چرا قلعهنویی؟
4پرسش کلیدی در مورد سرمربی جدید تیم ملی کسی که بعد از 16سال دوباره به نیمکت محبوبش برگشت
بهروز رسایلی
سرانجام سرگیجه عجیب و غریب فدراسیون فوتبال به پایان رسید و امیر قلعهنویی بهعنوان سرمربی جدید تیم ملی انتخاب و معرفی شد. در این سالها به دفعات اسم قلعهنویی بهعنوان گزینه هدایت تیم ملی مطرح میشد، اما هر بار اتفاقی رخ میداد که حضور او محقق نمیشد. این مرتبه اما تلاقی مشکلات مالی فدراسیون فوتبال با عملکرد ضعیف آخرین مربی خارجی تیم ملی در جامجهانی، فرصت را مهیا کرد تا امیر قلعهنویی در میان موجی از حمایت مربیان ایرانی بر نیمکت تیم ملی تکیه بزند. در مورد این انتخاب، سؤالات زیادی وجود دارد.
حدود 2هفته پیش زمانی که فهرستی از مربیان ایرانی بهعنوان نامزدهای حضور در تیم ملی منتشر شد و اسم امیر قلعهنویی کنار امثال ساکت الهامی و حمید مطهری قرار گرفت، سرمربی گلگهر سیرجان از پذیرش این سمت انصراف داد. او بیانیهای منتشر کرد که در بخشی از آن به «شرایط موجود» اشاره شده و در بخشی دیگر، از عدمدرج نام یحیی گلمحمدی انتقاد شده بود. پرسش اینجاست که ظرف این 2هفته، چه اتفاقی رخ داده که امیر از موضع خودش پشیمان شده است. آیا شرایط موجود فرق کرده یا نام یحیی به لیست نامزدها برگشته؟
چگونه است که هر بار قرار به انتخاب سرمربی تیم ملی میشود، اسم امیر قلعهنویی هم بین نامزدها قرار میگیرد و این موضوع کوچکترین ربطی به وضعیت فنی و دستاوردهای او ندارد؟ اگر 10سال پیش چنین اتفاقی رخ میداد، میشد آن را هضم کرد؛ چرا که امیر قهرمانی لیگ با استقلال را بهدست آورده و تعداد جامهایش را به عدد 5رسانده بود. امروز یک دهه کامل از آن زمان گذشته و در این مدت طولانی قلعهنویی «هیچ» افتخاری بهدست نیاورده است. خب چرا او هنوز گزینه است؟ چنین چیزی چطور با عقل جور درمیآید؟
در توجیه بازگشت امیر قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی گفته میشود فدراسیون مشکلات مالی دارد و باید یک گزینه «در دسترس» برگزیده میشد؛ پرسش اینجاست که آیا در همین لیگ خودمان مربی بهتری نسبت به او نداشتیم؟ مثلا ژوزه مورایس که با تیم 10نفره 4گل به تیم امیر قلعهنویی میزند و همین حالا هم صدرنشین لیگ است، چرا نباید به قلعهنویی ترجیح داده شود؟ او کارنامه قابلقبولی در لیگهای عربستان و کرهجنوبی دارد، در سپاهان هم عملکردش مطلوب بوده است، به علاوه ماههاست در ایران کار میکند و با زیر و بم فوتبال کشورمان، حتی شرایط اجتماعی و اقتصادی آشنا شده است. خب چرا او به جای قلعهنویی نباید روی نیمکت تیم ملی بنشیند؟ همانطوری که سپاهان دستمزد این مربی را میدهد، فدراسیون هم میتوانست بدهد؛ مخصوصا که جناب محمدرضا ساکت هم دوست صمیمی آقای مهدی تاج است و میتواند راه و چاه را نشانش بدهد!
درنهایت کنجکاویم بدانیم امیر قلعهنویی چه چیزی برای آموختن به امثال مهدی طارمی و سردار آزمون دارد؟ این بازیکنان، حتی حضور دراگان اسکوچیچ را با آن نتایج عالی تاب نیاوردند و علیهاش کودتا کردند، آیا واقعا ممکن است با امیر قلعهنویی کنار بیایند و در صفا و صلح با هم کار کنند. میدانیم چه خواهد شد، اما منتظر میمانیم ببینیم!
سفر در زمان با ژنرال!
