امدادگر هلالاحمر، کیف 150میلیون تومانی را به صاحبش رساند
ماجرای کیفطلا در رودخانه
محمد جعفری-روزنامهنگار
امدادگر هلالاحمر وقتی برای کمک به عشایر در سیلاب، به مناطق حادثه دیده رفته بود، یک کیف پر از پول و طلا به ارزش 150میلیون تومان پیدا کرد و با پیگیری که انجام داد، چند ساعت بعد توانست آن را به صاحبش برساند. به گزارش همشهری، این امدادگر داوطلب که مهناز حسنزاده نام دارد و از سال85 بهعنوان نیروی داوطلب با هلالاحمر شهرستان هوراند واقع در آذربایجان شرقی همکاری میکند، چند روز قبل همراه با شمار دیگری از امدادگران راهی مناطق سیل زده این شهرستان شدند. آن روز باران شدیدی در منطقه باریده و تعداد زیادی از عشایر دچار مشکل شده بودند و خطر سیلاب آنها را تهدید میکرد. از سویی گزارشهای رسیده حاکی از آن بود که چند خودرو نیز در سیلاب گرفتار شده است. به همین دلیل امدادگران با گشتزنی در منطقه، امدادرسانی به حادثهدیدگان را آغاز کردند. آنها ابتدا خودرویی را که در سیلاب گرفتار شده بود، با کمک خودروی امدادی از آب بیرون کشیدند. در ادامه برای کمک به عشایر شروع به گشتزنی کردند. هر کدام از امدادگران بررسی یک محدوده را برعهده گرفت و گشتزنیها آغاز شد.
حسنزاده، برای گشتزنی به نزدیکی رودخانه رفت. او همانطور که داشت با دقت کنار رودخانه را نگاه میکرد، ناگهان یک زنجیر طلایی رنگ را که به یک تکه چوب گیر کرده بود دید. کنجکاو شد و جلو رفت. بهنظر میرسید زنجیر، بند یک کیف باشد. همین که زنجیر را گرفت و کشید، یک کیف چرمی زنانه بیرون آمد. او همین که در کیف را باز کرد، داخل آن مقداری پول و طلا دید. در آن زمان به جز این امدادگر هیچکس در آنجا حضور نداشت. او کیف را برداشت و بعد از پایان گشتزنیاش، ماجرا را با دیگر همکارانش در میان گذاشت. هیچکس نمیدانست کیف متعلق به چهکسی است و چطور در حاشیه رودخانه افتاده است، اما همه امدادگران خودشان را به جای صاحب کیف گذاشته بودند که با گم کردن کیفش که داخل آن مقدار زیادی پول و طلا است، چه حالی دارد.
ساعتی بعد امدادگر جوان، محتویات کیف را با دقت بیشتری بررسی کرد. داخل کیف چند النگو و انگشتر طلا، مقدار زیادی پول نقد، چک پول، مدارک شخصی، 7 کارت بانکی که رمز یکی از کارت ها هم در کنار آن قرار داشت و در یک بررسی سرانگشتی محتویات کیف دستکم 150میلیون تومان ارزش داشت. این امدادگر درستکار که از همان لحظه اول به فکر پیدا کردن صاحب کیف بود، تلاشهایش را برای یافتن او آغاز کرد. هرچند با استفاده از کارت های شناسایی و بانکی میشد به صاحب کیف رسید اما ممکن بود این کار زمانبر باشد. او برای چندمین بار محتویات کیف را بررسی کرد که این بار پوکه سیمکارتی را پیدا کرد. معلوم بود که صاحب کیف به تازگی سیم کارت خریده و از آن استفاده میکند. روی این پوکه شماره سیم کارت هم نوشته شده بود و این شماره میتوانست امدادگر امانتدار را به صاحب کیف برساند. او چندین مرتبه با این شماره تماس گرفت اما گوشی خاموش بود. او چند مرتبه دیگر هم به تماسها ادامه داد تا اینکه حدود ساعت 11شب ناگهان گوشی صاحب کیف روشن شد و جواب امدادگر هلالاحمر را داد. کسی که آن سوی خط بود دختری جوان و کیف متعلق به مادرش بود. آنطور که او میگفت: آنها عصر آن روز برای رفتن به آبگرم به حوالی هوراند رفته و ساعتی را هم کنار رودخانه رفته بودند و در همانجا کیف را جا گذاشته بود؛ اما تا زمانی که امدادگر هلالاحمر با آنها تماس بگیرد از گم شدن کیف اطلاعی نداشتند. به این ترتیب فردای آن روز صاحب کیف به هوراند رفت و کیفش را تحویل گرفت.
خودم را جای صاحب کیف گذاشتم
مهناز حسنزاده، امدادگر 39ساله هلالاحمر درباره این حادثه به همشهری میگوید: از همان لحظه اول که کیف را در کنار رودخانه پیدا کردم، به فکر پیدا کردن صاحبش بودم. خودم را جای او گذاشتم و گفتم: الان چه حالی دارد؟ به همین دلیل بود که همه تلاشم را انجام دادم و به لطف خدا موفق شدم چند ساعت بعد صاحب کیف را پیدا کنم. او در ادامه میگوید: یکی از وظایف نیروهای هلالاحمر انسان دوستی و کمک به همنوع است و من هم خوشحالم که توانستم به هموطنم کمک کنم. با اینکه انجام این کار وظیفهام بود، او و مسئولان هلالاحمر هم از من تقدیر کردند.