• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 21 اسفند 1401
کد مطلب : 187633
+
-

معنویت جامع

روح معنویت و دینداری در سرتاسر وصیتنامه سردار موج می‌زند. البته معنویتی بسط‌یافته و اجتماعی‌شده، نه معنویتی گوشه‌گیر و بریده از جامعه. به برخی از شاخصه‌های این معنویت انقلابی اشاره می‌کنیم.

معنویت جامع

معنویت در تمام ساحت‌های زندگی
معنویت سردار دل‌ها، معنویتی فراگیر و در تمام زندگی است. ارتباط او با خدا منحصر در سر سجاده و نماز نیست، بلکه او تمام لحظات زندگی‌اش را به‌دنبال خدا می‌گردد تا با او رابطه برقرار کند: «من به ‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. کریم، حبیب، به کرمت دل بسته‌ام، تو خود می‌دانی دوستت دارم.»(وصیتنامه سردار)
در تحلیل جنگ 33روزه لبنان، به‌دست غیبی الهی و معنویت نهفته در صحنه‌های جنگ اشاره می‌کند(مصاحبه با سایت دفتر رهبری)، گویا در ضمن کار سخت نظامی در حال سلوک الهی و کسب بهره معنوی است.
عشق بازی او با خداوند متعال در ابتدای وصیتنامه به‌خوبی متبلور است. «خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به‌خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.»(وصیتنامه سردار)
شب‌زنده‌داری و نماز شب از سردار دل‌ها، سالکی با سیمای نورانی و پرجذبه معنوی ساخته بود که هر کسی با او روبه‌رو می‌شد یا تصویرش را می‌دید، ژنرال نظامی در مقابل خود نمی‌دید بلکه عارفی دلسوخته می‌دید. اما با همه اینها او مبارزه و تلاش در راه خدا را لازمه این روح معنوی می‌دانست و معتقد بود: «هیچ کانونی به اندازه جنگ، اینقدر تأثیر در تطهیر جامعه ما به سمت کمال و معنویت نداشته است».

معنویت اصیل شیعی
معنویت سردار برآمده از منبع اصیل وحیاتی است که در دین اسلام و مذهب تشیع تبلور پیدا کرده است. معنویت او یک معنویت دلبخواهی(مثل معنویت‌های نوظهور امروزین) نیست: «خداوندا!‌ ای قادر عزیز و ‌ای رحمان رزاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی‌بن‌ابی‌طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی... که در آن نور است، معنویت، بیقراری که درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.» (وصیتنامه سردار)

معنویت متصل به هویت تاریخی جبهه حق
اگر معنویت را ارتباط با حضرت بگیریم پس این ارتباط توحیدی وقتی محقق می‌شود که مظاهر ضد‌خدایی در همه ساحت‌ها نفی شود، هم در ساحت فردی و هم در ساحت اجتماعی. این معنویت اصیلی است که در دین پیامبر خاتم بارز شده است. لذا مقام معظم رهبری در تبیین توحید می‌فرمایند توحید نفی عبودیت غیرخداست و انسان سالک نمی‌تواند با مستکبرین سر سازش داشته باشد و نمی‌تواند تابع آنها گردد. این درگیری تاریخی از ابتدای خلقت انسان و درگیری او با شیطان شروع شد و بعد توسط تک‌تک انبیا ادامه پیدا کرد و تقابل جبهه حق و باطل از حضرت آدم تا حضرت حجت ادامه دارد و کسی که خود را وارد این جبهه تاریخی نکند وارد ساحت نبرد با مظاهر اجتماعی شیطان نشده و قاعدتا سلوک و معنویت در این مرتبه را کسب نکرده است.
حاج قاسم خود را متعلق به حرکت تاریخی انبیا و اولیای الهی می‌داند و انقلاب را ادامه این هویت تاریخی می‌بیند؛ لذا نصرت به انقلاب را نصرت جبهه تاریخی حق می‌داند و با این نصرت روح دینداری و اتصال به حضرت حق را جست‌وجو می‌کند. «وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی‌یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید... جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیع است. امروز قرارگاه حسین‌بن‌علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند.»(وصیتنامه سردار)

سلوک جمعی
انسان توحیدی مثل حاج‌قاسم در مراحل بالای کمال و معنویت، با یک هویت جمعی، تمام جامعه را به سمت خدا می‌برد و برای نجات‌شان تلاش می‌کند(وَاعتَصِموا بِحَبلِ‌الله جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا). لذا از اختلافات داخلی و خارجی به‌شدت پرهیز دارد و سعی می‌کند اتحاد داخلی و نیز اتحاد جوامع مسلمان‌نشین را ایجاد کند. تلاش سال‌های پایانی عمر او در این مسیر بود. در انتهای وصیتنامه‌اش خطاب به سیاسیون و علما، اتحاد و یکپارچگی و عدم‌تفرق و اختلاف را تذکر می‌دهد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید