فراموش کنید!
حقیقت آن است که پاکو خمز رزومه قابل اعتنایی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ندارد
امیرمحمد یعقوبپور- روزنامهنگار
شایعه رسانهای مثل آ.اس درخصوص احتمال ملحقشدن پاکو خمز به نیمکت تیم ملی ایران را اصلا نباید جدی گرفت. همین رسانه اسپانیایی مدتی قبل از جدایی قطعی خمز از تراکتور و پیوستن او به یک باشگاه اسپانیایی خبر داده بود. ظاهرا آنها علاقه زیادی به سرنوشت پاکو دارند و هر چند وقت یکبار آینده تازهای برای این مربی تعریف میکنند. از زاویه فوتبال ایران نیز جدیگرفتن چنین خبری عملا غیرممکن است؛ چراکه انتخاب یک مربی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی تنها چند هفته بعد از حضور او در لیگ برتر، اصلا منطقی و عقلانی بهنظر نمیرسد. پاکو هنوز راه درازی تا اثبات خودش بهعنوان یک مربی «موفق» در فوتبال ایران دارد. او تیم قربان بردیاف را تحویل گرفته و با این تیم نتایج نسبتا خوبی بهدست آورده اما حذفشدن از رقابتهای جام حذفی و ایستادن روی سکوی پنجم لیگ برتر برای باشگاهی مثل تراکتور، چندان قابلقبول نیست. خمز تا امروز آنقدر وقت نداشته که همهچیز را در مورد خودش به اثبات برساند و به همینخاطر نمیتوان در مقطع فعلی هیچ تصمیم مهمتری در مورد این مربی گرفت. شاید او در ادامه راه با تراکتور موفق شود و شاید حتی روزی این باشگاه را قهرمان لیگ برتر کند. در آن صورت شکلگرفتن زمزمههایی درخصوص پیوستن این مربی به تیم ملی باورپذیر خواهد بود. در شرایط فعلی اما اصلا نمیتوان خبرهایی شبیه به این را جدی ارزیابی کرد.
حقیقت آن است که پاکو خمز رزومه قابل اعتنایی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ندارد. در تیم ملی ایران چهرهای مثل کارلوس کیروش با سابقه هدایت رئالمادرید، حضور در جامجهانی با پرتغال و سالها دستیاری سر الکس فرگوسن، همواره با انتقاد روبهرو بود و مردی که برای جانشینیاش درنظر گرفته شد نیز سابقه هدایت تیم ملی بلژیک را داشت. بعد از کیروش، فدراسیون فوتبال با هروه رنار نیز مذاکره کرد؛ مردی که مراکش را به جامجهانی برد و همین حالا گزینه کار کردن در تیمهای ملی مختلفی در جهان است. خمز اما در تیمهای معمولی فوتبال اسپانیا کار کرده و بعد از یک دوره نسبتا موفق در رایووایکانو، حتی در تیمی مثل گرانادا موفق نبوده است. در نتیجه او رزومه قابلتوجهی برای پذیرفتهشدن در تیم ملی ندارد. حتما به یاد دارید که دراگان اسکوچیچ بهخاطر مسئلهای شبیه به این، تا چه حد تحت فشار بود و تقریبا هرگز مورد اعتماد اکثریت اهالی فوتبال در ایران و حتی بازیکنان تیم ملی نیز قرار نگرفت. در نتیجه خمز حتی درصورت انتخابشدن برای هدایت تیم ملی نیز مورد وثوق جامعه فوتبال قرار نمیگیرد.
انتخاب مربیان خارجی برای هدایت تیم ملی فقط در شرایطی پذیرفتنی است که آنها در سطحی بالاتر از مربیان ایرانی باشند. برانکو ایوانکوویچ نیز در مقطع دوم در شرایطی گزینه کارکردن در تیم ملی شد که در 3فصل متوالی قهرمانی لیگ برتر را از آن خودش کرده بود. در مورد خمز نیز چنین شرایطی وجود دارد. او اصلا مربی بدی نیست اما انتخابش برای تیم ملی حداقل تا قبل از سپریکردن 2فصل کامل در تراکتور، بهشدت عجولانه خواهد بود. این مربی ابتدا باید خودش را در رده باشگاهی ثابت کند و سپس نخستین تجربه ملی را بهدست بیاورد. فدراسیونیها البته مذاکره با او را رد کردهاند و باشگاه تراکتور نیز مدعی شده که چنین مذاکرهای در کار نبوده است. در نتیجه این تنها شایعه یک رسانه اسپانیایی بوده اما به هر حال در فوتبال ایران گاهی شایعهها رنگ واقعیت میگیرند و این اتفاقی است که نباید در مورد پاکو رخ بدهد. شاید وقتی دیگر، پیوند او و تیم ملی برقرار شود اما در شرایط فعلی، این ماجرا بهشدت دور از ذهن بهنظر میرسد.