چرا جدایی؟ چرا توافق؟
بررسی 7نشانه تغییر رویکردهای عربستان در قبال جمهوریاسلامی ایران
علیرضا احمدی-روزنامهنگار
سفر اخیر فیصل بنفرحان، وزیر امورخارجه عربستانسعودی به تهران و دیدار وی با مقامهای عالیرتبه ایران، گام مهم دیگری درمسیر بهبود مناسبات تهران و ریاض بود و چشمانداز نوینی را دراین فضا ترسیم کرد؛ موضوعی که نویددهنده تغییر ریل دیپلماسی در مناسبات دوجانبهاست. دراین میان اما با توجه به برخی شبههافکنیها در محافل سیاسی و شبکههای اجتماعی درباره روند بهبود مناسبات 2کشور، باید به 2 سؤال مهم پاسخ داد؛ «چرا روابط با عربستان به سردی گرایید؟» و «بهبود مناسبات چه دلایلی داشتهاست؟». پاسخ این سؤالات را باید در تغییر رفتارهای سعودیها در قبال جمهوریاسلامی و تلاش ریاض برای جبران اشتباههای راهبردی گذشته جستوجو کرد. عدهای میکوشند اینگونه القا کنند که دولتسیزدهم در زمینه بهبود مناسبات با عربستان از برخی مواضع اصولی خود کوتاه آمدهاست. این درحالیاست که بررسی روند تحولات دراین حوزه نشان میدهد تغییر رویکردها و روندها در سیاستخارجی ریاض که طی ماههای گذشته نمودهای مختلفی از آن عیان شده، زمینهساز تغییر ریل در روابط دوجانبه شدهاست. درچنین شرایطی گذشته از اینکه در شرایط کنونی و بهاذعان کارشناسان، دیپلماسی فعال منطقهای و سیاست همسایگی دولتسیزدهم، بستر مناسبی برای ارتقای روابط ایران و عربستان مهیا کرده، تغییر رفتار سعودیها نیز مشهود بوده و سبب ایجاد تمایل در طرف ایرانی بهمنظور ازسرگیری روابط دوجانبه شدهاست. تغییر رویکرد سعودیها با نشانههایی همراه بودهاست که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
تغییر ریل دیپلماسی
یکی از مهمترین دلایلی که زمینهساز بهبود مناسبات تهران – ریاض شده، تغییر ریل دیپلماسی ازسوی سعودیهاست. عربستان طی دهههای گذشته همواره بهعنوان یکی از همپیمانان غرب و بهویژه آمریکا در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه بهحساب میآمده و دراین زمینه نقشآفرینی گستردهای نیز داشتهاست. با وجود این اما در ماههای اخیر روندهای حاکم بر سیاستخارجی ریاض، از چرخش مواضع این کشور بهسوی شرق حکایت دارد. گسترش مناسبات سعودیها با کشورهایی مانند چین و روسیه، از نشانههای اتخاذ چنین رویکردی ازسوی مقامهای سعودی بهحساب میآید. اتخاذ مواضع و رویکردهای جدید ازسوی مقامهای سعودی نشاندهنده فاصلهگرفتن آنان از نگاه یکجانبه به غرب است و ریاض درحال گامبرداشتن درمسیر ایجاد موازنه در سیاستخارجی خود است. اراده سعودیها برای افزایش مناسبات در حوزههای مختلف با قدرتهای شرقی، از درک شفاف ریاض از ماهیت هندسه نوین قدرت در منطقه حکایت دارد؛ رویکردی که زمینهساز تمایل عربستان برای بهبود مناسبات با ایران شد.
تقویت محور مقاومت
ناظران تحولات منطقهای براین اعتقادند که تغییر اولویتهای سیاستخارجی عربستان، سبب افزایش نگرانیها در رژیمصهیونیستی درباره آینده تحولات منطقهای شدهاست؛ چرخشی که از مهمترین دلایل بهبود فضا برای ازسرگیری مناسبات تهران – ریاض شدهاست. تغییر سیاست عربستان در قبال روابط با سوریه که زمینهساز بازگشت این کشور به اتحادیه عرب شد و همچنین رویکردهای ریاض در قبال گروههای مقاومت در سرزمینهای اشغالی، ازجمله حماس، از چرخشی حکایت دارد که تحولات پیشرو را به مسیر تنگتر شدن حلقه محاصره رژیم صهیونیستی هدایت کردهاست. اتخاذ چنین رویکردی ازسوی ریاض، نگرانی شدیدی را درمیان مقامهای صهیونیست برانگیخته و آنان را بیش از گذشته دلنگران دگرگونیهای آینده کردهاست. با توجه به چنین شرایطی، واضح است که تغییر رفتار عربستان در قبال محور مقاومت، بستر مناسبی برای ازسرگیری مناسبات با ایران فراهم کرده و از تحولات مهمی دراین عرصه خبر میدهد که میتواند زمینهساز تغییر ژئوپلیتیک منطقه شود.
راه ناگزیر در نظم جدید منطقهای
تحولات منطقهای رخ داده در خاورمیانه و خلیجفارس نشان میدهد ازسرگیری مناسبات ایران و عربستان، گامی ناگزیر درمسیر نظم جدید منطقهای بوده که جمهوریاسلامی طی 22ماه گذشته درحال شکلدهی به آن بودهاست. با آغازبهکار دولتسیزدهم و اولویتیافتن رویکرد «دیپلماسی منطقهای» و «سیاست همسایگی» در سیاستخارجی جمهوریاسلامی، روند تحولات درمسیری پیش رفته که اکنون همه صاحبنظران اتفاقنظر دارند که منطقه درحال حرکت بهسوی نظمی جدید با نقشآفرینی جمهوریاسلامی است؛ نظمی که پیشاز هر چیز بهدنبال گذر از یکجانبهگرایی غربی-آمریکایی است و میکوشد ثبات و امنیت منطقه را به بازیگران بومی بسپارد. درچنین شرایطی، گامبرداشتن تهران و ریاض درمسیر ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک و درکنار آن، تقویت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه را باید با توجه به ماهیت تحولات جاری مورد بررسی قرار داد. درواقع میتوان چنین گفت که نظم جدید منطقه، عربستان را مجبور به بازی در پازلی کرد که جمهوریاسلامی از نقش آفرینان اصلی آن است.
