• پنج شنبه 6 دی 1403
  • الْخَمِيس 24 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 26
یکشنبه 30 بهمن 1401
کد مطلب : 185886
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/9826Z
+
-

داستان‌هایی امروزی با طعم تاریخ اسلام

درنگی بر کتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» به انتخاب مجید قیصری

علی‌الله سلیمی-روزنامه‌نگار

ادبیات آیینی به‌ویژه در حوزه مسائل دینی در بین نویسندگان ایرانی و فارسی‌زبان از قدمت بالایی برخوردار است و اغلب نویسندگان نام آشنا در این بخش آثار قابل توجه و ماندگاری تالیف و منتشر کرده‌اند. این رویکرد در دهه‌های اخیر و به‌ویژه سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پررنگ‌تر شده و در بخش زندگینامه شخصیت‌های ماندگار دینی، آثار داستانی قابل تاملی تالیف و منتشر شده است. تازه‌ترین اتفاق در این زمینه، انتشار کتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» درباره آموزه‌هایی از زندگی پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) است که شامل 11 داستان کوتاه به قلم گروهی از نویسندگان جوان ایرانی است.

1 کتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» توسط مجید قیصری، داستان‌نویس انتخاب، جمع‌آوری و از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده‌ است. نویسندگان این مجموعه اغلب به بیان روایت‌های روزمره از زندگی انسان امروزی پرداخته‌اند که در آنها، قهرمانان داستان‌ها در مواجهه با مصایب و مشکلات زندگی، بر آموزه‌های دین مبین اسلام و احادیث مرتبط با پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) متوسل شده و از گردنه سخت مشکلات عبور می‌کنند. بیشتر داستان‌های این مجموعه در بستر رئالیستی روایت می‌شود و حوادث و قهرمانان این آثار برای مخاطب امروزی آشنا و قابل لمس است.

2 با توجه به تعدد نویسندگان، موضوعات متعددی دستمایه تالیف داستان‌ها شده و یکی از ویژگی‌های این مجموعه، همانا تنوع سوژه‌ها و موضوعات داستانی است. نویسندگان این مجموعه حتی پا را فراتر گذاشته و آثاری درباره مسلمانان در گوشه و کنار جهان نوشته‌اند که تنوع موضوعی کتاب را دوچندان کرده است؛ به‌عنوان مثال، مجید قیصری، نویسنده نام‌آشنا که داستان‌های این مجموعه را انتخاب کرده، خودش هم داستان کوتاهی با عنوان«به شتر نظر کن» ارائه کرده که حوادث آن درباره جنگ بوسنی و هرزگوین است و مصایب و امیدهای مسلمانان در آن جنگ ویرانگر را روایت می‌کند. در بخشی از این داستان، می‌خوانیم: «ناامید شده بودیم. از همه جا و همه کس؛ تسلیم محض. یادم نمی‌رود؛ نشسته بودیم روی مبل و حرف می‌زدیم که به‌یکباره سرهنگ عصبانی برگشت طرف ما که توی ایوان نشسته بودیم و گفت: «مگر شما به خدای مصطفی ایمان ندارید؟ مصطفی ما را نجات می‌دهد.»

3 حوادث داستان «پارکلیت» نوشته معصومه صفایی‌راد هم پیرامون کلیسایی در اروپا و ماجراهای داستان «خشک‌آوری» نوشته نجیبه فیروزی در سرزمین افغانستان اتفاق می‌افتد. حوادث داستان کوتاه «بوی گرم شکوفه‌های بادام» نوشته مرتضی فرجی که عنوان کتاب هم از آن گرفته شده، در یکی از شهرهای ایران (همدان) است و به همین منوال، وقایع هر یک از داستان‌ها در گوشه‌ای از این کره خاکی به وقوع می‌پیوندند و وجه اشتراک همه آنها، ریسمانی به نام دین مبین اسلام و همچنین مفاهیم و مضامین مرتبط با شخصیت حضرت محمد(ص) است که آدم‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

4 هریک از داستان‌های این مجموعه به نوعی و از زاویه‌ای متفاوت به زندگی و سیره حضرت محمد(ص) پرداخته و در تعدادی از داستان‌ها با زندگی‌های روزمره امروزی مواجه هستیم که به نوعی وام گرفته از شیوه و سبک زندگی پیامبر اسلام است. روایت‌هایی که در تمام تاریخ می‌تواند جاری باشد و بارها به اشکال گوناگون آن را دیده‌ایم که به‌روایت‌های مختلف بیان شده است. داستان‌های این مجموعه عموماً زندگی امروز مسلمانان و پیوند آنها با سبک زندگی رسول خدا(ص) را نشان می‌دهد؛ داستان‌هایی که در هریک از آنها می‌توان نمایی از زندگی و دغدغه‌ مسلمانان امروز را جست و در پس آن، تأثیری را که دین و به‌ویژه شخصیت پیامبر(ص) بر زندگی آنها گذاشته به تماشا نشست.

5 یکی از ویژگی‌های اصلی داستان‌های کتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» پرداختن به موضوعات امروزی با محوریت زندگی و زمانه شخصیت‌های معاصر متاثر از حال و هوای سال‌های دل‌انگیز و دوست‌داشتنی تاریخ صدر اسلام است. با توجه به اینکه این موضوع به‌طور غیرمستقیم بیان شده، به زیبایی داستان‌ها افزوده و آنها را در ردیف آثار خواندنی در حوزه ادبیات دینی قرار داده است. از‌دیگر ویژگی‌های داستان‌های این کتاب، محدود نشدن به یک جغرافیای خاص و تعمیم دادن موضوع به سرزمین‌های اسلامی است که مسلمانان از ملیت‌ها و نژادهای مختلف با توسل به آموزه‌های مبین دین اسلام و در صدر آنها، شخصیت پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) به وحدت و آرامش می‌رسند و این از پیام‌های اصلی و ماندگار داستان‌های این کتاب است.

6 درکتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» داستان‌های برگزیده جشنواره خاتم منتشر شده‌ است. این جشنواره هر سال با محوریت حضرت رسول‌(ص) برگزار می‌شود. مجید قیصری از میان آثار منتخب جشنواره، تعدادی را به مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری ارائه کرده و از بین آنها 11‌داستان نهایی و منتشر شده است. هر کدام از داستان‌های این کتاب به زندگی و سیره پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) پرداخته و برخی از آنها روایت‌های کوتاهی هستند از زندگی امروز ما. روایت‌هایی که تاریخ انقضا ندارند و تا امروز به شیوه‌های مختلف بارها آنها را شنیده‌ایم. در این کتاب داستان‌هایی از نویسندگان؛ زهرا کاردانی، علی آرمین، فائضه غفارحدادی، محیا حلاجی، مرتضی فرجی، مهدیه جلالی، معصومه صفایی‌‎راد، فاطمه جعفری، نجیبه فیروزی، الهه طاهریان و مجید قیصری منتشر شده است.

7 برای آشنایی با فضای داستان‌های این مجموعه، بخشی از کتاب را با هم مرور می‌کنیم:«آرام حرف می‌زد. چشم‌های قرمزش داشتند از کاسه بیرون می‌زدند. ستوده دستش را فرو کرد توی موهای کوتاهش و هاج و واج نگاهش کرد. جهان دنبال جواب نبود. همه خون بدنش جمع شده بود توی صورتش. سعی می‌کرد دق دلی‌اش را با کمترین صدا سر ستوده فریاد بزند. صدای ژاندارم‌ها نزدیک‌تر شده بود. دست‌های جهان به وضوح می‌لرزید. موهایش چسبیده بود به پیشانی و دیگر فر نداشتند. ستوده نگاهش کرد. انگشت اشاره‌اش را آورد بالا و گذاشت روی بینی‌اش. با تحکم گفت: آقا جهان، آروم بگیر مرد! و دوباره چشم‌هایش را بست. جهان سرش را گرفت بین دست‌هایش. فکر کرد اگر مأمورها ریختند داخل، ستوده را لو دهد و سنگینی شراکت با او را از دوشش بردارد.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید