرد. پس از آن گفت بهعنوان یک استقلالی خوشحال است که جلوی قهرمانی رقیب سنتی را گرفته. بعد که گذرش به پرسپولیس افتاد، این مصاحبه را تکذیب کرد، اما نهایتا گفت که در کودکی استقلالی بوده است. این علاقه درونی اما مانع از تلاش او برای موفقیت پرسپولیس نشد. علیپور بیش از 70بار برای قرمزها گلزنی کرد.
مجید حسینی
او هم بعد از موفقیت در تیمهای ملی پایه به تلویزیون آمد و صاف و ساده از علاقهاش به پرسپولیس سخن گفت، اما این علیرضا منصوریان بود که در استقلال به حسینی جوان میدان داد و مقدمات درخشش او را فراهم کرد. حسینی مدتهاست از فوتبال ایران خارج شده و دور از حواشی کارش را میکند.
علیرضا بیرانوند
همه میدانستند که استقلالی است و چیزی نمانده بود با علیرضا منصوریان از نفت تهران به جمع آبیپوشان ملحق شود. با این حال، یک اختلاف با خود علیمنصور و یکبار هم مواجهشدن با فحاشی گروهی از هواداران استقلال، مسیر حرفهای او را بهطور کامل تغییر داد. استقلالینشدن بیرانوند، یک خسران بزرگ برای آبیها و یک موفقیت چشمگیر برای پرسپولیس بود.
روزبه چشمی و خسرو حیدری
داستان این دو بازیکن پیشین و فعلی استقلال هم جالب است؛ نفراتی که در تیمهای پایه پرسپولیس توپ زدند، اما بعدتر به استقلال پیوستند و از قضا مهرههای مهمی هم در این تیم شدند. خسرو حیدری چندین فصل دفاع راست استقلال را بیمه کرد و روزبه چشمی هم در این سالها بهشدت ژست تعصب به آبیها را گرفته است.
داستان متفاوت مهرداد
با همه اینها اما داستان مهرداد محمدی کمی فرق دارد. شاید یک بازیکن سابقه حضور در تیمهای پایه رقیب را داشته باشد یا در مصاحبهای بهصورت ضمنی از علاقهاش به آن تیم حرف زده باشد، اما مهرداد و برادرش میلاد محمدی عمیقا پرسپولیسی بودهاند. آنها حتی ابایی نداشتند از اینکه بگویند در ورزشگاه آزادی دستفروشی میکردند و لیدر پرسپولیس بودند. در چنین شرایطی استقلالیشدن مهرداد واقعا جالب است. طبیعتا اگر عملکرد او در تیم جدیدش خوب باشد، مصاحبههای قبلی به مرور فراموش خواهد شد، اما اگر محمدی جواب ندهد، لابد خود استقلالیها یقهاش را خواهند گرفت و متهمش میکنند به اینکه دارد کمکاری میکند.