جهادگر محله جذامیان
روحانیون از پایههای ثابت فعالیتهای جهادی هستند
بیایید بیایید به گلزار بگردیم بر این نقطه اقبال چو پرگار بگردیم
این شعر ورد زبانش است و آنقدر آن را در خلوتش واگویه کرده که وقتی برای اقامهنماز مغرب به مسجد میرود، در گذر از کوچهپسکوچههای کوی طلاب بیاختیار آن را بلندبلند میخواند. برای ساکنان کوی طلاب مشهد، این صدا گرمترین و مهربانترین صدایی است که در عمر پر از درد و رنجشان شنیدهاند. آنها از وقتی چشم باز کردهاند، با خورهای که از گذشتگانشان به میراث بردهاند، دستوپنجه نرم میکنند. مردم از هول و هراس واگیری بیماری جذام از محله کوی طلاب و مردمان غریبش دوری میکنند اما صاحب این صدای خوش با همه فرق میکند. او حجتالاسلام علی عباسی، روحانی باصفای مسجد علیابنابیطالب(ع) است که بهعنوان امامجماعت به این مسجد پا گذاشته تا جذامیهای مجاور حرم غریبالغربا را از غربت و تنهایی درآورد.
مأموریت روحانی کویطلاب
حجتالاسلام عباسی مدتها پیش از آنکه ویروس مرموز کرونا دنیا را قبضه کند و عدهای در حالت تشویش و اضطرار دلیکدله کنند و برای مبارزه با بیماری ناشناخته
کووید-19پا به میدان بگذارند، به سراغ محله جذامیهای مشهد رفته است. آن زمان عالم و آدم این جماعت گرفتار خوره را پس زده بودند و در بوستانها، زیارتگاهها، ورزشگاهها، مدارس و حتی بیمارستانهای شهر آنها را نمیپذیرفتند تا افراد عادی از سرایت بیماری جذام در امان بمانند. روحانی جوان وقتی حال و روز این مردم تنها را شنید، اول از یک پزشک متبحر پرسوجو کرد که بداند واقعا خوره(جذام) واگیر دارد یا ناشناخته بودن این بیماری سبب طرد شدن و تنهایی جذامیان شده است. وقتی اطمینان پیدا کرد که هیچکس از همنشینی با یک جذامی به این بیماری مبتلا نمیشود، امامجماعت مسجد سوتوکور کویطلاب شد تا خانه خدا را محل آشتی مردم با این بندههای فراموش شده قرار دهد. وقتی رفتوآمد و نشستوبرخاست حاجعلی با جذامیها زبانبهزبان چرخید و همه فهمیدند او از همنشینی و محبت و بغل گرفتن جذامیها بیمار نشده کمکم قانع شدند که هولوهراسشان چندان هم محلی از اعراب نداشته است. روحانی جوان برای باز کردن پای دیگران به جمع جذامیها، از بچهها شروع و با تدارک برنامههای فرهنگی جذاب، کودکان سایر محلهها را در مسجد علیابنابیطالب(ع) جمع کرد تا همبازی فرزندان جذامیها شوند. مدتی بعد هم مقدمات زیارت حرم امامهشتم(ع) را برای این مجاوران خاصش فراهم کرد تا پردهنشینی ناخواسته اهالی کوی طلاب به پایان برسد و زائران و دیگر مجاوران امامغریب(ع) معاشرت با آنها را نرمنرمک بپذیرند. کمکم پای خیرین و گروههای جهادی هم به محله باز شد و این رفتوآمدها رخت غربت را از تن کویطلاب درآورد.
جهادگری در معرکه کرونا
در دوران شیوع کرونا که بسیاری از روحانیون گان و شیلد به تن کردند و در بیمارستانها به پرستاری و روحیه دادن به بیماران کرونایی پرداختند، روحانی مهربان محله جذامیها دلواپس بود که اگر یکی از اهالی محله به کرونا مبتلا شود، با این کمبود تخت و اتاق در بخشهای کرونا چطور میتوان مسئولان بیمارستانها را مجاب کرد که این بیماران را هم در کنار سایر بیماران بستری کنند. بالاخره هم شد آنچه از آن واهمه داشت و بیماری منحوس کرونا بر تن کمتوان و رنجور بعضی از اهالی بیکس محله هوار شد. در آن معرکه کرونا محل و زمان مناسبی نبود که حاجعلی برای متقاعد کردن کادر درمان در یکسان دیدن جذامیها با سایر بیماران اقبالش را امتحان کند و تصمیم گرفت خودش سرکشی و پرستاری از این بیماران و فراهم کردن وسایل درمان آنها را بر عهده بگیرد. اگر هم بیماری بدحال بود، پزشکان و پرستاران جهادگری را که برای ادای سوگند پزشکیشان پا روی ترسها و تردیدهایشان میگذاشتند، مییافت و به بالین بیماران محله میآورد.
یک آلبوم پروپیمان
حالا که روزهای شیوع کرونا گذشته، قابهای بسیاری از روحانیون جهادگر به جا مانده که در بیمارستانها مشغول پرستاری بیماران بودند یا کنار سنگ غسالخانه قربانیان کرونا را غسل و کفن میکردند. در آن روزهای سخت روحانیون جهادگر را حتی در کوچه و خیابانهای شهر میدیدیم که دستگاهها و تجهیزات سنگین ضدعفونی معابر را بر دوش گرفته و مشغول شستن غبار کرونا از چهره شهر بودند. این تصاویر ارزشمند در کنار تصاویری قرارگرفت که از خدمات آموزشی روحانیون جهادگر در شهرها و روستاهای محروم و دورافتاده و حضور آنها در عرصههای مختلف کارآفرینی، محرومیتزدایی و... در ذهن داشتیم، اما بدون تردید یکی از تصاویر گلدرشت این آلبوم پروپیمان، تصویر حجتالاسلام علی عباسی است که برای پایان دادن به عزلت و تنهایی ناحق جذامیان بیگناه و تقصیر، عبا و عمامه روحانیت را به رخت جهاد فیسبیلالله تبدیل کرد. امثال حاجعلی در میان جهادگران کشور کم نیستند و بسیاری از آنها در گوشهای بینام و نشان مشغول جهاد هستند.