عشق بینهایت
هنرمند و معلم هنر گلستانی میگوید که چشمداشت مالی به هنر ندارد و برای اعتلای آن تلاش میکند
الهام رئوفیفر| گرگان ـ خبرنگار:
بانوی هنرمند گلستانی که بیش از ربع قرن در رشته هنرهای تجسمی فعالیت کرده و جزو پیشگامان این هنر در استان است، میگوید به دلیل جنسیتش با مشکلات زیادی در این حوزه دستوپنجه نرم کرده است، اما ایمان به کار و باور توانمندیهایش برایش موفقیت به همراه آورده است. «شهره شهرازی» هنرمند پیشکسوت تجسمی در همین رشته هنری تحصیلات خود را سال 69 به پایان رسانده است. او یک سال پس از فارغالتحصیلی آموزشگاه هنریاش را در گرگان تأسیس کرد. شهرازی که هنر برایش از علاقه گذشته و به دغدغهاش تبدیل شده است، میگوید به دلیل مشکلات اقتصادی موجود در جامعه حدود 4 سال است که شهریه هنرجویان را افزایش نداده است تا خانوادهها امکان فراهم کردن شرایط آموزش برای فرزندان خود را داشته باشند. هنگام صحبت با این هنرمند برجسته استانی علاقهاش به هنر را میشد به وضوح در کلام و نگاهش احساس کرد. با او به گفتوگو نشستیم تا با او و فعالیتهایش بیشتر آشنا شویم.
ما معمولا عبارت هنرهای تجسمی را میشنویم لطفا بگویید این هنرها شامل چه مجموعهای میشوند.
هنر تجسمی گسترده است و زیرشاخههای زیادی دارد به همین دلیل از آن به عنوان وزینترین هنر معاصر یاد میشود. با این حال بعضی از زیرمجموعههای این هنر بهعنوان هنر مستقلی شناخته شده است. این موضوع باعث شده تا برخی رشتههای مستقل زیرمجموعه هنرهای تجسمی مانند عکاسی که زیرمجموعه تجسمی است و امروز مستقل قلمداد میشود به نوعی از دانش تخصصی که مورد نیاز این رشته است دور بماند. ایراد کار در این است که اغلب عکاسان از مبانی هنرهای تجسمی اطلاعی ندارند و آن را نمیشناسند.
گذشته از این موضوع یکی از مشکلاتی که به طور کلی در هنر به چشم میخورد این است که هنگام آموزش هنر، فرهنگ مرتبط با آن رشته به هنرجو انتقال داده نمیشود. ادامه این روند باعث میشود تا در آینده هنر فارغ از روح معنویای که دارد به تصویر کشیده شود که این امر خوشایند نیست. بر همین اساس نیاز است هنگام آموزش هنر به تمام نمادها و سمبلها توجه شود و برای هنرآموز توضیح داده شود.
درباره مشکلاتی که در این رشته با آن مواجهید، بگویید؟
اساسیترین مشکل هنرهای تجسمی دیده نشدن آن است. دیده نشدن به این معنا که مسئولان تأثیر هنر را در جامعه نمیبینند و به آن باور هم ندارند. بیتوجهی آنها به هنر را نمیتوان درک کرد، زیرا تأثیرگذاری هنر به قدری است که انتظار میرود هر مسئولی در هر دستگاهی به این حوزه حساس باشد. مسأله دیگر صدور مجوز برای آموزشگاههایی است که مؤسسان آن تحصیلکرده رشته هنری نیستند و تجربه کافی هم در این حوزه ندارند. این افراد که روی سکوی اول هنر ایستادهاند به دلیل نبود نظارت درست مجوز دریافت کردند و فقط به کسب درآمد میاندیشند و به همین دلیل با کمترین شهریه به هنرجویان آموزش میدهند.
دیگر ایراد وارده به همکاران این است که ابزار مورد نیاز هنرجو مانند آبرنگ و قلممو و سایر وسایل مورد نیاز را مدرسان تهیه میکنند این روش به هنرجو اجازه آشنایی با ابزار را نمیدهد.
درباره نبود نظارت در آموزشگاهها و صدور مجوز آن صحبت کردید. در این باره بیشتر توضیح دهید.
نبود نظارت درست و شرایط مناسب برای کسب مجوز آموزشگاههای هنری از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باعث شده است هر فردی با حداقل دانش، مجوز آموزشگاه دریافت کند و به تدریس غیرحرفهای مشغول شود. خروجی روندی که برخی از همکاران برای آموزش پیش گرفتند تربیت نیروی متخصص و حرفهای نخواهد بود، زیرا مدرسان آنها در این زمینه دانش چندانی ندارند.
از نظر اقتصادی هنرمندان استان چه وضعیتی دارند؟ آیا با کار هنری میتوان نیازهای زندگی را برآورده کرد؟
اولویت نداشتن هنر در سبد خانوادهها و وضعیت نامناسب اقتصادی مردم شرایطی را ایجاد کرده است که نمیتوان توقع درآمد چندانی از کار هنری داشت. شرایط اقتصادی موجب شده است که علاقهمندان آثار هنری استقبال چندانی از خرید این آثار نکنند. در این شرایط هنرمندان فقط با عشق به هنر است که کار میکنند. من برای شناساندن هنر به مردم این منطقه بدون چشمداشت مالی تلاش خواهم کرد. من پذیرفتهام کسی که کار هنری انجام میدهد باید بداند که درآمد چشمگیری نخواهد داشت و البته علاقهمندان به هنر هم باید این نکته را مدنظر داشته باشند که مواجهه با لذت و ارزشهای هنری قابل مقایسه با کسب مادیات آن نیست.
یعنی شما با موضوع اقتصاد هنر مخالف هستید؟
اقتصاد هنر مقوله مهمی است اما باید با تخصص آن را به دست آورد نه جاهطلبانه و به هر قیمتی. کسب درآمد از هنر بیشک نیاز معیشتی هنرمندان است مشروط بر آنکه تخصص فدای مادیات نشود.