جنگ دوم ایرانی- خارجی
کورس قهرمانی لیگ برتر، دومنظوره است
در صدر جدول لیگ برتر، شاهد اوج رقابت بین پرسپولیس، استقلال و سپاهان برای کسب عنوان قهرمانی هستیم. این مسئله بهخودی خود بسیار جذاب است و هفتههای پایانی را سرنوشتساز و زیبا میکند. با وجود این بهنظر میرسد کورس امسال، دومنظوره است و زیر پوست خودش یک جنگ دیگر هم دارد؛ جدال بین مربیان داخلی و خارجی. امسال تیمهایی مثل استقلال و سپاهان از ابتدای فصل رو به استفاده از مربیان خارجی آوردند و تیمی همچون تراکتور هم از میانه راه به جمع آنها پیوست. برخی بر این باورند فوتبالی که این تیمها بازی میکنند، کیفیت بالاتری نسبت به معدل لیگ ایران دارد و نتیجه میگیرند که حضور مربیان خارجی به سود رشد و پیشرفت این حوزه است. مخصوصا تحولی که پاکو خمز در تراکتور ایجاد کرد، زیاد مورد ارجاع قرار میگیرد، همینطور فوتبال هجومی و جذابی که استقلال بازی میکند. مربیان ایرانی هم البته در کورس قهرمانی یک نماینده مهم دارند؛ یحیی گلمحمدی. او اگر بتواند در هفتههای پایانی 2رقیب مهمش یعنی ژوزه مورایس و ریکاردو ساپینتو را کنار بزند و پرسپولیس را قهرمان کند، به نوعی از جانب مربیان ایرانی اعاده حیثیت خواهد کرد، هرچند هنوز هستند کسانی که غیراز نتایج، روی فرم بازی تأکید دارند و معتقدند فوتبال ایران نیاز به مربیان خارجی بیشتری دارد.
تجربه فراموش نشدنی
مالکان باشگاه تراکتور از زمان رویکارآمدن در این باشگاه، تقریبا همیشه اصرار به جذب مربی خارجی داشتهاند و گزینههای زیادی را نیز مورد آزمایش قرار دادهاند، با این حال شاید انتخاب پاکو خمز نقطه عطف مهم دوران مالکیت آنها در این باشگاه باشد. خمز در یک شرایط کاملا اضطراری برای هدایت این باشگاه انتخاب شد. قربان بردیاف به شکلی ناگهانی از تراکتور رفت و تصور میشد باشگاه ناچار به انتخاب یک گزینه داخلی باشد اما قدم تازه تراکتور حتی از تصمیم قبلی نیز جاهطلبانهتر بود. آنها مردی را روی نیمکت نشاندند که سابقه رویارویی با غولهای لالیگایی را داشت؛ مردی که برخلاف شایعههای مربوط به جدایی و بازگشتاش به اسپانیا، برای ماندن آمده بود و حالا با شکستدادن صدرنشین پرستاره لیگ برتر، نشان داد که چه نقشههای بزرگی برای تراکتور دارد. شاید اگر خمز از همان شروع فصل سرمربی تراکتور شده بود، باشگاه حالا در حال جنگیدن برای قهرمانی بود. با این حال، بردن تیمی مثل سپاهان که در سراسر هفتههای نیمفصل دوم حتی یکبار هم شکست نخورده، یک تجربه فراموشنشدنی برای قرمزها بهنظر میرسید.
تماشاگر نه، تغییردهنده
خمز از همان روزهای اول حضور در تراکتور، یک مسئله بزرگ را ثابت کرد. او قرار نبود تماشاگر اتفاقات باشگاه باشد. وقتی تیم با وجود میل او روی چمن بیکیفیت ورزشگاه یادگار بازی میکرد، پاکو به باشگاه معترض شد و محل انجام بازیهای تراکتور را تغییر داد. او آنقدر به باشگاه فشار آورد که پروسه بازسازی چمن یادگار به سرعت در دستور کار قرار گرفت و کیفیت چمن ورزشگاه بهتر شد. خمز در پرونده کاوه رضایی نیز به سرعت حرفش را زد و اعلام کرد که این بازیکن به هیچوجه جایی در این باشگاه نخواهد داشت. او با همان تصمیمهای ابتدایی، اقتدارش را نشان داد و جای خودش را در تراکتور محکم کرد.
شیفته فوتبال هجومی
در دوران بردیاف گروهی از بازیکنان تراکتور اصلا از جریان بازی تیم لذت نمیبردند اما خمز این لذت را دوباره به تیم برگرداند. او از همان ابتدا همیشه شیفته فوتبال هجومی بوده و بازی جذاب را دوست داشته است. تقریبا هیچوقت دیده نشده که تیم او به لاک دفاعی فرو برود. اگر برایتان سؤال شده که چرا 100هزار تراکتوری در شرایطی که تیمشان مدعی قهرمانی نیست باید به ورزشگاه بیایند، جواب این سؤال روشن بهنظر میرسد؛ هواداران باشگاه نیز از کیفیت تراکتور لذت میبرند و علاقه دارند که بازی این تیم را از نزدیک ببینند.
تربیت گرگ گرسنه
کاری که خمز با رضا اسدی انجام داده، بهتنهایی برای پیبردن به هوش این مربی کافی است. تصمیم استفاده از رضا در نوک حمله شاید یک تصمیم دیوانهوار بهنظر میرسید اما کاملا جواب داد. این کاری است که هیچکدام از مربیان قبلی اسدی برای این بازیکن انجام ندادهاند. این تصمیم آنقدر مؤثر بوده که اسدی حالا شانس اول آقای گلی در این فصل به شمار میرود و بیشتر از همه مهاجمان تخصصی لیگ برتر گل زده است. خمز سلیقه و هوشش را به خوبی بهکار گرفته و این موضوع به سود تراکتور تمامشده است.
برمودای میانی
قبل از آمدن مرد اسپانیایی، بهنظر میرسید دوران حضور صفا هادی در تراکتور موفق نبوده اما این بازیکن حالا یک مهره بسیار مؤثر برای باشگاه است. در کنار او، گوستاوو واگنین نیز عالی بوده و ریکاردو آلوز نیز با اختلاف بهترین پاسور این فصل به شمار میرود. این مثلث خارجی در میانه زمین، نقش مهمی در موفقیتهای تراکتور در نیمفصل دوم لیگ برتر داشتهاند. پاکو بهخوبی توانسته از این نفرات بازی بگیرد و تیمش را در مسیر درستی قرار بدهد. آنها تراکتور را به یک تیم مدرن با حداکثر استفاده از حداقل ضربه به توپ تبدیل کردهاند.