• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
دو شنبه 22 اسفند 1401
کد مطلب : 187678
+
-

خانواده مقتول از خونخواهی گذشتند

بخشش آرایشگر قاتل، یک شب قبل از قصاص

پیگیری
بخشش آرایشگر قاتل، یک شب قبل از قصاص

آرایشگری که در جریان یک بگومگوی ساده با یکی از مشتریانش او را با ضربات چاقو به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، یک شب پیش از اجرای حکم از سوی اولیای دم بخشیده شد و از چوبه دار نجات یافت.
به گزارش همشهری، یکی از روزهای آبان‌ماه سال 97 پسر جوانی که به‌دلیل اصابت ضربات چاقو به‌شدت مجروح شده بود به یکی از بیمارستان‌های بندرعباس منتقل شد. او دچار جراحات و خونریزی شدیدی شده بود و پزشکان تلاش زیادی برای نجات جانش انجام دادند اما پس از چند ساعت او روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد. با مرگ پسر جوان، این حادثه به بازپرس جنایی گزارش و تحقیقات درباره این قتل آغاز شد. آنطور که بررسی‌های اولیه نشان می‌داد، او ساعتی پیش از انتقال به بیمارستان به آرایشگاه رفته و با صاحب آنجا درگیر شده بود. در این شرایط بود که مأموران راهی آنجا شدند اما با درهای بسته آرایشگاه مواجه شده و پی بردند که مرد آرایشگر پس از وقوع درگیری خونین به مکان نامعلومی گریخته است. از سویی چند شاهد که هنگام وقوع درگیری در آرایشگاه بودند نیز گفتند که ضربات مرگبار به مقتول را مرد آرایشگر زده است و دیگر جای تردیدی در قاتل بودن او باقی نمانده بود و در این شرایط تحقیقات برای دستگیری او آغاز شد.

پایان 3روز فرار
3روز از وقوع این جنایت گذشته و تلاش‌ها برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا اینکه سرانجام او خودش را به پلیس تسلیم و به قتلی که مرتکب شده بود اعتراف کرد. او در اعترافاتش گفت: من هیچ نیتی برای آسیب زدن به مقتول نداشتم. مشغول انجام کارهایم بودم که او سر رسید و به یکباره شروع به بگومگو با من کرد. من هرچه صبوری کردم فایده‌ای نداشت و در شرایطی که عصبانی شده بودم با چاقو 2ضربه به او زدم و بعد هم از ترس از آنجا فرار کردم. متهم به قتل ادامه داد: 3شبانه روز کابوس می‌دیدم و عذاب وجدان داشتم. از طرفی می‌دانستم که اگر دستگیر شوم چه سرنوشتی در انتظارم است و از چوبه دار و مجازات می‌ترسیدم. با وجود این در نهایت تصمیم گرفتم که خودم را تسلیم کنم.

در دادگاه
با ادامه تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد. در جلسه محاکمه بعد از آنکه اولیای دم خواستار قصاص قاتل شدند به دستور قاضی متهم در جایگاه ایستاد و در دفاع از خود گفت: باور کنید من هیچ قصد و نیتی برای قتل نداشتم و همه‌‌چیز به‌صورت اتفاقی و در چند لحظه اتفاق افتاد. من مقتول را می‌شناختم و او از مشتریانم بود. آن روز مشغول کار بودم و چند مشتری داشتم که او هم به آرایشگاه آمد و منتظر نشست. باور کنید به درستی نمی‌دانم که چه اتفاقی افتاد اما او شروع به داد و بیداد کرد و به‌طور ناگهانی با من درگیر شد. من هم چون مشتری داشتم ناراحت شدم و با او درگیر شدم. من هیچ چاقویی نداشتم اما یکی از دوستانم یک چاقو به دستم داد و من هم با آن 2ضربه به مقتول زدم و بعد که او را به بیمارستان منتقل کردند مغازه‌ام را تعطیل و فرار کردم. از آن روز عذاب وجدان رهایم نمی‌کند. باورم نمی‌شود که یک نفر با دستان من جانش را از دست داده و از خانواده مقتول می‌خواهم به خاطر اشتباه بزرگی که مرتکب شده‌ام من را ببخشند.
با پایان جلسه محاکمه قضات دادگاه وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. هرچند متهم و وکیل مدافعش به این حکم اعتراض کردند و پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما قضات دیوان حکم دادگاه را تأیید کرده و پرونده را به واحد اجرای احکام فرستادند.

یک شب پیش از قصاص
4سال از این جنایت گذشته و با تأیید حکم در دیوان‌عالی کشور، همه‌‌چیز برای اجرای حکم مهیا بود. بعد از آنکه اولیای دم حاضر به بخشش نشدند، قاتل برای آخرین مرتبه با خانواده‌اش دیدار کرد و به قرنطینه رفت. قرار بود صبح روز بعد مرد آرایشگر به اتهام قتلی که مرتکب شده بود پای چوبه دار برود و مجازات شود. با وجود این مسئولان شورای حل اختلاف زندان بندرعباس باز هم به تلاش‌های‌شان برای صلح و سازش در این پرونده ادامه دادند. یکی از افرادی که در این بین تلاش زیادی انجام داد مصطفی کیشانی فراهانی، مدیرکل زندان‌های استان هرمزگان بود. او همراه با کاظم شاهرخ‌نیا، عضو فعال شورای حل اختلاف زندان در شرایطی که فقط چند ساعت تا زمان اجرای حکم باقی مانده بود برای آخرین مرتبه تصمیم گرفتند به رایزنی با اولیای دم بپردازند. آنها شب پیش از اجرای حکم به خانه اولیای دم رفتند و ساعت‌ها به گفت‌وگو با آنها پرداختند. هرچند آنها باز هم برای اجرای حکم قصاص پافشاری می‌کردند اما درحالی‌که رایزنی‌ها به نیمه شب کشیده شده بود آنها سرانجام اعلام کردند برای رضای خدا قاتل را می‌بخشند. درحالی‌که مرد محکوم به قصاص در زندان انتظار مسئولان اجرای احکام را می‌کشید و دیگر امیدی نداشت، خبر اعلام رضایت اولیای دم به او رسید. او آن چیزی را که می‌شنید باور نداشت اما خبر واقعیت داشت و کابوس‌های 4ساله او به پایان رسیده بود. در این شرایط او به بند عمومی زندان منتقل شد و قرار است به‌زودی به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید