120000000000 ورم فوتبال
نکاتی در باب افزایش سرسامآور دستمزد بازیکنان که صدای همه را در آورده است
بهروز رسایلی
سالهاست که هر تابستان بحثهای زیادی در مورد افزایش لجامگسخته و سرسامآور رقم قرارداد بازیکنان صورت میگیرد و البته اغلب بدون هیچ نتیجه خاصی به پایان میرسد. با وجود این هر سال که میگذرد، رشد قیمتها بیشتر و بیشتر میشود و کمکم دارد به جایی میرسد که از مخیله آدمی خارج است. مثلا امسال یکی از تیمهای مهم کشور مهاجمی داشت که عملکرد بسیار ضعیفی ارائه داد ولی گفته میشود قرارداد این بازیکن با باشگاه چیزی حدود 20میلیارد تومان بوده است. این رقم در حالی مطرح میشود که تا چند سال پیش با 20میلیارد تومان میشد کل پرسپولیس یا استقلال را بست! در نتیجه چیزی که امروز با آن مواجهیم، فراتر از تورم است و شاید زیبندهتر باشد اگر اسم آن را «ورم» فوتبال بگذاریم. فدراسیون فوتبال در این سالها زیاد تلاش کرده با وضع قوانینی مثل سقف بودجه و قرارداد این شرایط را کنترل کند. امسال حتی قوانین جدیدتری در حال تصویب است که بعضا خیلی هم عجیب بهنظر میرسد. با این حال همهچیز هم به این سادگیها نیست.
گران، گران، گرانتر
تردیدی نیست که بخش مهمی از افزایش قیمتها در بازار فوتبال ایران، تابعی از شرایط اقتصادی کل کشور به شمار میآید. تورم فزاینده در سالیان اخیر، آشکارتر از آن است که نیازی به توضیح دوباره داشته باشد. بنابراین نباید تعجب کرد که دستمزد بازیکنان هم بالا رفته باشد. بله؛ بسیاری از پولهایی که به بازیکنان پرداخت میشود، واقعا «مفت» است و هزار جور فساد (در خوشبینانهترین حالت ممکن، سوءمدیریت) پشت آن وجود دارد اما یادمان نرود به هر حال قیمت سایر کالاها و خدمات هم افزایش پیدا کرده. با این حال، چیزی که برای مخاطبان آزاردهنده بهنظر میرسد، افزایش افسارگسیخته دستمزد بازیکنان و مربیان است؛ تا جایی که هر روز اعداد و ارقام شوکهکننده تازهای در سطح رسانهها مطرح میشود. به علاوه فراموش نکنیم خیلی از تیمهای کشور مستقیم و غیرمستقیم دست در جیب دولت دارند و در حقیقت دستمزدهای نجومی اهالی فوتبال، از محل اموال عمومی تامین میشود. بعضا تیمهایی این پولها را میدهند که حتی هواداران پرشماری هم ندارند، اما مثلا فلان کارخانه صنعتی تصمیم میگیرد تیم فوتبال هم داشته باشد و سالانه صدها میلیارد تومان در این راه هزینه میکند؛ پولی که میتواند صرف امور مهمتر مردم شود.
قوانین دستوری جواب نمیدهد
شاید تا حدی ایدهآلیستی و رویاپردازانه بهنظر برسد اما حقیقت آن است که برای کنترل قیمتها در فوتبال ایران فقط یک راه وجود دارد؛ خصوصیسازی حقیقی همه تیمها و سپردن کشف قیمت به بازار. اگر همه تیمها در اختیار مردم و بخش خصوصی واقعی باشند، این بخش تمام تلاش خود را خواهد کرد تا برای افزایش منفعت و سود هم که شده، بهترین بازیکنان را با کمترین قیمت جذب کند. مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال گفته امسال یک باشگاه صنعتی چیزی حدود 500میلیارد تومان هزینه کرده است. بله؛ وقتی پشت شما به کارخانه گرم باشد، راحت پشت میز مینشینی و قرارداد نجومی با بازیکن میبندی اما وقتی قرار باشد خودت از جیب خودت پول بدهی و در ازای آن به سهامداران پاسخگو باشی، سر ریالبهریال قرارداد چانه میزنی. این، تنها راهی است که فوتبال ایران برای سامان دادن به اقتصادش باید برود. در غیر این صورت قوانین دستوری جواب نداده و نخواهد داد. شما هر قانون جدیدی وضع کنید، مدیران آمادهخور بخش دولتی راهی برای دورزدن آن و رستگاری خودشان و دلالها پیدا خواهند کرد.
