روایت شهیدی که داعش سرش را بر نیزه کرد
گفتوگو با اکبر صحرایی، نویسندهای که اخیراً با کتاب«مرد راه» در جشنواره پاسداران اهل قلم درخشید
علیالله سلیمی-روزنامهنگار
اکبر صحرایی متولد سال1339 در شیراز و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشته مدیریت دولتی است. گرایش وی به ادبیات داستانی در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با مطالعه داستانهای محمود حکیمی، جلال آلاحمد و آثار کلاسیک جهان شروع شد و نویسندگی را با شهریار مندنیپور و از سال1365 آغاز کرد. جنگ، مسیر زندگی ادبی و حرفهای صحرایی را تعیین کرد و دغدغه نگارش خاطرات خود و دوستانش در این دوران او را در مسیر نویسندگی قرار داد. نوشتن کتابهای «کانال مهتاب» و «هزار و نه» در اواخر دهه 70 نخستین تجربیات حرفهای او در فضای نویسندگی است. وی در ادامه به حوزه ادبیات کودک و نوجوان ورود کرد و با نوشتن کتابهای «خمپارههای خوابآلود»، «کاش کمی بزرگتر بودم»، «شمشاد و آرزوی چهارم» و «معمای کانال ماهی» فعالیت در این عرصه را هم تجربه و تثبیت کرد. او در سال۱۳۸۹ رمان «حافظ هفت» را براساس سفر مقام معظم رهبری به شیراز نوشت و بهخاطر این اثر در سال۱۳۹۱ جایزه ادبی جلال آل احمد و جایزه دوره سیزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی در همین سال را از آن خود کرد. از دیگر آثار این نویسنده میتوان به «تپه جاویدی و راز اشلو» و رمان 2جلدی «کتیبه ژنرال» اشاره کرد. اخیراً هم در هفدهمین جشنواره پاسداران اهل قلم، کتاب «مرد راه» اکبر صحرایی در بخش داستان برگزیده شد. به بهانه این انتخاب با وی گفتوگو کردهایم.
تصمیم نویسنده برای نگارش آن
این کتاب براساس زندگی شهید عبدالله اسکندری، از شهدای مدافع حرم نوشته شده و با روایتی متفاوت به مراحل مختلف زندگی و در نهایت شهادت ایشان پرداخته است. شهید اسکندری در سال۱۳۵۸ وارد سپاه شد. این شهید در تمام 8سال دفاعمقدس در جبهه حضور داشت. پس از بازنشستگی هم به تبعیت از امر رهبری در دفاع از حرم اهلبیت(ع) به سوریه رفت و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) در نخستین روزهای خرداد1393 در حلب سوریه به شهادت رسید. بنا بر روایتهای منتشرشده پیکر ایشان بهدست گروه اجناد الشام افتاد و سر وی توسط یکی از فرماندهان این گروه تروریستی تکفیری از تن جدا شد. از سردار اسکندری بهعنوان نخستین مدافع حرمی یاد میکنند که مانند مولایش حضرت سیدالشهدا(ع) سر از بدنش جدا شده است. نحوه شهادت وی در سوریه بهدست داعش بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی و جامعه داشت. با توجه به اینکه من از سالها قبل ایشان را میشناختم، بعد از شهادت وی، تحقیقات تازهای را هم شروع کردم تا براساس زندگی و شهادتشان، این کتاب را بنویسم.
شناخت نویسنده از شهید اسکندری
هنگام ورود به سپاه پاسداران در سال1358، من و شهید عبدالله اسکندری همکار بودیم. در جبههها هم این همکاری تا مدتی ادامه داشت. در یکی از عملیاتها در منطقه دهلاویه و سوسنگرد هم با هم بودیم. بعدها که جنگ تمام شد باز هم شهید اسکندری را میدیدم. او در 5سال از اواخر دهه۸۰ تا ابتدای دهه۹۰ مدیریت بنیاد شهید و امور ایثارگران شیراز را بر عهده داشت. من آن زمان در بخش تالیف آثاری درباره شهدا با ایشان همکاری و شناخت کافی و اولیه از ایشان داشتم که با تحقیقات و پژوهشهای تکمیلی این شناخت کاملتر شد و بعد من شروع کردم به نوشتن کتاب «مرد راه».
تحقیقات و پژوهش میدانی
بخشی از فعالیتهای من در این زمینه، در قالب تحقیقات میدانی بود که در چند مرحله انجام شد. گفتوگو با نزدیکان، اطرافیان و افرادی که به نوعی اطلاعات و ناگفتههایی از زندگی این شهید داشتند، یک مرحله از کار بود، اما بخش مهم این تحقیقات به سفر من به سوریه برمیگردد که برای شناخت آن فضا و کسب اطلاعات لازم انجام شد. البته این سفر بهطور اختصاصی برای نگارش این کتاب نبود. قرار بود 2نفر از نویسندگان کشورمان به سوریه اعزام شوند تا از نزدیک با فضای حاکم بر آن کشور و موقعیتی که رزمندگان و مدافعان حرم در جبهههای آن کشور داشتند، آشنا شوند. من هم بهعنوان یکی از 2 نویسندهای که قرار بود به سوریه اعزام شوند، پیشنهاد این سفر را قبول کردم. در سوریه، علاوه بر برنامههایی که داشتیم، موضوع حضور و شهادت شهید عبدالله اسکندری در سوریه را هم پیگیری کردم و موقعی که به ایران برگشتم، درخصوص موضوع شهید اسکندری اطلاعات زیاد و مفیدی داشتم که در نگارش کتاب «مرد راه» از آنها استفاده کردم. کار نگارش این کتاب هم 3سال به طول انجامید؛ یک سال صرف انجام مصاحبهها و گردآوری اطلاعات شد و پس از آن 2سال هم داستانپردازی و نگارش آن به طول انجامید.
تحقیقات و پژوهش میدانی
بخشی از فعالیتهای من در این زمینه، در قالب تحقیقات میدانی بود که در چند مرحله انجام شد. گفتوگو با نزدیکان، اطرافیان و افرادی که به نوعی اطلاعات و ناگفتههایی از زندگی این شهید داشتند، یک مرحله از کار بود، اما بخش مهم این تحقیقات به سفر من به سوریه برمیگردد که برای شناخت آن فضا و کسب اطلاعات لازم انجام شد. البته این سفر بهطور اختصاصی برای نگارش این کتاب نبود. قرار بود 2نفر از نویسندگان کشورمان به سوریه اعزام شوند تا از نزدیک با فضای حاکم بر آن کشور و موقعیتی که رزمندگان و مدافعان حرم در جبهههای آن کشور داشتند، آشنا شوند. من هم بهعنوان یکی از 2 نویسندهای که قرار بود به سوریه اعزام شوند، پیشنهاد این سفر را قبول کردم. در سوریه، علاوه بر برنامههایی که داشتیم، موضوع حضور و شهادت شهید عبدالله اسکندری در سوریه را هم پیگیری کردم و موقعی که به ایران برگشتم، درخصوص موضوع شهید اسکندری اطلاعات زیاد و مفیدی داشتم که در نگارش کتاب «مرد راه» از آنها استفاده کردم. کار نگارش این کتاب هم 3سال به طول انجامید؛ یک سال صرف انجام مصاحبهها و گردآوری اطلاعات شد و پس از آن 2سال هم داستانپردازی و نگارش آن به طول انجامید.
کتاب فرم خطی ندارد
از نظر فرم سعی شده که روایت زندگی شهید بهصورت خطی و تقویمی نباشد، بلکه با شکست زمان و فلشبکهای متعدد، شکل داستان و رمان بهخود بگیرد. طبعاً یکی از دلایل انتخاب این نوع نگارش همراهی و جذب خوانندگان است. عمده کارهایی که درباره شهداست، بهصورت خطی و تقویمی است و معمولاً باعث خستگی خواننده میشود، اما ماجراهای داستان کتاب«مرد راه» از حدود سال 85آغاز میشود و فلشبکهایی به کودکی، نوجوانی، جوانی، دوران دفاعمقدس و پس از آن تا رفتن شهید به سوریه دارد.
از نظر فرم سعی شده که روایت زندگی شهید بهصورت خطی و تقویمی نباشد، بلکه با شکست زمان و فلشبکهای متعدد، شکل داستان و رمان بهخود بگیرد. طبعاً یکی از دلایل انتخاب این نوع نگارش همراهی و جذب خوانندگان است. عمده کارهایی که درباره شهداست، بهصورت خطی و تقویمی است و معمولاً باعث خستگی خواننده میشود، اما ماجراهای داستان کتاب«مرد راه» از حدود سال 85آغاز میشود و فلشبکهایی به کودکی، نوجوانی، جوانی، دوران دفاعمقدس و پس از آن تا رفتن شهید به سوریه دارد.