جنگ عراق، 20 سال بعد
با گذشت 2دهه از تجاوز نظامی آمریکا به عراق، تبعات داخلی و منطقهای این جنگ همچنان ادامه دارد
هدیه شیران- روزنامهنگار
هفدهم مارس سال 2003 (26اسفند 1381) بود که جرج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، با اعلام شکست دیپلماسی، به صدام حسین، رهبر وقت عراق، 48ساعت فرصت داد تا کشورش را ترک کند؛ اولتیماتومی که صدام نپذیرفت و نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا 3روز بعد با این ادعا که عراق تسلیحات کشتار جمعی دارد به این کشور حمله کرده و به زمامداری 24ساله صدام پایان دادند. ماجرای سقوط صدام برای عراقیها اما آنگونه که تصور میکردند پیش نرفت. امروز علاوه بر جولان بحران سیاسی، یک چهارم جمعیت این کشور (یعنی چیزی حدود 11میلیون نفر) زیر خط فقر زندگی میکنند. همچنین این کشور همواره در طول 2 دهه گذشته در فهرست فاسدترین کشورهای جهان قرار داشته است.
«ژرژ کلمانسو» سیاستمدار فرانسوی قرن نوزدهم وبیستم، درباره جنگ میگوید: «جنگ مجموعهای از فجایع است که در نهایت به پیروزی منتج میشود.» اما جنگ عراق که 20سال پیش آغاز شد، با ادعای پیروزی آمریکا شروع و با مجموعهای از فجایع به پایان رسید؛ البته اگر بتوان آن را پایان یافته قلمداد کرد، چرا که با وجود فساد گسترده و نظام سیاسی ناکارآمد در عراق از یک سو و هزینههای گزاف ادامه حضور نیروهای آمریکایی در این کشور، آمریکاییها و مردم منطقه هنوز با تبعات این جنگ دست به گریبان هستند.
هزینههای گزاف جنگ عراق
براساس تازهترین برآوردهای دانشگاه براون در آمریکا، هزینههای جنگ آمریکا در عراق و پس از آن سوریه با احتساب هزینههای وزارت دفاع (پنتاگون) و وزارت خارجه این کشور تا به امروز به 1.79هزار میلیارد دلار رسیده است که با توجه به تداوم حضور 2500نظامی آمریکایی در عراق و سوریه و هزینه نگهداری از سربازانی که در این جنگ دچار نقص عضو شدهاند، تا سال 2050 میلادی به بیش از 2.89هزار میلیارد دلار خواهد رسید. در این جنگ بیش از ۳۲هزار سرباز آمریکایی زخمی شدند و دهها هزار نیروی دیگر هم از ابتلا به بیماریهای مختلف مربوط به جنگ رنج میبرند. شمار تلفات نظامی آمریکا در عراق و سوریه در 20سال گذشته 4هزار و 599نفر بوده است. اما مجموع قربانیان این جنگ ازجمله غیرنظامیان، سربازان، نیروهای پلیس، خبرنگاران، شبهنظامیان عراقی و سوریهای به بیش از 550تا 584هزار نفر میرسد. البته این آمار تنها شامل کسانی است که بهطور مستقیم در جنگ کشته شدهاند، نه افرادی که بهطور غیرمستقیم و در نتیجه آوارگی، بیماری یا گرسنگی ناشی ازجنگ جان خود را از دست دادهاند.
جنگ عراق فضای سیاسی آمریکا را نیز تحتتأثیر قرار داده است. جولین بورگر در روزنامه گاردین نوشته: «جنگ عراق و هزینههای انسانی و مالی آن اعتماد مردم آمریکا به نظام سیاسی این کشور را تحتتأثیر قرار داد و زمینهساز قدرتگیری بیشتر راستهای افراطی و ظهور سیاستمدارانی چون دونالد ترامپ شد که از تشکیلات سنتی سیاسی در آمریکا بهشدت انتقاد میکنند.»
اشتباه بزرگ چه بود؟
آمریکا گرچه در سال 2011 پایان جنگ عراق را اعلام کرد و بیشتر نیروهای خود را از این کشور خارج کرد اما ظهور گروههای تروریستی بهویژه داعش در نتیجه خلأ سیاسی پس از آن باعث شد تا تروریستها یک سوم عراق و سوریه را تصرف کنند. «توبی دوج» کارشناس انگلیسی مسائل عراق، با اشاره به هرجومرج دوران پس از جنگ در عراق و نتایج تحقیقات پیرامون جنگ عراق ازجمله گزارش چیلکات در انگلیس به گاردین میگوید: «چندین عامل در فروپاشی عراق پس از جنگ نقش داشت ازجمله تحریمهایی که علیه عراق در دوران صدام وضع شده بود و همچنین بعثزدایی. اما بزرگترین و مهمترین اشتباه، حمله نظامی به کشوری بود که هیچچیز درباره آن نمیدانستیم. ائتلاف آمریکا در این حمله از مشاوره تبعیدیهای عراقی استفاده کرد که 20سال پیش این کشور را ترک کرده بودند. مقدر شده بوده که در این جنگ شکست بخوریم.» تیم حقیقتیاب دولت انگلیس به ریاست جان چیلکات پس از 7سال تحقیقات آشکارا اعلام کرد که دولت انگلیس نسبت به تحولات عراق درک صحیحی نداشته است.
