• شنبه 20 اردیبهشت 1404
  • السَّبْت 12 ذی القعده 1446
  • 2025 May 10
یکشنبه 11 دی 1401
کد مطلب : 181485
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/8q3JL
+
-

«دنی جورج جحا» برای دفاع از حرم حضرت سکینه س به شهادت رسید

دن؛ مدافع حرم مسیحی

گپ
دن؛ مدافع حرم مسیحی

در یکی از شهرک‌های مسیحی‌نشین دمشق زندگی می‌کرد. نامش «دنی جورج جحا» بود اما مردم او را ابوعرب صدا می‌کردند. اعتقادات خاص خودش را داشت. همیشه به دوستانش می‌گفت: «وقتی وطن برایت مقدس باشد پس مقدساتش منتسب به هر دین و مذهبی که باشد هم مقدس است و باید از آن دفاع کرد.» او جوان متدین و با خدایی بود. برایش فرقی نمی‌کرد مقدسات دین خودش باشد یا اسلام؛ نمی‌توانست بی‌حرمتی به دین خدا را تحمل کند. برای همین وقتی متوجه شد تکفیری‌ها قصد حمله و تخریب حرم حضرت سکینه‌س را دارند به یاری هموطنان مسلمان خود رفت و در راه دفاع از حرم دختر امام‌حسین‌ع شجاعانه جنگید و سرانجام با قرار گرفتن در محاصره داعشی‌ها به شهادت رسید.
از نهم آوریل سال 2013که دنی شهید شد تا الان نزدیک به 9سال می‌گذرد. اما یاد و خاطره او در بین مردم سوریه همچنان ماندگار است. جوانی مسیحی با داشتن شرایط ایده‌آل برای زندگی برای دفاع از حرم حضرت سکینه(س) جان خود را به خطر انداخت و اجازه نداد دشمن پا به حریم این مکان بگذارد. دن در شهرک مسیحی‌نشین «صیدنایا» به دنیا آمد. جوان معتقدی بود و احترام زیادی به مقدسات می‌گذاشت. مغازه پدرش درست روبه‌روی حرم حضرت سکینه(س) قرار داشت برای همین هر روز صبح قبل از اینکه جلوی مغازه را آب و جارو کند، نگاهی به گنبد طلایی حرم حضرت سکینه(س) می‌انداخت و می‌گفت: «صبح به‌خیر بانو!» بی‌آنکه بداند چرا اینقدر شیفته این بانو شده است.

امروز سیده زینب! فردا سیده صیدنایا
دن پسر خوش اخلاق و خوشرویی بود. برای همین اهالی بازار دوستش داشتند. حتی راننده‌های تاکسی و پلیس‌های راهنمایی و رانندگی هم هر روز منتظر آمدن جوان بامرام مسیحی بودند تا با موتورش از خیابان روبه‌روی حرم رد شود. او عادت زیبایی داشت و اینکه وقتی سوار بر موتور از کوچه پسکوچه‌های حمیدیه عبور می‌کرد برای عرب و غیرعرب، مسلمان و غیرمسلمان دستی به نشانه احوالپرسی تکان می‌داد. کار هر روز دن این بود که برای رستوران‌ها و هتل‌ها مسافر ببرد و درآمد خوبی داشت.
یکی از روزهای گرم تابستان وقتی دن مثل همیشه مغازه پدر را باز کرد صدای انفجار مهیبی شنید. مردم هراسان هر کدام به‌سویی فرار می‌کردند. او منتظر نماند و به یاری آنها رفت. نگاهش به کوچه پشت حرم افتاد. بر اثر انفجار گودال بزرگی ایجاد شده بود. شیشه‌های هتل‌ها شکسته و سیم‌های برق روی زمین افتاده بود. 3دختر بچه را دید که روی زمین افتاده‌اند و از جراحت‌شان جوی خونی جاری بود. از این اتفاق حال بدی پیدا کرد. بعد از کمک کردن برای رساندن مجروحان به بیمارستان به مغازه پدرش برگشت. غیبت چند ساعته او همسرش را نگران کرده بود. با دیدن دن به گریه افتاد. اما پدر دن با خونسردی به عروسش گفت: «ما سالم هستیم. نگران نباش!» دن با خشمی که رنگ صورتش را کبود کرده بود جواب داد: «امروز سیده زینب، فردا سیده صیدنایا. اگه کلیسایی رو بزنن، همینو می‌گی؟»

هدفش دفاع از حرم آل‌الله ع بود
 برای دن مقدسات قابل احترام بود؛ فرقی نمی‌کرد دین مسیح باشد یا اسلام. برای همین تصمیم گرفت به گروه مقاومت ملحق شود. هدفش دفاع از حریم آل‌الله(ع) بود. صبح یکی از روز‌های تابستان ۲۰۱۳ میلادی (۱۴ تیرماه ۱۳۹۳ ش) وقتی از راه پله‌های حرم حضرت سکینه(ع) بالا رفت به اطراف سرک کشید. متوجه شد دشمن آرایش نظام  گرفته است. دوستانش را  خبر کرد. ساعتی نگذشته بود که درگیری شدید شد. ترکش و گلوله‌های تیربار بی‌وقفه روی سر مدافعان حرم می‌ریخت. دن از بالای پشت‌بام سعی در کشتن تیراندازهای مشرف به حرم را داشت. برایش خیلی دردناک بود که همرزمانش جلوی چشم او در خون خود می‌غلتند برای همین تیربار را روی دوش‌اش گذاشت و از پله‌های بام پایین آمد. اما کسی را جز خودش زنده ندید. چند داعشی سوار بر جیپ سیاه رنگ به فاصله چند قدمی او رسیده بودند. سرش را از پشت ستونی که به آن تکیه داده بود بیرون آورد. تیری به کتفش اصابت کرد. به هر سختی بود جیپ داعشی‌ها را به رگبار بست و منفجر کرد. او در چشم برهم زدنی سوار بر موتور شد تا از مهلکه خود را رها کند اما تیر و گلوله بود که جانش را نشانه گرفت. دن جورج جحا مردانه برای دفاع از حرم ایستاد و جاودانه به شهادت رسید.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید