پوریا سلطانی زاده
بدون شک وقتی صحبت از برترین فیلمهای مستند چند سال اخیر به میان میآید، نمیتوان از کنار فیلم «پرزیدنت آکتور سینما» به سادگی عبور کرد؛ فیلمی تحسین شده و اثرگذار که اگر در زمان مناسب نمایش داده میشد، به عقیده عدهای حتی میتوانست انتخابات ریاستجمهوری سال 92 را تحتتأثیر قرار دهد و به همین دلیل هم بود که یاران تدبیر و امید درحالی که از بستن دهان منتقدین به خدا پناه میبردند، با فشار به صداوسیما از پخش فیلم جلوگیری کرده و نگذاشتند فیلم دیده شود.
2 سال از آن انتخابات و اتفاقات تلخ گذشت تا اینکه تیم سازنده (پرزیدنت آکتور سینما)، از اثر جدید خود یعنی (ایکسونامی) رونمایی کرد. اگر بخواهم ایکسونامی را به دور از جوسازیهای رسانهای و حاشیههای سیاسی و تبلیغاتی تعریف کنم، آن را روایتی دقیق، موشکافانه و البته هشداردهنده از مهمترین مقطع تاریخ آمریکا میدانم که طی آن انقلاب هولناک جنسی رخ داده است.
حال سراغ نقد این اثر مهم میرویم تا ببینیم محسن آقایی (کارگردان) چه فیلمی ساخته است که بیبیسی، یورو نیوز و رسانههای اصلاحاتی، قبل از اکران و بدون آنکه فیلم را ببینند برای آن میزگرد تشکیل داده و به نقد و بررسی (شما بخوانید تخریب) آن پرداختهاند.
شروع فیلم با اطلاعات حیرتآوری از شرایط اجتماعی سالهای نه چندان دور آمریکا (کمتر از 100سال پیش) کلید میخورد. سالهایی که در خیابانهای آمریکا ماشینهایی وجود داشته که اوضاع پوشش مردم را تحت کنترل داشته و اگر کسی از لباسهای نامناسب استفاده میکرده او را با خشونت سوار بر ماشین کرده و میبردند. سالهایی که تلویزیون آمریکا تصاویر معمولی فیلمها را سانسور میکرد.
سالهایی که زنان حق دادن رأی، حق گرفتن حقوق، حق ثبت اموال برای خود و حتی حق حساب بازکردن در بانک را برای خود نداشتند، سالهایی که مشروبات الکلی در آمریکا ممنوع بوده است.
در همین ابتدای فیلم، کارگردان، نخستین جمله تکاندهنده خود را از زبان راوی بیان میکند:« مشکلات مشترک، ریشههای مشترک دارن.» در واقع کارگردان در ابتدای فیلم میخواهد با کنار هم گذاشتن شرایط آن دوره آمریکا و الان ما، مقایسهای تطبیقی در ذهن مخاطب ایجاد کند تا در گامهای بعد، از این مقایسه نتیجهگیری مطلوب را حاصل کند.
فیلم با اطلاعاتی دقیق، ما را گام به گام و دهه به دهه با سیر تحولات و اتفاقات رخ داده قبل و حین انقلاب جنسی پیش میبرد. کارگردان در ابتدا از حرکت زیرپوستی و موریانهای سینمای هالیوود در عادیسازی برخی مسائل غیراخلاقی سخن میگوید و در ادامه با بررسی پدیدههایی همچون موسیقی، کتاب، فیلم و ... نقش برجسته آنها را در پیدایش این انقلاب منحوس تشریح میکند.
در ادامه، جنبش که با سرعت، تمام خطوط قرمز اخلاقی و انسانی را زیر چکمههای خود له میکند، طی اتفاقی مشمئز کننده، دچار سرطان میشود؛ سرطانی که باعث میشود حتی عدهای از اخلاقگرایان، گمان کنند دوران انقلاب جنسی به پایان رسیده و میتوانند صدای بوق ممتد مرگ آن را از ناقوس کلیساها به گوش همگان برسانند. این سرطان چیزی نیست جز «ایدز».
اما جنبش از این سرطان ناگهانی جان سالم به در میبرد و این بار قویتر و با دایره نفوذ عمیقتر، با حمایت گسترده دولت به ریل اصلی حرکت خود که انحطاط اخلاقی تمام جامعه است، بازمیگردد.
در واقع آموزشهای جنسی به همه اقشار جامعه، پیشنهادی بود که به آن جامه عمل پوشانده شد تا علاوه بر اینکه بتواند از مرگ انقلاب جلوگیری کند، بلکه بتواند آن را در مسیر خود به حرکت درآورد و پیام آن را تا دورترین دهکدههای آمریکا نیز برساند. مسیری که بعد از 40سال یعنی تا همین الان که در سال 2019 هستیم هنوز آن سرطان و سرطانهای دیگر را در کالبد خود حفظ کرده و همچنان در مسیر درست قرار نگرفته و برتعداد قربانیان خود نیز میافزاید.
اما اوج درخشش و هنرنمایی کارگردان از دقیقه 70 به بعد شروع میشود. آنجایی که او بعد از کنار هم قرار دادن اتفاقات اشاره شده، شروع به نتیجهگیری میکند، نتیجهگیریای که بهشدت تلخ و آزاردهنده است.
آنچه در متن بالا بهصورت مختصر اشاره شد روایتی کلی از مستند ایکسونامی بود. اما مسئلهای که این فیلم را مهم کرد فقط روایت دقیق اتفاقات و تحولات منجر به انقلاب جنسی نبود، بلکه تحلیل مسائلی بود که کارگردان حین روایت فیلم، به آنها پرداخته بود و زنگ خطر را برای جامعه ما به صدا درآورده بود. مسائلی که میتوان برای هر کدامشان ساعتها فیلم ساخت، مقاله نوشت، جلسه گذاشت و آسیبشناسی کرد.
مسائلی همچون اجرای سند 2030 در جامعه ونفوذ تدریجی و موریانهای شیطان در بدنه جامعه، اثرات وحشتناک سقط جنین، نقش سینمای هالیوود در ترویج اباحهگری و نقش نخبگان در هدایت یا انحطاط جامعه. همانطور که کینسی با 2 کتاب دروغین جامعه آمریکا را نابود کرد و در نهایت نقش مؤثر نهادهای رسمی و غیررسمی در هدایت جامعه و انحطاط آن، همانند خانواده و بنیاد ثروتمند راکفلر که اصلیترین عامل حمایت از این جنبش جنسی بوده و هستند.
موضوعات فوق شاید اکنون برای جامعه ما خیلی جدی بهنظر نیاید و یا سطح آن را در حد منازعات سیاسی پایین آورده باشند ولی لازم است بهطور کاملا جدی مورد بررسی و مطالعه دقیق کارشناسان قرار گیرد تا مردم را از آسیبهای آن مطلع سازند و انشاءالله با پیشگیریهای مناسب راه را برای نفوذ تفکرات و اعمال شیطانی بر جامعه ما ببندند.
یکشنبه 17 اردیبهشت 1402
کد مطلب :
191108
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/qjA1p
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved