یک انقلابی اصیل
محمد خوشچهره: مجلس اگر روش و مشی افروغ و دوستانش را دنبال میکرد، کشور دچار آسیب تعویض سریع وزیران نمیشد
حمیدرضا بوجاریان-خبرنگار
مـحـمد خـوشچـهـره، نماینده اصولگرای تـهران در هـفـتمـین دوره مجلس شورای اسلامی و استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است. وی دارای دکتری تخصصی توسعه و برنامهریزی اقتصادی از دانشگاه استرثکلاید انگلستان است. او عضو هیأتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است که در مهرماه سال ۱۳۸۹به جمع استادان بازنشسته شده در دوران احمدینژاد پیوست. این اقتصاددان از استادان شناختهشده درس «توسعه» در دانشگاههای مختلف است. او علاوه بر دانشگاه تهران سابقه تدریس در دانشگاههای شهیدبهشتی، امام حسین(ع)، الزهرا(س) و دانشگاه عالی دفاع ملی را نیز در کارنامه خود دارد. خوشچهره در مجلس هفتم 4سال را کنار «عماد افروغ» در خانه ملت حضور داشت و از چهرههای دانشگاهی شاخصی بود که در این مجلس فعالیت میکرد. او در گفتوگو با همشهری تأکید دارد که باید «مشی و روش» افروغ را در مواجهه با رویدادها و مسائل مختلف شناخت تا بتوان از او تصویری درست و نزدیکتر به واقعیت در اذهان ایجاد کرد. این فعال سیاسی و اقتصاددان باور دارد که فقدان افروغ ضایعهای برای کشور و کسانی است که دل در گرو انقلاب دارند.
شهیدسلیمانی 20سال در کسوت فرماندهی سپاه قدس در حال خدمت به کشور بود. برخی بودند که بهدلیل کجفهمی یا انتقادهای شخصی که از شهید سلیمانی داشتند با تنگنظری مقابل شهیدسلیمانی رفتار و علیه او موضعگیری میکردند. گرچه تعداد این افراد کم بود، اما با این حال وجود چنین افرادی سبب شده بود که جامعه نتواند از جوهره واقعی، شخصیت، منش و سیره این شهید بهخوبی بهره ببرد.
خوشچهره با اشاره به اینکه پس از شهادت شهیدسلیمانی شاهد ایجاد جنبش و تحرکی برای شناخت ابعاد شخصیتی ایشان در قالب طرح موضوع مکتب سلیمانی از سوی عقلای جامعه بودیم، حرفش را اینطور ادامه میدهد: «بعد از شهادت سردار سلیمانی، بسیاری از افراد که بیشتر روحیه نظامی او را دیده و با این روحیه آشنا شده بودند، متوجه ابعاد شخصیتی او شدند. مردمی بودن، نگاه الهی به مردم و مسائل آنان ازجمله مسائلی بود که بعد از شهادت او شناخته و معرفی شد.»
او توضیح میدهد: «سلیمانی توانسته بود طیفهای مختلف و مؤثر جامعه را بهخود دلبسته و با خود همراه کند و هر کس نیز از زاویه نگاه خود به این شهید مینگریست و از الطاف نگاه پدرانهای که او داشت، بهره میبرد. نگاهی که هرگز غضبآلود نسبت به مردم نبود، اما نسبت به ظلم همواره قاطع و پرخروش بود.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آنچه درباره شهیدسلیمانی بیان کردم را میتوان در مشی و روش زندگی عماد افروغ نیز پیدا کرد، ادامه میدهد: «من با دکتر افروغ در مجلس همکار بودم و 4سال را درست در کنار هم گذراندیم. قاطعانه میگویم در بعد دانشگاهی بهرغم اینکه او در انگلستان در حال تحصیل بود بهدلیل روحیه انقلابی و ارزشی که آن را در وجود خود پرورانده بود، مغلوب تفکر غربی نشد و بهدلیل همین روحیه نیز از انگلستان اخراج شد و به کشور بازگشت.»
خوشچهره با بیان اینکهروندی که افروغ در کسب دانش و رسیدن به مدارج بالای علمی طی کرد روندی است که کمتر کسی آن را پشت سر میگذارد، گفت: «افروغ روند آموزشی خوبی را دنبال کرد؛ خصوصا اینکه فرصت پیدا کرد که در ایران تحصیلات خود را تا مقطع دکتری در حوزه جامعهشناسی ادامه دهد و در کنار تحصیلات دانشگاهی آنچه میآموخت را در مطالعات تطبیقی و زندگی با مردم مورد سنجش قرار دهد تا کیفیت آموختههای خود را
افزایش دهد.»
