نخستین آسمانخراش تهرانکاخی معروف است
ماجرای جغدهای کاخ سلطنتی و ترور شاه
مریم قاسمی- روزنامهنگار
نخستین آسمانخراش تهران بیش از ۱۰۰ سال پیش در دوره ناصرالدینشاه به سبک و سیاق ساختمانهای مدرن اروپایی ساخته شد اما این معماری اروپایی دردی از اتفاقات نحس رویداده در این بنا دوا نکرد، چراکه ظاهرا ردپای یک جفت جغد شوم در پرونده آن دیده شده بود. حتما خبر دارید که بخشی از کاخ «شمسالعماره» در مجموعه تاریخی و فرهنگی کاخ گلستان به همت شهرداری مرمت شده و در سازمان یونسکو نیز بهعنوان یکی از آثار و میراث فرهنگی ایرانی، ذیل فهرست میراث فرهنگی جهان به ثبت رسیده است.
این بنای تاریخی و ارزشمند که ۳۵متر طول و ۵ طبقه دارد، بهجز سبک طراحی منحصربهفردش دارای ویژگیهای دیگری نیز بوده است. مثلاً در آن دوران اگر بالای بام آن قرار میگرفتید میتوانستید دشتهای گسترده تهران را از محدوده شمیران تا شهرری بهراحتی تماشا کنید.
کاخ شمسالعماره بنایی است که برای نخستینبار در ساخت آن از فلز استفاده شده است. این ساختمان مشرف بر تمام شهر تهران بود و جالب اینکه ساعتی که بر بالای آن نصب شده هدیه ملکه ویکتوریا، پادشاه بریتانیا، به ناصرالدین شاه قاجار بوده است. اما جالبترین داستانی که درباره این ساعت وجود دارد این است که دو جغد در آن زندگی می کردند که هر بار از خانهشان بیرون میرفتند اتفاق بدی میافتاد. مثلاً جعفر شهری، از مورخان و نویسندگان تهران در دوره قاجار، در کتابش ترور ناصرالدینشاه و پایان حکومت محمدعلیشاه را به خروج این جغدها از خانهشان نسبت داده است.طبق اسناد تاریخی بهجامانده، آن زمان برای ساخت کاخ شمسالعماره ۴۰ هزار تومان هزینه شده است.
باشکوهترین زورخانه قدیمی پایتخت
ثریا روزبهانی-روزنامهنگار
روزگاری بزرگترین و پررونقترین زورخانه تهران بود و مقامات عالیرتبه سیاسی بسیاری که از گوشه و کنار جهان به تهران میآمدند مهمان این زورخانه میشدند تا از نزدیک با آیینهای پهلوانی ایرانیها آشنا شوند. گواه این ادعا تصاویر روسای جمهور، سفرا و مشاهیر کشورهای مختلف در زورخانه است که در راهروی باریک زورخانه، نصب شده است. برخی معتقدند هدف از ساخت این زورخانه در محوطه بانک ملی خیابان فردوسی، پرورش روحیه جوانمردی و امانتداری کارمندان بانک بوده است.طراحی و ساخت ساختمان زورخانه در سال1325به محسن فروغی پیشنهاد شد و یک سال بعد به بهرهبرداری رسید. معماری این زورخانه ساده و سنتی با تکیه بر اصول معماری زورخانهای ایران و سقف آن گنبد شکل است.همه زورخانهها برای نشستن مرشد و نواختن ضرب، جایگاه اختصاصی دارند که سردم نامیده میشود.بر خلاف زورخانههای دیگر، زورخانه بانکملی برای مرشد، سردم ندارد. کتیبهای سنگی روی سردر ورودی این زورخانه قرار دارد که تصاویری از شاهنامه روی آن نقش بسته است. ساخت این سردر سنگی را به استاد ابوالحسنخان صدیقی (پدر مجسمهسازی نوین ایران) سپردند و او هم نقش برجسته سهخوان شاهنامه را طراحی کرد. نقش نخست به کمند کشیدن زن جادوگر، دوم کشته شدن دیوسفید و نقش آخر هم کشته شدن اژدها بهدست رستم را روایت میکند. اغلب در این زورخانه شعرهای رزمی که بیشتر از کتاب شاهنامه فردوسی برگزیده میشد، میخواندند. از دیگر هنرمندانی که در این زورخانه، هنرنمایی کرده میتوان به فتحالله عبادی اشاره کرد که نقاشیهای 4 جهت داخل ساختمان را کشیده است.
محله ساختمانهای سرخ رنگ
سمیرا باباجانپور-روزنامهنگار
آپارتمانهای آجری سرخرنگ شهرزیبا در غرب تهران تحولی در شهرکسازی نوین ایران ایجاد کرد، شهرکی که قرار بود محل استراحت مهمانان مسابقات ورزشی آسیایی ۱۹۷۴ تهران باشد. مسلماً خانهها باید از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار میبود تا نظر مهمانان خارجی را جلب کند و میزبانی ایران را به رخ بکشد. این موضوع زمینه ساخت یک شهرک مدرن را در زمینهای غرب پایتخت فراهم کرد و در فاصله زمانی کوتاهی آپارتمانهایی با نمای آجریسرخ بهنام شهرزیبا ساخته شد. با همه هزینهای که انجامشده بود، اما درباریان از این واحدهای ۷۸متری خوششان نیامد و میزبانی مهمانان خارجی مسابقات آسیایی را بهجای دیگری منتقل کردند و سرنوشت این واحدهای ساختهشده که بههزار دستگاه معروف شده بود، طور دیگری رقم خورد. «جواهر نصیحتکن»، از اهالی قدیمی محله شهرزیبا میگوید: «شهرزیبا بهدلیل هزار واحد ساختمانی که در ابتدا ساخته شد به محله هزار دستگاه با ساختمانهای نما آجری و مدرنش بین تهرانیها معروف شد. نمای سرخ آجرها این شهرک را متمایز کرده بود و نوع معماری شهرک و امکانات رفاهی که برای آن درنظر گرفته بودند باعث شده بود تا متقاضی سکونت در این شهرک زیاد شود. بهخصوص که غرب تهران بهواسطه روستاهای کن، باغفیض، حصارک و سولقان بیشتر بافت روستایی داشت و ساخت چنین ساختمانهایی بسیار موردتوجه قرار گرفت.» نصیحتکن میگوید: «البته شکوه و زیبایی این ساختمانها زیاد دوام نیاورد و الان میتوان این آپارتمانها را جزو فرسودهترین آپارتمانهای پایتخت نام برد.»
هورا، اتوبوس 2طبقه!
نصیبه سجادی-روزنامهنگار
تهرانیها با اتوبوسهای ٢طبقه خاطرات زیادی دارند؛ اتوبوسهایی که برای سروسامان دادن بهوضع آشفته خیابانهای تهران به ناوگان اتوبوسرانی اضافه شد و انصافا هم طی سالها توانست اوضاع آبرومندی به این ناوگان ببخشد اما چه شد که این اتوبوسها وارد شهر تهران شدند. نیمهاول دهه٣٠ اتوبوسهای پایتخت قراضه بود و رانندهها رفتار زنندهای با مسافران داشتند. اوضاع آنقدر خراب بود که صدای وزیرالوزرا درآمد و به سرلشکر تندخویش ماموریت داد در اسرعوقت به این وضعیت خاتمه دهد. ١٠ماه طول نکشید که سرلشکر مهدیقلی علویمقدم، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران را تاسیس کرد و ٢۵٠ اتوبوس از انگلیس وارد تهران شد. با ورود اتوبوسهای ٢طبقه به شهر، مردم باذوق و خوشحالی وصفناپذیری سوار اتوبوسها میشدند؛ وقتی اتوبوس به ایستگاهها میرسید هورا میکشیدند، همدیگر را هل میدادند و برای رفتن به طبقه دوم اتوبوسها سرودست میشکستند. اصلا یکی از تفریحات تهرانیها این بود که سوار این اتوبوسهای ٢طبقه شوند و از بالا عابران و خودروها را نگاه کنند. نخستین اتوبوسهایی که به تهران آمد (درست 64سال پیش)، «رودمستر» نام داشت که در آن از انتها باز میشد و اتوبوس قرمز «لیلاند» معروف به اتوبوس دماغی و «لیلاند آبی» که دماغ نداشت. تهرانیها تا مدتها وقتی سوار این اتوبوسها میشدند یکی از شوخیهایشان این بود که از راننده بپرسند آقای راننده طبقه بالا کجا میرود و هرهر بزنند زیرخنده و رد شوند. اتوبوسهای ٢طبقه تا سال ١٣٧٢ در شهر تردد داشت و بعد از این سال از رده خارج و به گاراژ هنگام، قبرستان اتوبوسهای اسقاطی و فرسوده رفت.
