مهدی محمدی-کارشناس سیاست خارجی
لیستگذاری سپاه توسط اروپا در اصل چندان مهم نیست چون بیش از آنکه یک اقدام باشد، یک اعلام موضع است. مهم این است که ببینیم در ذهنیت امنیتی و راهبردی غرب چه چیزی در حال رخ دادن است.
1 اروپاییها در حال نشان دادن این نکتهاند که دیگر امیدی به خیزش آشوب از داخل ایران ندارند و به کمپین انقلاب در رسانه و توییتر پیوستهاند!
ظاهرا کسی یا چیزی اروپا را مستمرا ترغیب میکند پلهای پشت سر خود با ایران را خراب کند. بدتر از این، از اروپا میخواهند گاری خود را به اسب نیمه جان اپوزیسیون ببندد. این یعنی اروپا مسئولیت تداوم یک پروژه شکست خورده را بهعهده گرفته. همان سینه خیز رفتن پس از زمین خوردن!
2 من هرگز این مقدار رفتار احساساتی در سیاست اروپا درباره ایران را به یاد نمیآورم. اروپا میتواند مخالف ایران باشد اما اینکه اجازه بدهد گروههای تروریست برای آن سیاست امنیتی تعیین کنند، بهمعنای یک عدمتعادل امنیتی بیسابقه است.
3 اسرائیل پس پرده تلاش برای ایجاد یک کمپین سیاسی علیه ایران در جهان ایستاده. از کرهجنوبی تا پارلمان اروپا داستان همین است. دولت جدید رژیم صهیونیستی در موقعیتی نیست که به سمت افزایش تنش اساسی حرکت کند اما سعی میکند دیگران را به رویارویی سیاسی با ایران بکشاند.
4 اگر هدف اروپا تشدید تنش در داخل ایران و اعتباربخشی به اپوزیسیون باشد، برای هدفی که از هماکنون شکست خورده، هزینهای هنگفت پرداخت خواهد کرد.
5 اگر هدف جنگ اوکراین باشد، همکاران آقای بورل کلا راه را برعکس میروند. بحران ژئوپلیتیکی بزرگ میان اروپا و روسیه با شلیک تیر مشقی به سمت ایران حل نمیشود.
6 اگر هدف خود سپاه باشد اسرائیلیها رسما کلاه اروپا را برداشتهاند! این لیستگذاری به سپاه آسیبی نمیزند اما بیشک به یگانهایی از ارتشهای اروپایی که در منطقه مستقرند، آسیبهای بزرگ وارد خواهد کرد.
چهکسی کلاه اروپا را برداشته؟
در همینه زمینه :