12رقم؛ ناقابل
برای نخستینبار در فوتبال ایران از بازیکن 120میلیارد تومانی صحبت شد
یادشبهخیر، تابستان79 جنجالیترین انتقال تاریخ فوتبال ایران بین پرسپولیس و استقلال شکل گرفت و مهدی هاشمینسب با آویختن پیراهن سرخ، لباس آبی به تن کرد. آن زمان عددی در مورد این انتقال مطرح شد که دود از سر آدم بلند میکرد؛ 100میلیون تومان! هیچوقت هم نفهمیدیم راست بود یا دروغ، اما حالا 2دهه بعد از خلق نخستین عدد 9رقمی تاریخ فوتبال ایران، زمزمههای نقلوانتقالاتی حاکی از رد و بدل شدن اعداد 12رقمی در بازار است! این بخش از سخنان محمد رجاییان، مدیرعامل باشگاه آلومینیوم اراک را بخوانید تا بدانید در مورد چه چیزی حرف میزنیم: «شنیدهام یک بازیکن برای انتقال از یک باشگاه به باشگاه دیگر معادل کل قراردادهای ما در فصل گذشته را گرفته است. یعنی حدود 120میلیارد تومان بابت رضایتنامه و ۲فصل قرارداد. اگر قیمت بازیکنان سطح بالا همینی باشد که الان صحبتش را میکنند، شرایط برای تیمهایی که در حال جنگیدن هستند، برای ارائه بازیهای خوب و استفاده از نفرات جوان، سخت میشود.» خب البته چنان که خود گوینده هم اعلام کرده، بخشی از این عدد بهعنوان پول رضایتنامه پرداخت شده و بقیه دستمزد 2فصل حضور بازیکن مزبور بوده است اما به هر حال این عدد آنقدر هولناک است که بهراحتی نمیتوان از کنارش گذشت. حتی با دلار 50هزار تومانی هم بازیکن 120میلیاردی حدود 2میلیون و 400هزار دلار برای باشگاه مورد نظر خرج برداشته است. باغتان آباد!
دور زدن آزاد!
چرا بازار با قوانین جدید نقلوانتقالاتی هم سامان نمییابد؟
بهتازگی از دل جلسه هیأترئیسه سازمان لیگ یک آییننامه مفصل بیرون آمده که نشان میدهد استادان دور هم، سلسله قوانینی را برای ساماندهی آشفتهبازار نقلوانتقالات مصوب کردهاند. انتشار جزئیات این آییننامه، طی چند روز گذشته سر و صدای زیادی راه انداخته و خیلیها به انتقاد از آن پرداختهاند. مسئله اینجاست که بعضی از بندهای مقررات جدید، بهوضوح با قوانین فیفا و حتی منطق حرفهای فوتبال جهان در تعارض است. شاید بارزترین نمونه از این دست، به اختیار عملی مربوط شود که سازمان لیگ برای تمدید قرارداد یکطرفه بازیکنان به باشگاهها داده است. اصلا مگر میشود قرارداد بازیکنی را بدون رضایت خودش تمدید کرد؟ در بند دیگری مثلا عنوان شده که پرداخت پاداش به بازیکنان، خارج از مفاد مندرج در قرارداد ممنوع است؛ خب اگر بخواهند بدهند، شما از کجا میتوانید متوجه شوید؟
یکی از بدترین و عجیبترین بندهای موجود در مقررات جدید، جایی است که گفته شده باشگاهها نمیتوانند لژیونرهای ایرانی را بهصورت قرضی در اختیار بگیرند. این در حالی است که چنین اتفاقی در سالهای اخیر رواج یافته و اتفاقا بهنظر میرسد به نفع بازیکن و باشگاه است. امثال شهریار مغانلو، پیام نیازمند، محمد محبی، مهدی قائدی و... که در باشگاههای خارجی شرایط خوبی نداشتند و رو به افول گذاشته بودند، به کمک همین قوانین به ایران آمدند، به یک تیم داخلی کمک کردند و خودشان هم دوباره اوج گرفتند. خب این چه ایرادی دارد که ممنوعش میکنید؟
برخی بندها مثل آنچه در همین سطور بالا گفته شد به وضوح مشکل فنی دارند و اجرا نشوند بهتر است. برخی بندهای دیگر هم که شامل سختگیری مالی است، بهراحتی قابلیت دور زدن دارد. باشگاههای ایرانی سالها مثل آبخوردن قانون سقف قرارداد را دور میزدند؛ حالا بهنظر شما برایشان سخت است که غیر از قرارداد ارائه شده به سازمان لیگ، تفاهمنامه محضری دیگری بنویسند و بحث پاداشها و... را در آن بگنجانند؟ این راهش نیست؛ فوتبال را خصوصی کنید تا قیمت واقعی بازیکنان در کشاکش عرضه و تقاضا و با محوریت «کیفیت» تعیین شود؛ اگر بازیکنی حقش بود پول بیشتر و پاداش بگیرد و اگر حقش نبود نگیرد؛ همین.
حقیقت آن است که برای کنترل قیمتها در فوتبال ایران فقط یک راه وجود دارد؛ خصوصیسازی حقیقی همه تیمها و سپردن کشف قیمت به بازار. اگر همه تیمها در اختیار مردم و بخش خصوصی واقعی باشند، این بخش تمام تلاش خود را خواهد کرد تا برای افزایش منفعت و سود هم که شده، بهترین بازیکنان را با کمترین قیمت جذب کند