سلمان، شخصیت هویتی ایرانیها
رضا کاشانیاسدی نویسنده رمان «سلمان ما» از ویژگیهای شخصیتی سلمان فارسی میگوید
علیالله سلیمی-روزنامهنگار
نویسندگان رمانهای تاریخی معمولا وقایعی را دستمایه کار خود قرار میدهند که برگی از دفتر تقویم ایام است متکی بر رویدادهای مستند و واقعی با چاشنی تخیل در توصیف مکانها و فضاسازی و حتی پررنگ کردن خصلتهای فردی و شخصیت محوری اثر که زمانی وجود خارجی داشته و حالا بخشی از تاریخ گذشته است. از میان نویسندگان ایرانی هم افراد زیادی بودهاند که در نوشتن رمان تاریخی، طبعآزمایی و آثاری در این زمینه خلق کردهاند. یکی از آنها، رضا کاشانی اسدی است که اخیرا رمان «سلمان ما» را براساس زندگی سلمان فارسی تالیف و از سوی انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر کرده است. این رمان درباره ابعاد مختلف شخصیت سلمان فارسی است که پس از جستوجوی فراوان، اسلام را بهعنوان دین خود انتخاب کرد. اثر حاضر در 3 فصل تدوین شده و روایتگر مراحل مختلف زندگی این شخصیت تاریخی از دوران کودکی تا زمان رحلت ایشان است. با رضا کاشانی اسدی درباره کتاب «سلمان ما» که رمانی تاریخی - دینی است گفتوگو کردهایم.
کتاب «سلمان ما»، یکی از معدود آثار ادبیات داستانی درباره شخصیت «سلمان فارسی» است. درباره دلایل انتخاب این شخصیت برای رمان جدیدتان بگویید.
عمر انسان ارزشمند و گرانبهاست؛ همچون جوهره کیمیا. از اینرو انسانهای هوشمند در الگوگیری از پیشتازان برای بهرهگیری فراوان و برای زندگی بهتر و پربارتر حریصاند. من هم مثل همگان برای خود سلمان را برگزیدم و سالیان سال بر اندیشه و رفتار او متمرکز شدم و همسفر با او بسیاری از فراز و فرودها را طی کردم. نتیجه این همراهی هم این شد که اینک در هر جمعی با صدای رسا اعلام میکنم که چه نیکو اسطورهای است سلمان و چه خسارت دیدهاند مردمانی که او را نشناسند و از او الهام نگیرند. دغدغه من برای نوشتن از شخصیت سلمان فارسی ازاینرو است که دین را بخش لاینفک انسانِ خواهان سعادت میدانم و آبشخورهای غیردینی درعلوم انسانی را مهلک میدانم. لذا در آثار به ظاهر غیردینیام هم عنصر ماوراء و دینمداری حضوری جدی دارد.
نوشتن رمان دینی با چه چالشهایی مواجه است؟
سالهای پیش یک پژوهش جامع در قالب پایاننامه برای مقطع کارشناسی ارشد تحت عنوان «تجلی حرکات نمایشی در متون تاریخی» انجام دادم که آن تحقیقات برایم تبدیل وقایع تاریخی به یک اثر داستانی و نمایشی را بسیار هموار کرد. لااقل به مانع جدی در نگارش برنمیخورم، مگر در بعضی از نقضهای مورخان که آن هم با دقت در بخشهای دیگر وقایع و رفتارهای دیگر شخصیتها و نهایت مشورت با اهل فن قابل رفع است. در مسیر پژوهش و نگارش عاشق و واله سلمان شدم. از این رو شاید گاه اختیار قلم از کفم رفته و نثر آهنگین شده است. هرکس که سلمان را بشناسد، محال است عاشقش نشود. نه فقط مسلمانان و ایرانیان بلکه هرکس که به ارزشهای والای انسانی باور دارد.
ادبیات دینی در کشور ما طی سالهای اخیر با رشد قابل توجهی مواجه بوده و آثار متعددی هم در دهههای اخیر با رویکرد دینی تالیف و منتشر شده، شما بهعنوان یکی از نویسندگان این حوزه، جایگاه فعلی ادبیات دینی را در کشورمان چگونه میبینید؟
جایگاه هر موضوعی را به قیاس نسبت ارزشی و مکانی آن مسئله قضاوت میکنند. اینکه آن موضوع از چه ارزش و مکانی برخوردار بوده مهم است. واقعیت امر این است که ما پیش از وقوع انقلاب اسلامی در زمینه ادبیات دینی واقعا فقیر بودیم و دستمان خالی بود. یعنی آثار ارزشمند که همتراز با ارزشهای دینی و اسلامی در جامعه ما باشد به ندرت تالیف و منتشر میشد اما با وقوع انقلاب اسلامی و در دهههای اخیر، این شرایط تغییر کرد و امروزه با آثار متنوعی در این زمینه مواجه هستیم که البته هنوز جای کار دارد و به بیان دیگر، ادبیات دینی ظرفیتهای بیش از این دارد که امیدوارم با تلاش نویسندگان و حمایتهای مسئولان فرهنگی این امر محقق شود. مسئله دیگری که در این زمینه قابل توجه است، غلبه ترجمه بر تالیف است که حوزه نشر ما را به سمت آثار فرهنگی وارداتی سوق داده است. این در حالی است که سعادت جامعه اسلامی ما در گرو تقویت آثار فرهنگی داخلی است که با روحیه و نیازهای مخاطبان بهویژه جوانان همخوانی لازم را داشته باشد. در مجموع، بهنظرم ما در زمینه ادبیات دینی در جامعه بهشدت کمکاری کردهایم که امیدوارم این نقیصه با تلاش و کوشش اهل قلم جبران شود.
رویکرد و استقبال ناشران کشورمان از آثار دینی بهویژه در بخش ادبیات داستانی را چگونه میبینید؟ آیا حمایتهای لازم را دارند و شما چه انتظاری از آنها دارید؟
فعالیت ناشران در کشور ما معمولا در 2شکل دولتی و خصوصی و طبیعی است که ناشران بخش خصوصی که در این زمینه سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازگشت سرمایه و طبعا در کنار آن، سود مورد نظر را دارند. خوشبختانه در سالهای اخیر از هر دو شکلِ ناشران دولتی و خصوصی در حوزه ادبیات دینی ورود کردهاند. در بخش ناشران دولتی، فعالیتها قابل توجه است اما مدیران فرهنگی باید به این باور برسند که با تقویت شاخه ادبیات دینی میتوان پایههای اعتقادی و سعادت جامعه اسلامی را به سهم خود تضمین کرد. حتی در بخش ناشران خصوصی هم ادبیات دینی ظرفیتهای بالقوهای دارد که بازگشت و سود مدنظر صاحبان نشر را تضمین میکند. بنابراین، حضور همزمان هر دو شکل صنعت نشر؛ بخش دولتی و خصوصی در چاپ و نشر ادبیات دینی یک ضرورت است که باید تقویت شود.
درباره شخصیت سلمان کتابهای متعددی تالیف و منتشر شده است. فکر میکنید کتابی که شما با موضوع سلمان نوشتهاید چه تمایزی با سایر آثار در این زمینه دارد؟
نویسندگان برای رفتن به سراغ یک موضوع یا شخصیت تاریخی معمولا سبک و روشهای خاص خود را دارند. بعضیها از عناصری که در ادبیات همواره جذابیت دارد، مثل عشق، در آثارشان استفاده میکنند، بعضی دیگر از تکنیکهای روایی استفاده میکنند و برخی هم ترکیبی از اینها به اضافه خلاقیتهای خود را بهکار میبندند. من سعی کردم در وهله اول بهخود شخصیت سلمان بپردازم که بسیاری از عناصر جذابیت و کشش لازم برای روایت را در خود دارد.
مکث
شاخصههای شخصیت سلمان
اولین شاخصه سلمان دریافتش از ظرفیت والای انسانی است؛ با پژوهش درخصوص سلمان دریافتم هرکس سلمان را نشناسد، یکی از دریچههای سعادت را به روی خود نگشوده است. او در اوج عقلگرایی، درایت، هدفمندی در صرف عمر و اعتصامش از حق هیچگاه منقطع نشد. او از دیار ما نرفت که تنها خود به فلاح رسد. او رفت که تمامی عصاره زحمات عمرش را به ایرانیان عرضه کند و در این آرمان موفق شد.