بازیهای فراموششده؛ زیرخاکیهای ارزشمند
هفتسنگ، لیلی، الکدولک، بشین و پاشو، تاپتاپ خمیر و... بازیهایی هستند که سالهای نه چندان دور در تهران همه را دور هم جمع میکردند. بازیهای تهران بالا و پایین داشت، برد و باخت داشت، دعوا و گریه داشت، ولی آخر کار همگی به دوستی و رفاقت ختم میشد. تعداد بازیها به بیش از 100رقم میرسید و هرکدام در گوشهای از این شهر رونق بیشتری داشتند.
کی یار کیه؟
شیوه یارگیری در بازیهای تهران با نام «من، من؛ تو تو» نامگذاری میشود. در این بازیها که تعدادشان به بیش از 50مورد میرسد، 2استاد بازی شروع به یارگیری میکنند. یکی از 2استاد میگوید: «من، من» استاد دیگر میگوید: «تو، تو» دوباره استاد اول میگوید: «کشیدم» استاد دیگر در جوابش میگوید: «کی را؟» در اینجا استاد اول نام کسی را که انتخاب کرده میگوید. به اینترتیب 2استاد یاران خود را انتخاب میکنند.
نوبت بازی؟ کی اوله؟
تعیین نوبت در بازیهای بومی محلی تهران به 3شیوه پرتاب توپ و استفاده از اصطلاحاتی مانند «گاو، گوساله و فینگلی» و «هاپهاپ، شاپشاپ» بوده است. در نوع اول توپ به طرف میدان بازی پرتاب میشد و هرکسی آن را میگرفت شروع بازی را در اختیار داشت. در نوع گاو، گوساله و فینگلی استاد از 3قطعه سنگ استفاده میکرد و شعری میخواند و در هاپهاپ 2نفر مقابل هم ایستاده و قدمبهقدم به هم نزدیک میشدند تا بههم برسند.
زمان بازیها؟
بیشترین زمان بازیهای بومی محلی برای بزرگسالان در وقت فراغت و کودکان در ساعتهای نخستین روز بود، اما برخی بازیها هم روز خاصی داشتند. بهعنوان مثال، بازی بادپیچ (تاپ بازی) بیشتر نوروز، چهارشنبهسوری و سیزدهبهدر انجام میشد یا زمان بازی «بره غزی» در منطقه بومی ده انار وردیج شنبهها و بازیای مانند چشمک، شبها بین نوجوانان و بزرگسالان در تهران متداول بود.
بازیها در مهمانیها
دورهمیهای بانوان به بهانههایی مانند مهمانی و عروسی عاملی برای انجام بازی بود؛ بهگونهای که در شهرری بازی خاله رورو(خاله مومو) را داشتند و گروهی بازی میکردند یا بازیای مانند «آی تو به باغ رفته بودی» در محدوده جنوب تهران در دورهمیها وجود داشت. خاله غربال (خالهدیگبهسر)، آبجی نسا، یاسمن و نسترن از دیگر بازیهای بومی تهران بود که توسط بانوان به شکل نمایشی اجرا میشد.