تأثیرات منطقهای جنگ عراق
یکی از مهمترین تبعات سقوط دولت مرکزی در بغداد، شورشهای داخلی و جنگ فرقهای و کشیده شدن دامنه این درگیریها به فراتر از مرزهای این کشور بهویژه سوریه بود. هرجومرج ناشی از تجاوز نظامی باعث شورش بخشی از سنیهای عراق شد؛ امری که زمینهساز ظهور گروه تروریستی داعش و اعلام خلافت خودخوانده آن در عراق و سوریه در سال 2011شد. در این میان، حمایت روسیه از دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در مواجهه با جنگ داخلی و مقابله با گروههای تروریستی باعث تقویت نفوذ مسکو در منطقه شد که خوشایند غرب نبود. گاردین مینویسد: تبعات تغییر رژیم سیاسی در عراق چنان سنگین بوده که با گذشت 20سال از آن، سایهاش همچنان بر تحولات امروز جامعه جهانی سنگینی میکند. احتمالا به همین دلیل بود که وقتی در کنفرانس امنیتی مونیخ بحث تغییر رژیم در مسکو مطرح میشود، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، با اشاره ضمنی به نظام سیاسی ناکارآمد و فساد گستردهای که عراق امروز درگیر آن است، تأکید کرد که غرب توانایی لازم برای اداره امور بعد از تغییر رژیم در روسیه را ندارد.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، در روزهای نخست آغاز جنگ اوکراین ضمن محکوم کردن اقدام مسکو از ضرورت احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و منشور سازمان ملل سخن گفت اما تنها چند دقیقه طول کشید تا روسیه و چین و متحدان آن با متهم کردن آمریکا به در پیش گرفتن استانداردهای دوگانه به رسوایی نظامی واشنگتن در عراق اشاره کنند. جورج بوش نیز که شخصا دستور به حمله عراق را داده خود بهطور اتفاقی اذعان کرده که چنین تصمیمی غیرقابل توجیه بوده است. رئیسجمهور سابق آمریکا در سخنرانی چندماه پیش خود زمانی که میخواست تصمیم ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، برای حمله کشور همسایه ـ اوکراین ـ را محکوم کند به جای اوکراین از کلمه عراق استفاده کرد و گفت:«تصمیم یک فرد برای حمله به عراق وحشیانه و غیرقابل توجیه است.» واشنگتنپست مینویسد: «پس از گاف بوش صدای خنده برخی از حضار بلند شد اما بسیاری هم هستند که نمیخندند چرا که دولت بوش برای آغاز جنگ خود به اطلاعات نادرست و دروغ متوسل شد و این برایشان خندهدار نیست. اصرار رئیسجمهور وقت آمریکا مبنی بر اینکه تغییر رژیم سیاسی در عراق ثبات بیشتری را برای خاورمیانه به ارمغان میآورد دقیقا نتیجه عکس داد و میراثی چون بیثباتی و ظهور سازمانهای تروریستی چون داعش را در پی داشت. سالها آشفتگی سیاسی، بنبست پارلمانی و فساد ثابت کرده که چشمانداز آمریکا برای تثبیت دمکراسی لیبرال در عراق توهمی بیش نبود.»
تحلیل
جنگ عراق، بارزترین نمونه مداخله غرب
ایشان ثارور، مقاله نویس واشنگتنپست: دو دهه از تجاوز نظامی آمریکا به عراق گذشته و عراقیها دیدگاههای متفاوتی را درباره این جنگ دارند اما برخی واقعیتها اجتنابناپذیر است ازجمله اینکه صدها هزار عراقی کشته شدند. بسیاری از عراقیها که روزگاری از مخالفان صدام بودند بر این باورند که اگر حمله آمریکا نبود صدها هزار عراقی هنوز زنده بودند و کودکان در شهر فلوجه بهدلیل مسمومیتهای شیمیایی با نقصهای مادرزادی به دنیا نمیآمدند. بسیاری از شخصیتها و سیاستمدارانی که روزگاری از این تجاوز نظامی برای سرنگونی صدام و مبارزه با تسلیحات کشتار جمعی حمایت میکردند، اذعان دارند که این اقدام اشتباهی پرهزینه بوده است. واقعیت ناخوشایند این است که جنگ عراق تا حد زیادی ناشی از هیجان ملیگرایانه و میل به انتقامگیری بود که در پی شوک پس از حملات 11سپتامبر، آمریکا را فرا گرفته بود. امروز هم میراث این جنگ باعث شده تا مخالفتهای آمریکا و متحدانش با جنگ اوکراین لفاظیهای دیپلماتیک بهنظر برسد، چرا که جنگ عراق برای مردم خاورمیانه بارزترین نمونه مداخله غرب و آمریکا است.