عکس یادگاری اهالی با تنها زیرگذر محله طرشت
مریم باقرپور-روزنامهنگار
در مسیر بزرگراه شیخفضلاللهنوری تنها یک زیرگذر وجود دارد که آن هم طرشتشمالی را به طرشت جنوبی وصل میکند اما ماجرای شکلگیری این زیرگذر خواندنی است. بزرگراه شیخفضلاللهنوری فعلی در دهه۵۰ با نام بزرگراه ایوبی روی باغهای ساکنان طرشت ساخته شد و بزرگراه محله طرشت را به ۲بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد. برخی شرط اهالی طرشت برای همکاری در ساخت بزرگراه را ایجاد مسیر دسترسی محلی برای تردد بین ۲محل و ایجاد مسیر مالرو میدانند. به همین دلیل سال۱۳۵۱ همزمان با ساخت بزرگراه، زیرگذر هم ساخته شد تا اهالی راحتتر رفتوآمد کنند. این عکس یادگاری روی زیرگذر را هم «علیاصغر حسینمردی» برایمان ارسال کرده است. «احمد مداح» قدیمیترین نجار محله که شاهد ساخت زیرگذر بوده، میگوید: «با ساخت زیرگذر، باغ و درختهای تنومندی تخریب شدند. زیرگذر هم طوری ساخته شده بود که 2 الاغ با بارهایشان بتوانند از آن عبور کنند. در واقع محصولات باغداران طرشت شمالی با عبور از این زیرگذر به طرشت جنوبی و خیابان آزادی میرسید.» بهگفته ساکنان قدیمی بزرگراه شیخ فضلاللهنوری در سالهای بعدتر با اینکه خودروهای کمی از زیرگذر عبور میکرد زیرگذر آسفالت شد. حسن جعفری که در نانواییاش به بخش جنوبی زیرگذر باز میشود، میگوید: «آسفالتها آنقدر عمق زیرگذر را کم کرد که کمکم مردم برای تردد با هم دعوایشان میشد به همین دلیل بعدها آن را یکطرفه کردند.»زیرگذر چوبتراش یا به قول قدیمیها زیرگذر طرشت، این روزها یکطرفه شده و خیابان شهید چوبتراش را به خیابان تیموری وصل میکند.
بهترین قصههای تاریخی تهران جایزه میگیرند
صفحه «روایت تهران» که پیش روی شماست، به انعکاس روایتهای خواندنی تاریخ تهران قدیم و سرگذشت شخصیتها و نامداران، خیابانها و گذرها، واقعههای تاثیرگذار و تاریخ شفاهی طهران تعلق دارد؛ با عکسهای بازمانده از خاطرات تهران دیروز و قصهها و ماجراهای پس پشت این عکسها.شما هم می توانید در انتشار این صفحه که متعلق به خود شما و شهرشماست ما را همراهی کنید. «همشهری» بهترین عکسها و قصههایی را که برای ما ارسال میکنید با نام خودتان منتشر و به شما «همشهریان همراه» هدیهای تقدیم میکند.
نشانی و شماره تماس ما: mahaleh@hamshahri.org و ۴۶۴- ۲۳۰۲۳۴۵۵