• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 6 اسفند 1401
کد مطلب : 186382
+
-

این میدان قدیمی تهران شاهد اتفاقات تاریخی بسیاری بوده است

روزی روزگاری عزیزیه

روزی روزگاری عزیزیه

مریم قاسمی- روزنامه‌نگار

 میدان بهارستان در ۳۰۰ سال گذشته همواره از مهم‌ترین میدان‌های تهران بوده است. دلایل مختلفی برای اهمیت میدان بهارستان وجود دارد که بسیاری از این دلایل به وقایع تاریخی‌ای مربوط می‌شود که در میدان بهارستان روی داده است. این میدان را می‌توان در شمار نخستین میدان‌های پایتخت به‌شمار آورد و به همین دلیل است که در بسیاری از رویدادهای تاریخی ایران نقشی بسیار پررنگ ایفا کرده است. این میدان در طول این سال‌ها نام‌های متفاوتی چون «جلوخانه نگارستان»، «میدان نگارستان»، «باغ سپهسالار»، «عزیزیه»، «میدان مجلس» و «شاه‌آباد» داشته و آنطور که در منابع تاریخی آمده تا پایان سلطنت رضاشاه به نام نگارستان خوانده می‌شد.
میدان بهارستان تاریخچه‌ای پرحادثه دارد و خاستگاه بسیاری از تحولات تاریخی ایران بوده است. نخستین مجلس قانونگذاری ایران در دوران مشروطه، ترور میرزاعلی‌اصغرخان اتابک، به توپ بستن مجلس و تظاهرات، زدوخوردها و راهپیمایی‌های متعدد در اعتراض و در حمایت از دولت دکتر محمد مصدق، بخشی از حوادث تاریخی مهم است که در این محل رخ داده است.
از مشهورترین بناهای اطراف این میدان می‌توان به ساختمان نگارستان، مسجد سپهسالار، کتابخانه قدیم سپهسالار، ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد. عکس‌های قدیمی نشان می‌دهند که در گذشته این میدان دارای آبنماهای کوچک در سمت غرب و شرق و پیاده‌رویی پر از درخت در سمت شمال بوده، اما امروز اطراف این میدان مکانی کاملا مسکونی و تجاری مملو از ساختمان‌ها شده است. میدان بهارستان تهران در سال ۱۳۹۵ با شماره ۳۱۵۴۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.


سال ۱۲۷۹ شمسی بود که مظفرالدین شاه در سفر به بلژیک، با اتومبیل آشنا شد و با وجود اینکه خزانه مملکت خالی بود از بانک انگلیس وام گرفت و ماشین را خرید و در بازگشت به ایران آن را با خود آورد.مظفرالدین شاه در این سفر با مدیرعامل شرکت رنو گفت‌وگو کرد و توانست ۲دستگاه خودرو وارد ایران کند.آن طور که در منابع تاریخی آمده است مدیرعامل شرکت رنو یک اتومبیل را به شاه هدیه می‌کند و دومی را به قیمت ۱۶ هزار فرانک (۴۰۰۰ تومان) به مظفرالدین شاه می‌فروشد.مظفرالدین شاه هر ۲خودرو را با قطار و کشتی از روسیه و دریای خزر به انزلی آورد. سپس از انزلی با راننده به سمت دارالخلافه قاجار حرکت کرد، اما جاده‌های کشور که خاکی و پر از چاله بود، باعث شد یکی از خودروها در بین راه خراب شود و هرگز به تهران نرسد. اما دومی پایش به پایتخت رسید و چون دود می‌کرد، «کالسکه دودی» و «کالسکه آتشی» نام گرفت. خیابان‌های تهران هم مثل همه‌جای ایران، مناسب رانندگی نبود. به همین‌خاطر شاه ایران فقط گاهی از آن استفاده می‌کرد.این خودرو بعد از مرگ مظفرالدین‌شاه به محمدعلی پسر او رسید که با مشروطه‌خواهان سر ناسازگاری داشت. اوایل اسفندماه ۱۲۸۶ بود که محمدعلی شاه با این خودرو برای گردش به دوشان‌تپه رفت. در همین گردش بود که با نقشه حیدر عمواوغلی از فعالان جنبش مشروطه ایران، ۲بمب دست‌ساز به سمت محمدعلی شاه پرتاب شد. محمدعلی‌شاه آسیبی ندید، اما این خودرو برای همیشه از کار افتاد و قصه نخستین خودروی وارد شده به ایران تمام شد.