نگاهی به نخستین دوره حضور امیر قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی ایران که پایان تلخی داشت
بین امیر قلعهنویی و سایر گزینههای داخلی فدراسیون فوتبال، یک تمایز بزرگ وجود داشت؛ او تنها کسی بود که قبلا بهعنوان سرمربی روی نیمکت تیم ملی نشسته است؛ تجربهای که البته به یک موفقیت بزرگ ختم نشد اما به هر حال قلعهنویی را با فضای کار کردن در رده ملی آشنا کرد. این داستان از اواسط مرداد سال85 شروع شد؛ جایی که ژنرال رسما به جای برانکو به تاج و تخت نشست و کارش را در تیم ملی ایران شروع کرد. نخستین قدم او و تیمش نیز یک بازی دوستانه با امارات بود که با برتری یک بر صفر تیم ملی همراه شد. تنها گل آن مسابقه در استادیوم آزادی را هم رضا عنایتی زد.
8 روز بعد، مرحله مقدماتی جام ملتهای آسیا برای ایران شروع شد و تیم ملی در ورزشگاه آزادی، به تساوی یک -یک مقابل سوریه رضایت داد. تنها گل این مسابقه را هم جواد نکونام زد. ایران در مسابقه بعدی به سئول رفت و روبهروی کرهجنوبی قرار گرفت؛ مسابقهای که تا آخرین ثانیهها به سود حریف بود و سرانجام با اشتباه مهرههای دفاعی و گلر کره و گلزنی وحید هاشمیان، مساوی شد.
نخستین پیروزی رسمی تیم ملی با ژنرال، اواسط شهریور همان سال در دمشق روبهروی سوریه بهدست آمد. تیم ملی بعد از آن برد، در یک تورنمنت دوستانه در پایتخت اردن، عراق را شکست داد و مقابل اردن نیز به تساوی بدون گل رسید. ایران سپس در دیدارهای بعدیاش در مرحله مقدماتی جام ملتها، تایوان و کرهجنوبی را مغلوب کرد. بازی دوستانه بعدی تیم ملی در ابوظبی برگزار شد و برتری 2بر صفر تیم قلعهنویی را به همراه داشت؛ تیمی که یک بازی دوستانه را هم با بلاروس انجام داد و با این تیم به تساوی 2-2 دست پیدا کرد.
روند دیدارهای دوستانه پرشمار آن تیم، در سال86 نیز ادامه داشت؛ تیمی که با یکگل، قطر را در دوحه برد و در یک بازی عجیب در مکزیک، با 4گل مغلوب این تیم شد. این تنها شکست قلعهنویی در وقت قانونی یک مسابقه روی نیمکت تیم ملی ایران است. تیم قلعهنویی، جامائیکا را هم در یک دیدار دوستانه گلباران کرد و به سراغ جام ملتهای آسیا رفت.
یک بازگشت جذاب روبهروی ازبکستان و تبدیلکردن شکست به پیروزی، آغازی بر روند تیم ملی در جام ملتها بود؛ تیمی که در مسابقه دوم مقابل چین به تساوی رسید و در بازی سوم نیز 2بار دروازه مالزی را باز کرد. دیدار با کرهجنوبی در یکچهارم نهایی و شکست در پنالتیها نیز پایانی برای دوران حضور قلعهنویی در تیم ملی بود.
ژنرال در نخستین مقطع حضورش در تیم ملی، 17بار بهعنوان سرمربی روی نیمکت نشست. او در این 17بازی فقط یکبار در وقت قانونی شکست خورد اما تنها 3بازی مقابل کرهجنوبی بهعنوان یکی از قدرتهای آسیا انجام داد و سایر رقبای این تیم به جز مکزیک، رقبای سرسختی به شمار نمیرفتند. امیر در آن دوره بیشتر از هر بازیکن دیگری از جواد نکونام، رضا عنایتی و آندو تیموریان در ترکیب تیمش استفاده کرد. نکو که پنالتیزن اول تیم قلعهنویی نیز بود، بیشترین گل را در این 17بازی به ثمر رساند. از بین بازیکنان مورد استفاده قلعهنویی در تیم ملی، فقط مسعود شجاعی و پژمان منتظری هنوز فوتبال بازی میکنند.
این تجربه برای امیر، بیشباهت به تجربه قبلی نیست. او باز هم سرمربی تیمی شده که باید در جام ملتهای آسیا به میدان برود. این بار اما دیگر خبری از دور مقدماتی نیست و صعود ایران به این تورنمنت از قبل قطعی شده است. باز هم مثل تجربه قبلی اما سرنوشت قلعهنویی در تیم ملی، به نتایجی بستگی دارد که در جام ملتها بهدست خواهند آمد.
4 از 25!
