• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
پنج شنبه 4 خرداد 1402
کد مطلب : 192800
+
-

منتقد اصولگرایی و معترض اصلاح‌طلبی

 تقی آزاد ارمکی -جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

دکـتــر افـــروغ، دانش‌آموخته‌ای بود که 5 ویژگی عمده به‌لحاظ جامعه‌شناسی داشت. نخستین ویژگی اینکه که او ابزارهای لازم برای تبدیل شدن به یک جامعه‌شناس را داشت که نخستین آن علاقه است. علوم اجتماعی در جامعه ما اولویت نیست اما مرحوم افروغ از روز نخست با علاقه و هدف وارد علوم اجتماعی شد. اینگونه نبود که فرصت دیگری نداشته باشد و از سر اضطرار به جامعه‌شناسی روی بیاورد. او همچنین به زبان انگلیسی مسلط بود و جهان غرب را می‌شناخت و از سوی دیگر با جهان فقه نیز آشنا بود و در جامعه ایرانی زیست کرده بود. ویژگی مهم دیگر او این بود که درگیر قدرت، سیاست، فرهنگ، دین و به‌طور کلی اتفاقات اجتماعی شد که زمینه خوبی برای او به‌عنوان جامعه‌شناس فراهم کرده بود.این 5 ویژگی عمده را هر جامعه‌شناسی باید داشته باشد. با این زمینه‌ها وقتی فرد به جامعه‌شناسی می‌آید باید دانش جامعه‌شناسی را به خوبی بخواند و از آن بهره‌برداری کند؛ کاری که دقیقا دکتر افروغ انجام داد.
وقتی آقای افروغ دانشجوی دکتری بود من مدیر گروه دانشگاه تربیت مدرس بودم. او همزمان که در عرصه علمی وارد شده بود کنشگر فعال جامعه‌شناسی هم بود و بر حوزه مورد علاقه خود متمرکز شد. همین امروز دانشجویانی در مقطع دکتری داریم که باید به آنها یاد بدهیم که مسئله شما چیست و در چه حوزه‌ای می‌خواهید کار کنید.دکتر افروغ اما از همان ابتدا با مسئله بود و نهایتا در حوزه جامعه‌شناسی نابرابری وارد شد و بحث جدی و علمی خود را آغاز کرد. در این مسیر او مولف، مترجم، کارگزار و کنشگر بود و همه مختصات یک جامعه‌شناس را که بتواند طرح و حل مسئله کند و همزمان دانش را هم پیش ببرد داشت. بسیاری از جامعه‌شناسان ایرانی این مختصات را ندارند و بیشتر در قالب یک بوروکرات جلوه می‌کنند و کارمند دولت هستند.دکتر افروغ در آغاز یک موضع کاملا افراطی و رادیکال داشت و به همین دلیل از دانشگاه تربیت مدرس رفت و سپس باز هم جای کار خود را تغییر داد. این سرگشتگی و فشار در آغاز به‌دلیل گرایش‌های سیاسی او بود. در مرحله آغازین علمی، دکتر افروغ در ایجاد رادیکالیسم سیاسی و علمی بسیار مؤثر بود و حتی از برخی نامزدهای انتخابات حمایت تام و تمام کرد. از سوی دیگر برخورد تندی نیز با مخالفان و رقبای خود داشت.اعتقاد دارم که او اگرچه نقدشدن را چندان نمی‌پذیرفت اما در موضع نقد بسیار قوی بود و همه عناصر داخل نظام اعم از اصولگرایی رادیکال و بوروکرات را نقد می‌کرد. در حوزه فرهنگی هم منتقدی بود که مابین اصولگرایی و اصلاح‌طلبی قرار گرفته بود.امروز در جامعه بسیار نیاز به این روحیه و گفت‌وگو با یکدیگر داریم. جامعه ما پیش از این دوگانه در ستیز بود اما امروز یگانه فروخفته در خود شده‌ است. در جامعه دوگانه در ستیز ممکن بود یک طرف پیروز شود و طراوت و شادی ایجاد کند. اما جامعه یگانه در خودشده امروز در رخوت و بی‌حالی است که درنهایت دلسردی و ناامیدی ایجاد می‌کند. بنابراین امروز به افرادی نیاز داریم که دوگانگی سیاسی را رقم نزنند بلکه به سمت چندگانگی فرهنگی، اجتماعی و اندیشه‌ای حرکت و در مسیر ایجاد آن تلاش کنند. مرحوم افروغ یکی از کسانی بود که تکیه بر اصولگرایی داشت، منتقد اصولگرایی و معترض اصلاح‌طلبی بود. پس دقت کنید که تکیه‌گاه افروغ اصولگرایی بود در عین اینکه منتقد اصولگرایی هم بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید