زهرا طالبیان برای نجات و حفظ درختان و محیطزیست دست از تلاش برنمیدارد
درخت را زغال نکنیم!
مریم باقرپور
به هر محفل و مکانی میرود، نشانی از خودش به جا میگذارد. گاهی از همه دوستانش میخواهد که هستههای میوههایشان را جمع کنند و در فصل مناسب با هم بکارند یا پسابهای ناشی از شستن سبزی، برنج و میوهها را در بطری بریزند تا برای آبیاری فضای سبز و درختان محل استفاده کنند. حتی برای اینکه درختی قطع و به زغال تبدیل نشود، از همه میخواهد تا پوست گردو، بادام و تخمهها را جمع و با ترفندی استفاده کنند. دهها فعالیت دیگر ازجمله کارهایی است که زهرا طالبیان، بانوی فعال در زمینه محیطزیست برای رشد و توسعه فضاهای سبز و درختان انجام میدهد.
عزم جدی برای نجات محیطزیست
وارد خانهاش در یکی از برجهای محله آبشار منطقه ۲۲ که میشویم، در هر گوشهاش نشانی از طرحهای زیستمحیطیاش را میبینیم؛ طرحهایی که ابتدا آن را در خانه، سپس در اطراف محل سکونت و در نهایت در محلهای با ۶ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی اجرایی کرده است. حتی در سفرها و گشت وگذارهایش نشانی از خود برای نجات یک درخت به جا میگذارد. طالبیان که یک دهه قبل خیلی اتفاقی با تشکلهای مردمی و گروههای داوطلب واکنش اضطراری آشنا شده، حالا پای ثابت راهاندازی پویشهای مردمی پایتخت در زمینه مراقبت از محیطزیست است. طالبیان معتقد است: «هر زبالهای که مردم تولید میکنند، اگر تفکیک شود، عامل نجات محیطزیست است.»
تهیه کود طبیعی برای درختان
در مجتمع ۱۸ طبقهای و ۱۰۸ واحدی محل سکونت طالبیان، بالکن او با همه تفاوت دارد. وارد که میشوید، در قفسههای مختلف از پوست گردو و بادام، پوست میوههای خشک شده، تفاله چای، بطریهای آب و.... دیده میشود و در کنارشان هم دهها گلدان و حتی نهالهای کوچگ درختان میوه هست. او میگوید: «هر کدام از اینها کاربری دارند و به مرور زمان کارایی هریک را یاد گرفتم. مثلاً تفاله چای را در گذشته دور میریختم اما حدود ۵ سال پیش مجبور شدم ۳ روز از خانه خارج نشوم. تفالههای چای مانده و خشک شده بود. بعد مطلبی خواندم که این تفالهها بهترین کود برای گیاهان و بهویژه درختان است. برای همین از همان دوران تفاله چای را جمع و خشک میکنم و پای درختان اطراف مجتمع، سرای محله و بوستان محله میریزم. البته به مرور ساکنان محدوده هم با من همراه شدهاند و الان خیلیها از تفالههای چای همین استفاده را برای فضای اطرافشان میکنند. حتی همراه جمعی از بانوان پوست میوهها را خشک و پس از جمعآوری و خرد کردن به کود درختان تبدیل میکنیم.»
هر نوزاد یک بلوط
حالا طالبیان و دوستانش بیش از هزار نهال درخت میوه در بوستان چیتگر دارند. اما این پایان کارشان نیست. بلکه بانوی دوستدار محیطزیست تلاش کرده در این سالها افراد فعال مانند خودش را شناسایی و با آنها همکاری کند که نتیجهاش توزیع نهال درخت بلوط و کاشت آن به ازای هر کودک تازه متولد شده است.
او میگوید: «در پیکانشهر با فردی آشنا شدم که میوههای بلوط را جمعآوری و پس از پرورش، نهالهایش را در گلدان نایلونی میگذاشت. او پس از آشنایی با ما حدود ۵۰ نهال به ما هدیه داد. از طرفی مرکز بهداشت در محدوده سرای محله بود و مادران نوزادان برای واکسیناسیون زیاد مراجعه میکردند. ما به هر مادری که میآمد، هنگام خروج نهال بلوطی هدیه میدادیم و میگفتیم به نام بچهات این نهال را بکار. با این کار کلی نهال در جلو در خانهها و محله کاشته شد که مسئولیت نگهداریشان هم با خود اهالی است. »
نهالهایی که در چیتگر رشد کردند
کاشت هسته میوهها توسط بانوی ۵۰ ساله زیستمحیطی باعث شده تا او و دوستانش اکنون در بوستان چیتگر نهالستانی با انواع درختان میوه داشته باشند. طالبیان میگوید: «۴ سال پیش هسته میوهای که در یکی از قفسهها گذاشته بودم سبز شد. اما من شیوه پرورش بلد نبودم. برای همین از مادر شوهرم که در زمینه باغداری فعال است کمک خواستم و او گفت که هستهها را باید اواخر پاییز و پیش از فصل سرما بکاریم تا اواخر زمستان جوانه بزند. همان دوران از همه اهالی محله خواستم هسته هر میوهای که میخورند را جمع کنند و اواخر پاییز برای کاشت هستههای آلو، زردآلو، هلو، بادام و... دستهجمعی به بوستان چیتگر رفتیم. برخی از هستهها را سنجابها و جانوران خورده بودند یا زیر پای مردم له شدند. اما تعدادی هم جوانه زدند و بهار امسال حتی برخی شکوفه دادند.» استفاده از هستهها برای کاشت و تولید نهال برای طالبیان و دوستانش آنقدر جذاب شده که هر سال علاقهمند به مشارکت در طرح هستند تا جاییکه اواخر پاییز سال گذشته حدود ۲۰ کیلو هسته جمعآوری و این بار به جای محیط باز از کودک تا بزرگسال هستهها را در جویهای بزرگ بوستان کاشتند. او به یاد میآورد: «برای در امان ماندن از له شدن و تخریب توسط شهروندان و گردشگران هستهها را در جویهای بزرگ کاشتیم. حتی من و خانوادهام ۱۲ و ۱۳ فروردین را در کنار محدوده کاشت و پرورش نهالها سیر کردیم یا مثلاً قبل از حضور مردم نوار زرد رنگ گرفتم تا مبادا کسی وارد محیط کاشت نهالها شود.»
آبیاری درختان با پسابهای سفید
این شهروند از پساب آبهای خانگی بهعنوان آب سفید نام میبرد و به گفته خودش بارها در نشستها و دیدار با مسئولان پیشنهاد داده تا همزمان با ساخت برج و شهرک در منطقه ۲۲، از سازندگان بخواهند تا علاوه بر شبکه فاضلاب، برای این نوع پسابها هم لولهکشی داشته باشند تا آبی هدر نرود و درختی هم در نتیجه خشکسالی خشک نشود. طالبیان معتقد است: «در محوطه مجتمع ما فضای سبز زیاد است و هر سال کلی هزینه خرید آب و انتقال با تانکر برای فضای سبز میشود. پیشنهاد دادم به جای این کار از بالکن تمام ساکنان لولهای عبور دهند تا ما آب شستن سبزی و میوه را داخلش بریزیم. با این شیوه و جمعآوری آبهای سفید نهتنها هزینهای برای خرید آب با تانکر نمیشود، بلکه درختان هم همیشه آب دارند.» بطریهای آب در بالکن خانهاش هم توجه را بهخود جلب میکند که آن هم سهمی برای حفظ محیطزیست دارد. این بطریها که حاوی جمعآوری آب شستوشوی سبزی، برنج، میوهها و...است تا علاوه بر آبیاری گیاهان داخل خانه، برای درختان و گیاهان سرای محله و بوستان «ساوار» در محله آبشار هم استفاده شود. طالبیان میگوید: «در همین زمینه پویشی راه انداختهایم و یکشنبهها اهالی درختان محدوده را با این بطریها آبیاری میکنند و بچهها هیجان بیشتری برای مشارکت در پویش دارند.» تازهترین فعالیت طالبیان از چندماه قبل جمعآوری پوست گردو، بادام، فندق و حتی تخمههاست که البته خودش از این کار به پویش «اسکلتهای چوبی» نام میبرد. او میگوید:« جمعآوری اسکلتهای چوبی را با اهالی و دوستانم در میان گذاشتم حدود ۳۰۰ گونی پوست خشکبار جمع شد. ما پویشی به نام آشپزی در طبیعت برگزار کردیم که در آنجا با این شعار«نه به قطع درخت برای زغال» هم با پوستها نیمرو و املت و حتی آش درست کردیم و البته قرار است باز هم این پویش را در تهران برگزار کنیم.»