6دلیل عصبانیت آمریکا از توافق پکن
تغییر معادلات منطقهای بهدنبال همگرایی تهران - ریاض، هژمونی اقتصادی و سیاسی آمریکا را تحتتأثیر قرار میدهد
علیرضا احمدی-روزنامهنگار
توافق اخیر ایران و عربستان برای ازسرگیری رسمی روابط دیپلماتیک، آنهم پساز حدود 7سال، اگرچه با استقبال دولتهای منطقه مواجه شده، اما عصبانیت محور آمریکایی
- صهیونیستی را بهدنبال داشتهاست؛ موضوعی که از اظهارات اخیر برخی مقامهای واشنگتن و تلآویو نیز نمود یافتهاست.
بهگزارش همشهری، اگرچه آمریکاییها در اسفندماه1401، پساز اعلام خبر توافق ایران و عربستان در چین، به اظهارنظر دیپلماتیک در این زمینه اکتفا و بهصورت کلی، از «کاهش تنشها در منطقه» استقبال کردند، اما بهنظر میرسد آغاز رسمی روابط میان تهران - ریاض، آنهم با نقشآفرینی پکن، خشم واشنگتن را بههمراه داشتهاست؛ رویکردی که از پدیدارشدن نمودهای شکست راهبردهای غربی در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه ناشی میشود.
برهمین اساس هم بود که برخی منابع خبری اعلام کردند ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اخیرا نارضایتی کاخسفید از نادیدهگرفتن واشنگتن در عادیسازی روابط با ایران را به محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی منتقل کردهاست. در هفتههای اخیر آنچه بیشاز هرچیز، خشم محور آمریکایی - صهیونیستی را بههمراه داشته، معکوسشدن روند تحولات در منطقهاست؛ از یکسو برخی دولتهای عربی پساز سالها خصومتورزی بیحاصل، روند عادیسازی روابط با تهران و دمشق را ازسر گرفتهاند و ازسوی دیگر سرزمینهای اشغالی آبستن تحولات نوینی است که دولت تلآویو را بیشاز هر زمان دیگری تحت فشار قرار دادهاست. در این میان اما عصبانیت واشنگتن و تلآویو از همگرایی تهران - ریاض ذیل دلایل چندگانهای قابل بررسی است که در ادامه به آنها میپردازیم.
هراس از تغییر روندها در ساختار جهانی
در سالهای اخیر هشدارها به دولتمردان واشنگتن پیرامون تغییر روندها در ساختار نظام جهانی افزایش یافتهاست و کارشناسان غربی معتقدند هژمونی آمریکا در نظام بینالمللی تحتتأثیر نقشآفرینی قدرتهای نوظهور شرقی قرار گرفتهاست. توافق ایران و عربستان یکی از نمودهای چنین رویهای بهشمار میرود و نشانههای افول یکجانبهگرایی غربی در عرصه تحولات جهانی را بیشاز هر زمان دیگری پدیدار کردهاست.
تغییر معادلات منطقهای
عادیسازی روابط دولتهای عربی با سوریه از یکسو و درپیش گرفتن رویکرد همگرایانه ازسوی آنها برای تقویت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه با جمهوریاسلامی ازسوی دیگر، ازجمله رویدادهایی است که تصمیمسازان غربی را نسبت به تغییر معادلات راهبردی در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه نگران کردهاست. کاهش کنترل واشنگتن بر روندهای جاری در منطقه را میتوان از محوریترین دلایل عصبانیت کاخسفید از توافق پکن ارزیابی کرد.
شکست سنگین برای پروژه «ایرانهراسی»
برخی دولتهای غربی و بهویژه آمریکا، با همراهی رژیم صهیونیستی، سالهاست سرمایهگذاریهای گستردهای را برای بهثمر نشاندن پروژه «ایرانهراسی» در سطح جهانی و منطقهای بهکار گرفتهاند، اما توافق تهران - ریاض ضربه سنگینی به این رویکرد وارد آورد. گرایش روزافزون برخی دولتهای عربی به گسترش روابط با تهران، که پیشاز این رویکرد واگرایانهای نسبت به جمهوریاسلامی درپیش گرفته بودند، نمود واضحی از شکست پروژه «ایرانهراسی» محسوب میشود.
آرزوهای برباد رفته تلآویو
تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی، اثباتی بر این گزاره است که رژیم صهیونیستی را باید بزرگترین بازنده همگرایی جمهوریاسلامی و عربستانسعودی بهشمار آورد. راهبرد مشترک واشنگتن و تلآویو در سالهای اخیر همواره بر این پایه استوار بودهاست که با ارائه وعدههای سیاسی - تسلیحاتی به برخی دولتهای منطقه، جبهه ضدایرانی واحدی علیه ایران تشکیل دهند؛ راهبردی که نهتنها ناکام مانده بلکه چشمانداز پروژه عادیسازی روابط با دولتهای اسلامی را نیز تیره و تار کردهاست.
قدرتهای تازه در حیاط خلوت آمریکا
آمریکا در دهههای اخیر هژمون بیرقیب در خاورمیانه و خلیجفارس محسوب میشدهاست که کوشیده با کنترل شریان صادرات انرژی از این منطقه، ساختار نظام جهانی را همچنان در کنترل داشته باشد، اما پررنگتر شدن نقشآفرینی چین و روسیه در این منطقه، که توافق اخیر تهران - ریاض نمودی از آن بهشمار میرود، نشان داد سیطره کاخ سفید بر منطقه روند زوال در پیش گرفتهاست. اکنون آمریکا با این گزاره مواجه شدهاست که دولتهای منطقه درحال کنارگذاشتن واشنگتن از روند تحولات جاری هستند.
دلنگران دلار
سرعتگرفتن روند حذف دلار از مبادلات منطقهای و حتی بینالمللی، یکی از مهمترین دلنگرانیهای تصمیمسازان کاخسفید در ماههای گذشته بوده است. همگرایی روزافزون ایران، روسیه و چین برای گذر از وابستگی به دلار در مناسبات فیمابین، رویکردی است که با استقبال تعداد قابلتوجهی از کشورهای منطقه نیز مواجه شدهاست. پایان سلطه دلار، افول هژمونی سیاسی - اقتصادی آمریکا را بهدنبال خواهد داشت و پیمانهای منطقهای بستر مناسبی برای این تغییر اساسی بهحساب میآید.