حکایت سربه فلککشیدهها
روایت ساخت نخستین سازههای مسکونی بلندمرتبه پایتخت که خواندنش تازگی دارد
مریم باقرپور-روزنامهنگار
این روزها دیدن برجها و ساختمانهای بلند مرتبه در محدودههای مختلف شهرها چیز عجیبی نیست. اما در روزگاری که این سازهها قد علم میکردند، مردم به تماشایشان میایستادند و کلاه از سرشان میافتاد و حتی سکونت در آسمانخراشها با ترس و هیجان همراه بود؛ برجهای قدیمی که ساخت هر یک روایت و حکایت جالب خودش را دارد که حالا در گوشه وکنار پایتخت بهعنوان بخشی از هویت این شهر جا خوش کردهاند.
یک گونی پول برای بالاترین طبقه
وقتی بلوار کشاورز فعلی که آن زمان بلوار الیزابت نام داشت، ساخته شد، مردم بیشتری هم به این مسیر هزار و700متری تردد داشتند. تا آن زمان ساختمانهای زیادی در جنوب میدان وجود داشت اما اواخر دهه40، عبدالعزیز فرمانفرمایان از معماران شهر تصمیم به ساخت بنایی متفاوت در این محدوده از تهران گرفت. به همین دلیل سال 1348رهگذران حفاری وسیعی را در ضلع شمال این خیابان شاهد بودند؛ جایی که هر چه میگذشت به تعداد طبقههایش اضافه و هر 10روز یک طبقه آن ساخته میشد. کمی که گذشت مردم به جای یک برج، 2ساختمان بلندمرتبه دیدند و از همان زمان نامش را «دوقلوهایالیزابت» گذاشتند؛ دوقلوهایی که هر چه بالاتر میرفت، اطرافش شلوغتر میشد و از دانشجویان تا استادان اطرافش در تردد بودند. سرانجام 210روز پس از شروع فعالیت، سال 1349برج 72متری با 22طبقه تکمیل شد. روز افتتاحیه مردم بسیاری برای تماشای برجهای دوقلو رفته و خیلیها مشتاق بودند تا در یکی از خانهها ساکن شوند. چون شنیده بودند که از واحد 40تا 200متری دارد و ملکهای با وسعت بالا حتی با یک کارگر و اتاق جداگانه و دوش طراحی شده است. در خاطرات برخی از معماران و کارگران اینجا نیز آمده؛ مردی با یک گونی پول آمده بود و میگفت: من بالاترین طبقه را میخواهم و به این موضوع اصرار داشت اما وقتی به بالاترین نقطه رفت، ترسید. ساختمانهای دوقلو بعدها بهدلیل موقعیتش طرفداران زیادی پیدا کرد و این روزها به برجهای دوقلوی سامان معروف است که از پارکینگ 3طبقه مسکونیاش در دوران جنگ تحمیلی، به جای پناهگاه هم استفاده میشد.
سه قلوهای افسانهای
هنگام شروع ساختش نه بزرگراهی بود و نه خیابانی. اما تا چشم کار میکرد زمین خاکی بود. حتی بعد از تکمیل و روزی که 3برج 23طبقه کنار هم قد علم کردند، در عکس هوایی خبری از سازهای نیست. اما این روزها اطراف برجهای «آ.اس.پ» شلوغ است. ساخت این مجموعه به دهه40 برمیگردد . سال ۱۳۴۴ شرکت ساختمانی نسبی کسمایی و شرکا زمین این مجموعه را که در آن زمان زمین کشاورزی بود، برای ساخت مجتمعی از صمد کمپانی، حسین علیزاده کاغذچی و اکرمالملوک حاجی معتمد خریدند. سهامداران اصلی این شرکت افرادی با نامهای اسدی، سلطانی و پناهی بودند. آنها با انتخاب حرف اول نام خانوادگی لاتین خودشان نام شرکت و بعد برجها را «آ. اس. پ» گذاشتند که هر کدام به یکی تعلق داشت. سال ۱۳۴۸ شرکت آ. اس. پ. که در آن زمان برای ساخت این مجتمع تأسیس شده بود، بهعنوان پیمانکار، ساخت این مجتمع را به همراه مهندسان معمار شروع کرد و در نهایت در دورهای که تهران به سمت مدرنشدن پیش میرفت، برج آ (A) با نام آسمان در۸۹ واحد؛ برج اس (S) با نام سیمرغ در 168واحد و برج پ (P) با نام پرند در ۱۳۲ واحد شکل گرفتند.
از راه دور آمدم
«هنوز کامل نشده بودند و جرثقیلها مدام رویشان میچرخیدند، اما در جنوبیترین نقطه تهران هم که بودید، سه آسمانخراش میدیدید که هر روز بیشتر به سمت آسمان میرفتند و کوه پشتش گم میشد.»؛ این روایت مردمی است که دهه 50با وجود شروع برجسازیها در پایتخت، هنوز تماشای چگونگی ساخت بلندمرتبهها برایشان جذاب بود و حتی از همان فاصلههای دور میایستادند و عکس میگرفتند. نمونهاش هم عکسی است که در دهه50از ساخت مجموعه اسکان ثبت شده است. این مجموعه که به ساختمانهای سهگانه معروف است و از ۴ طبقه تجاری همکف زیرزمین و ۲۳ طبقه مسکونی روی آن تشکیل میشود و عنوان اولیه سازههای بلندمرتبه پایتخت را بهخود گرفته است. در واقع مجموعه اسکان بین سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ساخته شد و تا دهه ۷۰ مشهورترین برج بلند تهران بود چون در این برج برای تمام واحدها بالکن درنظر گرفتهشده و در فضای داخلی پلان سالنها همگی یکسان بودند. همچنین مردم شنیده بودند که همه واحدهای برج اسکان یک اتاق مجزا در فضای ورودی دارند که بهعنوان اتاق مهمان یا اتاق مطالعه و کار یا اتاق خدمتکار قابل استفاده است.