او توضیح میدهد: «کسانی که جامعهشناسی، اقتصاد یا روانشناسی رشته تحصیلی آنان است، برای عمق دادن به دانش خود نیازمند انجام مطالعات تطبیقی هستند تا بتوانند از آنچه به شکل علمی آموختهاند به خوبی بهرهبرداری و از آن دفاع کنند. افروغ بهدلیل علاقه و تحصیلاتش در جامعهشناسی معتقد بود بهترین روش دفاع از اسلام آن است که قبل از اقدام به دفاع از آن، درک محتوایی از دین و ابعاد آن داشته باشیم تا بتوانیم مخاطب را به نتیجه مطلوب رهنمون کنیم. علاوه بر این، او فقط درباره اسلام تحقیق و پژوهش دیگر مکاتب را نیز ارزیابی میکرد. افروغ تلاش کرد با شناخت کامل از دیگر مکاتب، از اسلام و مکتب آن دفاع کند و در این راه نیز موفق بود. او در این حوزه توانایی منحصربهفردی داشت و توانسته بود به درجهای از حکمت و نگاه استراتژیک دست پیدا کند که کمتر کسی را میشناسم به این درجه از توانمندی رسیده باشد.»
انقلابی بود؛ افراطی نبود
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه با انقلابی خواندن عماد افروغ، او را یکی از چهرههای مؤثر در سپهر سیاسی کشور معرفی میکند و با بیان اینکه افروغ انقلابی اصیل بود حرفش را اینطور ادامه میدهد: «دغدغهها و معیارهایی که شخصیت افروغ را شکل داده بود معیارها و دغدغههای انقلابی متاثر از اسلام بود و این دغدغهها او را سمت انقلابیگری سوق داد، اما با این حال، او فردی افراطی در این حوزه نبود. او با دوری از افراطگرایی فرایند انقلاب و آرمانهای آن را به روش تطبیقی دنبال میکرد و به این دلیل بسیاری برای او احترام زیادی قائل بودند.»
خوشچهره با بیان اینکه برخی چهرههای مؤثر انقلاب اسلامی در بررسی رویدادها و وقایع انقلاب اسلامی همواره به روش تطبیقی با مسائل برخورد میکردند، اضافه میکند: «کسانی که در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی فعالیت میکنند باید مطالعات حوزههای دیگر را انجام دهند تا بتوانند مانند شهیدبهشتی، شهیدمطهری و علامه جعفری حرفهای کلیدی، بنیادی و پابرجا بزنند. افروغ نیز متاثر از همین نگاه عمل کرد و این مسیر را نیز بهدرستی پیمود و حتی توانست مبدع برخی گفتمانها در جمهوری اسلامی ایران باشد.»
بهگفته خوشچهره، افروغ جغرافیای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نیز فرهنگی را در قالب کارکرد ملی بهدرستی میدید و خصوصا در فضای جامعهشناسانه و اقتصاد مطابق هویت و زبان کشور آن را تبیین میکرد و بر ایرانیت و اسلامیت آن تأکید داشت و توانست اقدامات ارزشمندی را به یادگار از خود برجای بگذارد.
سیاسی و جریانی فکر نمیکرد
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در ادامه به سابقه سیاسی عماد افروغ در روند فعالیت در مجلس هفتم اشاره میکند و با بیان اینکه بسیاری از جریانات سیاسی از او در انتخابات مجلس هفتم حمایت کردند، یادآور میشود: «اینکه گفته میشود افروغ اصولگراست در حق او جفاست. افروغ از معدود چهرههای دانشگاهی در انتخابات مجلس هفتم بود که در لیستهای انتخاباتی جریانهای مختلف سیاسی حضور داشت، اما بهدلیل حضورش در لیست معروفتر جریان اصولگرا از او بهعنوان نماینده اصولگرای مجلس یاد میکنند.»
خوشچهره، حضور افروغ در لیستهای انتخاباتی 30جریان سیاسی مختلف را نشانه وزن دادن نام او بهعنوان یک چهره دانشگاهی، متخصص و توانمند به این جریانها ارزیابی میکند و ادامه میدهد: «شخصیت افروغ چه در دوران نمایندگی مردم تهران و چه بعد از آن کاملا فراجناحی بود. او گرچه در لیست شاخص جریان اصولگرا حضور داشت، اما هرگز بهدلیل تعلق به این جریان حاضر نشد به شکل جریانی به موضوعات مختلف رأی دهد و تنها برای تامین منافع مردم به موضوعی رأی مثبت یا منفی میداد.»
