در روزهای پایانی هفته و درست زمانی که فضای رسانهای ورزش ایران تحتتأثیر درگیریهای تأسفآور نخستین تمرین فصل استقلال بود، خبر رسید سردیس مرحوم منصور پورحیدری هم در منطقه یک تهران به سرقت رفته است. مدتی بود که اخبار تلخ و عجیب مربوط به سرقت مجسمهها را نداشتیم، اما این بار این اتفاق برای سردیس منصورخان پورحیدری رخ داده است. به هر حال همزمانی این دو اتفاق با هم بسیار ناگوار است. جایی که در کمپ مزین به نام مرحوم ناصر حجازی شاهد تاختوتاز مشتی اراذل هستیم، باید هم مجسمه اسطوره ادب و وفاداری این باشگاه از کف خیابان سرقت شود. انگار دیگر جایی برای مرحوم منصورخان و امثال او نیست. در باشگاهی که او با خون دل حفظ کرد، اوباش آزادی کامل دارند.
چرا یک نفر برای ما بنر نمیزند؟
یکی از حواشی پرشمار آغاز تمرینات استقلال هم مربوط میشود به بنرهای عجیب و غریبی که در ستایش از حجت کریمی، سرپرست مدیرعاملی استقلال و نیز علی امیری قائممقام باشگاه روی در و دیوار نصب شده بود. این بنرهای تبلیغاتی بهمعنای واقعی کلمه حیرتانگیز بودند و بساط شوخی و خنده را در فضای مجازی راه انداختند. حالا آقای امیری گفته: «من و آقای کریمی از نصب بنرها خبر نداشتیم و حتی بنرها را ندیده بودیم. باتوجه به اینکه ما در جریان این ماجرا نبودیم، مسئولیتی متوجه ما نیست.» بله خب؛ با توجه به اینکه آقایان امیری و کریمی از اسطورههای بزرگ فوتبال ایران هستند، کاملا طبیعی است که کسانی بدون اطلاع خود آنها به نامشان بنر بزنند و نصب کنند. فقط نمیدانیم چرا کسی برای ما بنر نمیزند. شانس نداریم!
لهستان؟ واقعا لهستان؟
یکی از شایعات تکراری تابستان فوتبال ایران پیوستن علی قلیزاده به تیمهای داخلی و مخصوصا پرسپولیس است، اما معمولا بعد از تب و تاب اولیه شاهد منتفی شدن کامل آن هستیم. این اتفاق در فصل جاری هم رخ داد. بلافاصله بعد از پایان فصل گذشته، برخی رسانهها حتی بهطور قطعی خبر از حضور قلیزاده در پرسپولیس دادند؛ بازیکنی که قرارداد قرضیاش با تیم قاسم پاشا در ترکیه به پایان رسیده بود. با این حال قلیزاده به تمرینات شارلروا بازگشت و نهایتا هم خبر رسید کار انتقالش به «لخ پوزنان» در لیگ لهستان به پایان رسیده است. اینکه بازی در لیگ لهستان چه چیزی قرار است به فوتبالیست ملیپوش ایرانی اضافه کند واقعا روشن نیست. پیش از این فرشاد احمدزاده هم مدتی برای تیم «شلاسک وروتسواف» بازی کرد و پشیمان شد.
نکته بازی/چه همزمانی تلخی
در همینه زمینه :