دندان کرم‌خورده و کلبتین
ابوذر چهل امیرانی- روزنامه‌نگار


 روزگاری که تجهیزات دندانپزشکی ازجمله داروهای سِر‌کننده نبود، چندنفر دست و پای بیمار را می‌گرفتند یا با طناب می‌بستند تا دندانپزشک با انبرک دندان خراب او را بکشد. آنها با این روش‌های سنتی، ناله و فریاد بیمار نگون‌بخت را به آسمان بلند می‌کردند. بیشتر این دندان سازان آرایشگر و دلاک بودند و در کنار حجامت، مشت‌ومال دادن در گرمابه‌ها و شکسته‌بندی، دندان‌های پوسیده مردم را می‌کشیدند.در زمان قاجار تعداد دندانپزشکان کم بود و حتی گفته می‌شود سال۱۳۰۰ فقط ۳نفر در پایتخت مشغول این کار بودند. به‌همین دلیل مردم ناچار بودند تن به روش‌های آنهایی بدهند که تجربی و سنتی بودند. وقتی روش آنها برای درمان عفونت دندان بیماران با نمک، زغال‌سابیده، صمغ کتیرا، شیره‌ انجیر، آب‌پیاز، روغن نخود و حتی تریاک کارگر نمی‌افتاد، دست به انبر می‌شدند که به آن «کلبَتین»‌ می‌گفتند و دندان بیمار را می‌کشیدند. البته آنها روکش دندان را هم انجام می‌دادند و قطعه‌ای از طلا روی دندان می‌کشیدند. این رویه تا سفر ناصرالدین شاه به فرنگ ادامه داشت و بعد از آن پای دندانپزشکان خارجی ازجمله «برتراند باتیست انسگاریوس هیبنت»به دربار باز شد. او هم فقط به دندان‌های شاه و درباریان رسیدگی می‌کرد و با هزینه دولت، ابزارهایی مثل پلاتین، دندان‌مصنوعی و روکش طلای سفید به کشور آورد.سال‌ها بعد ۲دندانپزشک از لهستان و اتریش به تهران آمدند و مطب خود را برای کشیدن و درمان دندان پوسیده مردم دایر کردند. همان زمان یک بانوی اتریشی هم به نام «ماتیلدا والد» به کشور آمد و دندانپزشک ویژه «مسعود میرزا ظل‌السلطان» پسر ناصرالدین‌شاه شد.‌

بهترین قصه‌های تاریخی تهران جایزه  می‌گیرند
صفحه «روایت تهران» که پیش روی شماست، به انعکاس روایت‌های خواندنی تاریخ تهران قدیم و سرگذشت شخصیت‌ها و نامداران، خیابان‌ها و گذرها، واقعه‌های تاثیرگذار و تاریخ شفاهی طهران تعلق دارد؛ با عکس‌های بازمانده از خاطرات تهران دیروز و قصه‌ها و ماجراهای پس پشت این عکس‌ها.شما هم می‌توانید در انتشار این صفحه که متعلق به خود شما و شهرشماست ما را همراهی کنید. «همشهری» بهترین عکس‌ها و قصه‌هایی را که برای ما ارسال می‌کنید با نام خودتان منتشر و به شما «همشهریان همراه» هدیه‌ای تقدیم می‌کند.
 نشانی  و شماره تماس ما: mahaleh@hamshahri.org  و ۴۶۴- ۲۳۰۲۳۴۵۵






 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :