شمایل کبیرِ امیر
سارا کریمان
بیستم دیماه هزارو دویست وسی خورشیدی شاهرگ از دستان مردی در فین پاره شد که برتر از تمامی القاب و سمتهای دیوانی، مدال محبوبترین سیاستمدار ایرانی را تا ابد بر جبه خواهد داشت.
میرزا تقیخان فراهانی امیرنظام جایگاهی اسطورهای در سپهر تاریخ و سیاست ایران دارد. گرچه در قاموس وزیرکشی سلاطین ایران، امیر نه نخستین بود، نه آخرین و در اصلاح و خدمت به میهن، گلستان امیر، باغ نورسی بود که با دشنه حاجبالدولهها مجال غرس و هرسش در خزینه فین سرخ و تباه شد. اما داغدار امیر، شاه و مردم و میهن بودند. ناصرالدین شاه در مرقومه خود خطاب به آصفالدوله حاکم خراسان میگوید حالا دیگر ما اینقدر بچه نیستیم... کمااینکه اگر درایت امروز را دیروز داشتم، میرزا تقیخان هنوز زنده بود و نوکری دولت علیه ایران را میکرد. اما محبوبیت امیر نزد عموم، ریشههای متعدد دارد که مزید بر خدمات و اندیشههای ژرف، آب از مظلومیت و ناکامی تاریخی مصلحان بزرگ میخورد. میرزا تقیخان امیرنظام تجلی عقدههای تاریخی مردمی است که همواره خود را اسیر سلطه و ناکارآمدی میبینند. از عجایب روزگار، ماندگاری شمایل رنگ و روغن امیر بر دیوار کاخیاست که دستخط عزل و قتل او را بر کاغذ انداخت و طغرا زد. این شمایل را محمد ابراهیم نقاشباشی حسب الامر سرکار اقدس شهریاری (ناصرالدین شاه) به تاریخ 1265قلمی کرده و اکنون در محل نگارخانه مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان در برابر دیدگان است. محمد ابراهیمخان در کتیبه اثر 3عنوان [سرکار، اقدس و شهریاری] را برای شاه و عناوین متعدد [جناب جلالت مآب، صاحب السیفو القلم، مقتدی الرجال و الامم، آصف الامجد الفخم، الاجل الاکرم الاعظم سرکار امیرکبیر میرزا تقیخان ادام اله اقباله] را برای میرزای فقید بهکار برده است. این اثر 42در 62.5سانتی متر ابعاد دارد. شمایلنگاری با رنگ و روغن روی کرباس در ایران از دوره صفویه آغاز میشود و معمولا تصویر شاه و شاهزادگان، نخستوزیران و حکام ولایات را شامل میشود. از زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار شمایلنگاری رونق بسیار یافت و خاقان مغفور تمثال خود را برای دیگر حاکمان و اجانب تحفه میفرستاد. شمایل نگاری قاجار حدفاصلی از سنتهای دیرین نقاشی ایرانی تا دروازه فرنگیسازی و شیوههای نوین نقاشی متاثر از غرب ایرانیان است. از نکات قابل تامل این اثر فرمان شاه به نقاشباشی دربار است که نشان از علاقه و ارادت دارد. شاهی که در حیات و ممات صدراعظم خود دلبسته معلم و مرشد خود بود.