خروج از زیرسایه آمریکا
عبور از نظم مطلوب موردنظر آمریکا ازسوی عربستان و تمایل این کشور به نقشآفرینی پررنگتر در منطقه و خروج از زیرسایه واشنگتن را میتوان از مهمترین زمینههای بهبود مناسبات تهران – ریاض بهحساب آورد. برهمین اساس هم بود که شاهد بودیم ازسرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان بدون دخالت آمریکا محقق شد و شاهد نقشآفرینی مطلوب دولتهای عراق، عمان و چین بودیم. درپیش گرفتن چنین رویکردی ازسوی ریاض، بستر مناسبی برای بهبود مناسبات با تهران فراهم کرد. ارسال این تصویر شفاف ازسوی سعودی که قصد دارند از زیرسایه کاخسفید خارج شوند و با معادلات نوین منطقهای همساز شوند، سبب افزایش تمایل تهران به ازسرگیری روابطش با ریاض شد. ازسوی دیگر ناامیدی ریاض از اثرگذاری استمرار سیاست «فشارحداکثری» علیه جمهوریاسلامی، بیشاز گذشته تصمیمسازان سعودی را به بهبود مناسبات با تهران متمایل کردهاست.
بهبود روابط با دولتهای عربی
یکی از مهمترین دلایل اراده دوجانبه در تهران و ریاض بهمنظور ازسرگیری روابط دیپلماتیک را باید در تحولات جهانعرب جستوجو کرد. شکست پروژه عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی از یکسو و ناامیدی دولتهای عربی از رویکردهای غربی در ثبات و امنیت منطقه را میتوان از مهمترین دلایل چرخش دولتهای عربی بهسمت بهبود روابط با جمهوریاسلامی ایران دانست. دراین چارچوب هم بود که طی ماههای اخیر شاهد گمانهزنیهای گستردهای درباره تقویت مناسبات ایران با دولتهایی مانند مصر، بحرین و اردن بودهایم. با توجه به این موضوع، ترسیم چشماندازهای نوین در روابط ایران و دولتهای عربی را میتوان از مهمترین مزیتهای ارتقای روابط تهران – ریاض دانست. از این منظر درپیش گرفتن سیاست بهبود روابط با دولتهای عربی را باید رویکردی عقلایی ازسوی جمهوریاسلامی ارزیابی کرد که با ابراز تمایل و اعلام آمادگی طرفهای مقابل نیز همراه بودهاست.
شکست پروژه «ایرانهراسی»
یکی از مهمترین دلایلی که مطلوبیت بهبود روابط ایران و عربستان را افزایش میدهد و بهعنوان یکی از اصلیترین مزیتهای آن نیز بهشمار میرود، شکست پروژه «ایرانهراسی» است؛ پروژهای که در سالهای اخیر بهصورت ویژهای در دستورکار دولتهای غربی و بهویژه آمریکا قرار داشت و توانسته بود فصل سردی را بر روابط ایران و دولتهای عربی حاکم کند. اکنون اما با پیشرفتن روند تحولات درمسیری که تصویر واضحتری از رویکردهای ثباتساز جمهوریاسلامی را پیشروی همسایگان قرار داد، شاهد شکست پروژه ایرانهراسی و گرایش هرچه بیشتر دولتهای عربی و بهویژه عربستان بهسوی احیای روابط و گسترش روزافزون همکاریهای دوجانبه و چندجانبه هستیم. درواقع سیاستهای درپیش گرفتهشده ازسوی جمهوریاسلامی طی 22ماهگذشته و اعتمادسازی منطقهای، از یکسو شکست سنگینی برای ایرانهراسان رقم زد و ازسوی دیگر سبب ایجاد گرایش دولتهای عربی برای بهبود مناسبات با تهران شد.
تغییر مواضع و لحن مقامهای سعودی
یکی از محوریترین دلایل دستیابی به پیشرفت در رایزنیهای ایران و عربستان بهمنظور ازسرگیری روابط دیپلماتیک را باید در تغییر لحن و مواضع مقامهای ریاض در قبال تهران جستوجو کرد. پساز آغاز بهکار دولتسیزدهم و درپیشگرفتن رویکردهای نوین در عرصه سیاستخارجی ازسوی ایران، شاهد موضعگیری مثبت مقامهای عربستان در قبال روابط با ایران بودهایم. اردیبهشتماه1401بود که بنسلمان، ولیعهد سعودی در چرخشی محسوس، از مواضع ضدایرانی گذشته خود عقبنشینی کرد و در گفتوگو با شبکه العربیه عنوان کرد «ایران یک کشور همسایه است و امیدواریم بتوانیم رابطه خوبی با آن داشته باشیم. خواستار روابط خوب با ایران هستیم». موضعگیریهایی از این دست، نشاندهنده پی بردن ریاض به اشتباههای راهبردی گذشته و تلاش برای ترمیم راههای بهبود روابط با ایران بود و پیام واضحی به دولتهای عربی مخابره کرد؛ اینکه ریاض آماده افزایش همکاریها با جمهوریاسلامی ایران است.