چند ستاره ملیپوش، قبلاً شاگرد امیر قلعهنویی بودهاند؟
امیر قلعهنویی سالهای زیادی را در لیگ برتر سپری کرده و در باشگاههای فراوانی هم حضور داشته اما این به آن معنا نیست که بازیکنان فعلی تیم ملی، نحوه کار کردن با او را میدانند. خیلی از بازیکنان در شروع جوانی به اروپا رفتهاند، بعضیهایشان در عضویت پرسپولیس بودهاند و بهطور کلی از 25بازیکن حاضر در جامجهانی، تنها نفرات بسیار کمی سابقه بازی زیرنظر ژنرال را دارند. این موضوع نشان میدهد او حداقل در بدنه تیم ملی، هنوز یک چهره مقبول نیست. هر چند این مربی زمان کافی را برای بهدست آوردن این مقبولیت خواهد داشت.
2آشنا روی خط
روی خط دروازه تیم ملی، 2شاگرد سابق قلعهنویی دیده میشوند. پیام نیازمند در سپاهان، زیرنظر این مربی به میدان رفته است. او بعد از درخشش در پیکان، با تصمیم قلعهنویی به اصفهان رفت و حتی بعد از جدایی این مربی نیز در سپاهان باقی ماند. پیام روزهای خوبی را زیرنظر ژنرال سپری کرد و در ترکیب تیم اصفهانی، درخشش زیادی داشت. سیدحسین حسینی نیز در اوج جوانی، از تیم جوانان استقلال به تیم بزرگسالان این تیم پیوست. آن روزها آخرین مقطع حضور قلعهنویی در باشگاه استقلال در جریان بود. سیدحسین البته فرصت خاصی برای بازی در ترکیب اصلی بهدست نمیآورد اما عضوی از این باشگاه به شمار میرفت. 2گلر دیگر تیم ملی در فهرست جام جهانی، تا امروز با قلعهنویی کار نکردهاند. امیر عابدزاده حضور کمرنگی در فوتبال باشگاهی ایران داشته و بیرو نیز از سالها قبل در عضویت پرسپولیس بوده است.
از شجاع تا احسان
در بین نفرات ملیپوش خط دفاعی ایران در جام جهانی نیز فقط 2بازیکن تجربه همکاری با قلعهنویی را داشتهاند. احسان حاجصفی در لیگ یازدهم، در تراکتور شاگرد قلعهنویی بود. پنالتی معروف و جنجالی برای استقلال از سوی محسن ترکی برای اعلام خطای هند حاجصفی، یکی از ماجراهای مهمی بود که در همان یک فصل رخ داد. شجاع خلیلزاده نیز در تراکتور، تجربه کارکردن با این مربی را دارد. او برای سپریکردن دوران سربازی به تیم تبریزی قرض داده شد و در این تیم برای یک فصل زیرنظر این مربی به میدان رفت. مدافعان دیگر تیم یعنی صادق محرمی، میلاد محمدی، مرتضی پورعلیگنجی، مجید حسینی، روزبه چشمی، رامین رضاییان و ابوالفضل جلالی هیچوقت زیرنظر ژنرال به زمین مسابقه نرفتهاند.
غریبه با هافبکها و مهاجمها
حتی یک نفر از بین هافبکها و مهاجمهای فهرست تیم ملی برای جامجهانی، سابقه همکاری جدی با این مربی را ندارند. نفراتی مثل سعید عزتاللهی و علیرضا جهانبخش اساسا خیلی زود از فوتبال باشگاهی ایران جدا شدند. سامان قدوس هم هرگز در لیگ برتر ایران توپ نزده است. وحید امیری، احمد نوراللهی، مهدی ترابی و مهدی طارمی نیز چندین سال در پرسپولیس حضور داشتهاند. علی قلیزاده و علی کریمی نیز در تیمهای این مربی نبودهاند. در بین همه این نفرات فقط سردار آزمون در زمان مربیگری قلعهنویی در عضویت سپاهان بوده اما او هرگز در این تیم به بازی گرفته نشده و اساسا رابطه خوبی هم با این مربی نداشته است.
امیر، تیم خودش را میسازد؟
قلعهنویی در تجربه قبلی حضور در تیم ملی، در گام اول نفراتی را از تیم خودش به تیم ملی برد؛ نفراتی مثل محمود فکری، سیاوش اکبرپور و حسین کاظمی قبل از آن تجربه ملی خاصی نداشتند. بعید بهنظر میرسد مربی باتجربه امروز، دست به چنین کاری بزند. از یاد نبریم که تا زمان برگزاری جام ملتها زمان زیادی باقی نمانده و امیر نمیتواند یک زلزله بزرگ در ترکیب تیم ملی ایجاد کند. احتمالا اگر برنامهای برای جوانگرایی در تیم وجود دارد، به آینده موکول شود.