نقاد مصلح
این استاد باسابقه اقتصاد با بیان اینکه کسانی که افروغ را بشناسند، تقید و تعهد او را به اخلاق اسلامی به خوبی درک کردهاند، درباره این روحیه اینطور توضیح میدهد: «افروغ مصداق جمله مومن آینه برادر مومن دیگر خود است، بود. او به کسانی که علاقه زیادی به آنان داشت بیشترین نقد مصلحانه و برادرانه را وارد میکرد؛ چراکه اعتقاد داشت اگر ضعفی وجود دارد تنها با بیان نقد مشفقانه است که میتوان آن نقص را برطرف کرد، اما اگر از عملکرد فردی رضایت نداشت نیز از نارضایتی خود نمیگفت، بلکه تلاش میکرد از خوبیهایی که در فرد وجود دارد صحبت کند با حب و بغض درباره کسی صحبت نمیکرد تا اخلاق دینی و اسلامی را رعایت کرده باشد.»
خوش چهره ریشه برخی مخالفتها با افروغ را ناشی از همین موضوع میداند و اضافه میکند: «افروغ خواهان انجام گفتمان نقد درونگروهی بود. امام(ره) و رهبر معظم انقلاب نیز همین رویه را دنبال میکردند و بر انجام آن تأکید داشتند. او باور داشت اگر عملکرد یکدیگر را نقد کنیم ایرادات مشخص میشود. چاپلوسی و سکوتهای نابجا نظام را دچار مشکل میکند. افروغ بر این باور بود ریشه مشکلاتی که اکنون در برخی حوزهها با آن روبهرو هستیم ضعف ما در اجازه ندادن به منتقدان مصلح برای ورود به این حوزهها یا کماثر کردن نقدها و بیتوجهی به مسائل است.»
مکث
مصلحی بود که تحمل نشد
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه روحیه انقلابی، عدالتخواهانه و نیز مشی و مرام مردمی او در کنار تحصیلات علمی بالا و کاربردی سبب شد افروغ در مجلس هفتم برای 3سال متوالی ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس را در اختیار داشته باشد، از برخی رفتارها و فشارهایی که علیه افروغ در مجلس از سوی برخی افراد تندرو و افراطی انجام شد، سخن به میان میآورد و میگوید: «با وجود اینکه مجلس هفتم مجلسی اصولگرا بود، اما فشارهای سنگینی علیه او در مجلس وجود داشت که حتی یکبار منجر به برهم خوردن حال او و ایجاد وضعیتی شبیه فردی که سکته کرده است، شد. افروغ به همراه برخی دیگر از نمایندگان نقدهای جدی به دولت وقت داشتند و حتی در جریان رأی اعتماد به وزرای کابینه احمدینژاد نیز او نقش مهمی در رأی اعتماد ندادن به 4وزیر کابینه داشت؛ اتفاقی که سبب شد حتی اصلاحطلبان که آن زمان در اقلیت مجلس بودند افروغ و نمایندگانی مانند او را اپوزیسیون واقعی مجلس معرفی میکردند.» بهگفته خوشچهره، همین رویکرد عدالتطلبانه در افروغ سبب شد در سال پایانی فعالیت مجلس او از ریاست کمیسیون فرهنگی کنار رود و بعد از آن هرگز خود را کاندیدای انتخابات مجلس نکند و با این اتفاق مجلس از حضور شخصیتی مانند او محروم شود. این فعال سیاسی و استاد دانشگاه تأکید میکند: «مجلس اگر روش و مشی افروغ و دوستانش را دنبال میکرد، کشور دچار آسیب تعویض سریع وزیران نمیشد. افروغ بر این باور بود که با نقد مصلحانه در مجلس و جلوگیری از ورود و حضور وزیرانی که توانمندی لازم را ندارند، میتوان کشور را از مشکلات بعدی حفظ کرد. او نقد درون گفتمانی را بدون تعارف انجام میداد و سابقه دوستی یا تعلق جریانی را در حفظ منافع کشور دخیل نمیکرد. متأسفانه ظرفیت جامعه و ظرفیت نظام تصمیمگیری و سیاسی ما در حد استاندارد سیره علوی و عملی نیست که باید این رویه را اصلاح کرد.»