شیلان صلاح
سلام. من پروفسور خنگولآبادی از مخالفان درجهی یک تفکیک زباله هستم. آخر فکرش را بکنید چرا یک نوجوان باید آنقدر وسواس داشته باشد که صبر کند تا چای کیسهای خشک بشود و بعد آن را در سطل زباله بیندازد؟ اصلاً وسواس که هیچ، انگار این بچهها وقتشان اضافه آمده. چرا وقتی ساعت میخوابد باتریاش را باید با دقت و ظرافت نگه دارند تا به باجهی بازیافت زبالههای الکترونیک که دو ایستگاه از خانهشان دور است تحویل بدهند؟ من که اگر این همه راه بروم مثل خالهسوسنجانم، زانویم آب میآورد و کف پایم، خار پاشنه میزند، تازه پوستم هم مثل لبو قرمز و آفتابسوخته میشود. از این نوجوانان وسواسی خبر دیگری به ما رسیده که در اقدامی عجیب، بعد از اینکه با ملچ و مولوچ، هندوانه را میخورند پوستش را قطعه قطعه کرده و خشک میکنند و بعد در زباله میریزند. یک نفر به اینها نمیگوید آخر آزار دارید؟ چرا نمیگذارید مگسها هم یک حالی ببرند؟ تازه باید اضافه کنم که اگر شیرابهی زباله راه بیفتد خیلی باحال میشود. محیطزیست حسابی آسیب میبیند و با مشکلاتی که برای خودمان ایجاد میکنیم برای مدتها سرگرم میشویم. حالا میخواهید با لوسبازی فصل تابستانتان را هدر بدهید یا مثل من خنگولآبادی، منطقی و عاقلانه رفتار میکنید؟
پنج شنبه 1 تیر 1402
کد مطلب :
195360
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/BgQxo
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved