مردی که از 5سال قبل به زندان افتاده، برای آزادی، چشمانتظار کمک خیران است
بیقراری وفا کوچولو برای آزادی پدرش
محمد جعفری-روزنامهنگار
مرد جوان، زمانی که دخترش فقط 2ماه داشت به اتهام قتلی ناخواسته به قصاص محکوم شد. هرچند اولیای دم اعلام کردند در ازای دریافت 3میلیارد و 800هزار تومان حاضر به بخشش هستند و خانوادهاش توانستهاند نیمی از این مبلغ را فراهم کنند؛ اما خانواده این مرد فقط تا 20روز دیگر برای تهیه بقیه دیه و نجات او از چوبه دار مهلت دارند و این در حالی است که دختر 5ساله او بیتاب پدرش است.
به گزارش همشهری، این مرد 35ساله که یاسر عموری نام دارد نیمه شب 26بهمنماه سال 96در مقابل خانهشان در یکی از محلههای اهواز مرتکب قتل شد. او که آن زمان 29سال داشت نگهبان خودروهای پارک شده در کوچه بود. در آن محله بهدلیل اینکه برخی خانهها فاقد پارکینگ هستند یا اینکه کوچه تنگ و باریک است و خودرو نمیتواند وارد آنجا شود، خودروها را در زمینی باز پارک میکنند. آن زمان یاسر بهدلیل اینکه شغل مناسبی نداشت از ساعت 8شب تا 6صبح نگهبانی میداد و مراقب خودروهای همسایهها بود و در ازای هر خودرو هزار تومان دستمزد میگرفت. از چند شب پیش از حادثه یاسر متوجه شده بود که فردی بهخودروهای مردم نزدیک شده و قصد سرقت دارد. به همین دلیل هوشیار بود تا مانع سرقت از خودروها شود. شب حادثه اما اتفاق تلخی افتاد. او تازه چند روز بود که این کار را به برادرش واگذار کرده و خودش در یک شرکت استخدام شده بود. آن شب او که در خانه بود از بیرون صدایی شنید و با تصور اینکه دزد آمده اسلحه شکاری را که داشت، برداشت و از خانه بیرون رفت. او چند نفر را در نزدیکی ماشینها دید و با تصور اینکه آنها دزد هستند تیراندازی کرد. گلوله شلیک شده به یکی از آنها برخورد کرد و وی بهشدت مجروح شد. درحالیکه او غرق در خون روی زمین افتاده بود همراهانش پا به فرار گذاشتند و یاسر و برادرانش با کرایه کردن خودرو جوان مجروح را به بیمارستان رساندند اما او ساعتی بعد بهدلیل شدت خونریزی جانش را از دست داد.
بهدنبال این حادثه یاسر از ترس پا به فرار گذاشت و تا 25روز هیچکس از مخفیگاهش اطلاعی نداشت. این حادثه تلخ در شرایطی رقم خورد که یاسر مدتی قبل صاحب فرزند شده بود و وابستگی زیادی به دخترش داشت اما این حادثه آنها را از یکدیگر جدا کرد. سرانجام بعد از مدتی با پادرمیانی بزرگان منطقه و اعلام اینکه یاسر بخشیده میشود او خودش را تسلیم کرد.
در دادگاه
متهم در جریان تحقیقات مقدماتی به قتل و استفاده از اسلحه غیرمجاز اعتراف کرد اما مدعی شد ناخواسته مرتکب قتل شده است و هیچ نقشهای برای گرفتن جان مقتول نداشته است. چنین بود که پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان خوزستان فرستاده و او محاکمه شد.
در جلسه محاکمه پدر و مادر مقتول بهعنوان اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص برای متهم شدند. در ادامه یاسر به دفاع از خود پرداخت و گفت: چون مردم خودروهایشان را به من سپرده بودند من هم همه تلاشم را برای امانت داری و نگهداری از خودروهای آنها انجام میدادم. آن شب هم فکر میکردم که آنها سارق هستند و وقتی آنها را دیدم ناخواسته دستم روی ماشه رفت و شلیک کردم. اما باور کنید که قصدی برای قتل نداشتم. او ادامه داد: تازه خدا دختری به من داده بود که نامش را وفا گذاشته بودم و آن موقع 2ماهه بود. اما از وقتی دستگیر شدهام او را ندیدهام. بعد از این حادثه زندگیام از هم پاشید و از اولیای دم میخواهم بهخاطر دخترم من را ببخشند تا بتوانم به زندگی برگردم. با وجود دفاعیات متهم، قضات دادگاه یاسر را به قصاص محکوم کردند و این رأی مدتی بعد در دیوان عالی کشور تأیید و شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شد.
دیه 3میلیارد و 800میلیونی
با وجود قطعی شدن حکم قصاص اما خانواده یاسر تلاشهای زیادی برای بخشیده شدن و نجات او انجام دادند. جمعه، برادر او که بیشتر از بقیه پیگیر ماجراست به همشهری میگوید: بعد از قطعی شدن حکم یک روز با من تماس گرفته و اعلام شد که برادرم را به قرنطینه زندان سپیدار اهواز منتقل کردهاند و قرار است صبح روز بعد حکم اجرا شود. با زحمت زیاد خودم را به زندان رساندم و با التماس توانستم 2ماه مهلت بگیرم. در این مدت به رایزنی با بزرگان خانواده مقتول پرداختیم تا اینکه آنها با شرطی سخت حاضر به بخشش شدند. او درباره شرط بخشش برادرش میگوید: اولیای دم برای بخشش برادرم اعلام کردند 3میلیارد و 800میلیون تومان دیه میخواهند. فراهم کردن این مبلغ برای ما تقریبا غیرممکن بود. با وجود این از آن زمان تاکنون توانستیم مبلغ یک میلیارد و 900میلیون تومان فراهم کنیم؛ اما بقیه دیه هنوز فراهم نشده و طبق صورتجلسه صلح و سازش ما فقط تا 15اردیبهشتماه فرصت داریم و بعد از این تاریخ اولیای دم حکم را اجرا خواهند کرد.
بیتابی وفا برای پدرش
او در ادامه میگوید: در این مدت بنرهایی با عکس برادرم و دخترش که حالا 5ساله شده را چاپ کرده بودم و به مراسم عروسی و فاتحهخوانی میرفتم و از مردم برای کمک کردن به آزادی برادرم کمک میخواستم. در این مدت برای جمعآوری دیه دست به هر کاری زدم. حتی به نجف رفتم و در آنجا هم مقداری کمک گرفتم؛ ولی هنوز مبلغی که اولیای دم خواسته فراهم نشده است. این در حالیاست که برادرزادهام وفا مدام سراغ پدرش را میگیرد و ما هم جواب درستی نداریم که به او بدهیم. برادرم 5سال قبل بر اثر یک اشتباه مرتکب قتل شد و در این مدت عذاب زیادی کشیده و به اندازه کافی تنبیه شده است. نهتنها او بلکه ما و همسر و دختر 5سالهاش هم در این مدت زجر زیادی کشیدهایم و امیدواریم افرادی که توانایی دارند کمک کنند تا برادرم از چوبه دار نجات پیدا کند و بیقراری دخترش برای دیدن او به پایان برسد.