با مرضیه محمدزاده، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام درباره روایتهای معتبر از زندگی و رحلت حضرت فاطمهس
فرهنگ فاطمی دفاع از حقیقت است
نیلوفر ذوالفقاری
مرضیه محمدزاده، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام، یکی از کسانی است که سالهاست وقت خود را صرف تحقیق و نوشتن درباره تاریخ اسلام و زندگی معصومان(ع) کرده است. دکتری این نویسنده در رشته مردمشناسی است و عنوان رسالهاش «عاشورا در شعر و فولکلور معاصر مردم ایران» است. این نویسنده که وقت خود را صرف تحقیق و نوشتن درباره تاریخ اسلام و زندگی معصومان(ع) کرده، معتقد است که ثبت روایتهای معتبر درباره زندگی ائمه(ع) برای نسلهای آینده، وظیفه مورخان، نویسندگان و پژوهشگران است و رسانهها در این مورد نقش مهمی برعهده دارند. با مرضیه محمدزاده درباره روایتهای معتبر درمورد زندگی و رحلت حضرتزهرا(س) و لزوم پرداختن به این شخصیت والا در ادبیات گفتوگو کردهایم.
بهنظر شما نوشتن آثاری درباره زندگی حضرت زهرا(س) در روزگار ما چه ضرورتی دارد؟
حضرت فاطمه(س) در رویدادهای تاریخی زمان خود نقش زیادی داشته است. او در عمر کوتاه خود، نقش بزرگی در تربیت جامعه اسلامی داشت. نامش را فاطمه گذاشتند؛ نامی که در آن زمان بسیار مرسوم بود. کودکی حضرت فاطمه(س) در زمان رسالت پدر و شروع آزارهای قوم جاهلیت گذشت. سختیهای این دوران بر جسم و روح حضرت زهرا(س) آسیبهایی وارد میکرد. او مادری نمونه بود که در تربیت فرزندانش نقش اصلی را برعهده داشت و فرزندانی را تربیت کرد که نامشان در تاریخ ماندگار شده است. به همین دلیل ضروری است که درباره حضرت زهرا(س)، زندگی، رفتارها، سخنان و فعالیتهای او در جنبههای مختلف بسیار بگوییم و بنویسیم.
پژوهشهای شما درباره نقش حضرت فاطمه(س) در رویدادهای سیاسی و اجتماعی به چه تصویری از این بانوی تأثیرگذار رسیده است؟
فرهنگ فاطمی نشان داده است که دفاع از حق را میتوان با سخنان منطقی و استدلال حقوقی در فضای آرامش، روشنگری و آگاهسازی انجام داد و برای همیشه در تاریخ ثابت کرد که یک زن میتواند در جمع عظیمی از مردم و دولتمردان، خلیفه و حاکم حاضر شود و با حفظ ارزشهای اخلاقی و انسانی و از تریبون منطق و قانون، حق را ظاهر سازد و ملاک ارزشهای انسانزیستن و آزادهبودن را به آیندگان بیاموزد. سیاست فاطمی، سیاست ضدخشونت و روشنگری و فرهنگسازی است. هرچند این فرهنگ در کوتاهمدت اثر چندانی نداشته باشد، ولی در طول تاریخ اثرگذار و پایدار مانده و خواهد ماند. کاری که سخن استدلالی، زبان منطقی و صبر و علم و حلم فاطمی انجام میدهد، هرگز خشونت و شمشیر نمیتواند آنگونه کارساز و نتیجهبخش باشد. حضرت فاطمه(س) قرآن را آیه به آیه حفظ کرده و از آنجا که قرآن کتاب انسانساز است، علم حضرت زهرا(س) را نشان میدهد. اگر کسی بر ظاهر و باطن قرآن مسلط باشد، یعنی عالم و دانشمند است. ضمن اینکه حضرت فاطمه(س) تحت تربیت رسولالله(ص) بوده است.
چرا در روایتها کمتر به این دست فعالیتهای اجتماعی و نقش سیاسی حضرت زهرا(س) پرداخته شده است؟
حضرت فاطمه(س) با مردم جامعه در ارتباط بود و در عرصه اجتماع حضور فعالانه داشت، در کنار رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در رویدادهای مهم حضور داشت و این حضور با نقشآفرینی همراه بود. وظیفه مورخ این است که تمام وقایع را بدون کم و کاست وارد کتاب کند تا به نسل آینده برسد و نسل بعدی از اشتباهات درس بگیرد.
چه روایتی درباره رحلت حضرت زهرا(س) معتبر است؟
اینکه حضرت زهرا(س) چند روز در بستر بیماری به سر برده، معلوم نیست، اما 2هفته مانده به شهادت، حال حضرت بسیار وخیم بود. تاریخ شهادتش 75، یا 95روز و یا به قولی 6ماه بعد از رحلت رسولالله(ص) بود. در روز وفات، سلمی، همسر ابورافع در خانه فاطمه(س) مشغول خدمت بود. او میگوید: فاطمه(س) آن روز حالش بهتر شده بود بهنحوی که این بهبودی خیال اطرافیان را راحت کرد. در آن روز تب و سردردی عارض نشد. همسرش امیرالمؤمنین علی(ع) که در این ایام بیشتر در کنار او به سر میبرد، برای امرار معاش خانواده از خانه بیرون رفت. ممکن است آن حضرت به قصد عبادت در مسجدالنبی از خانه خارج شده باشد. فاطمه(س) دخترانش را به خانه یکی از زنان بنیهاشم و پسرانش را برای زیارت مرقد مطهر رسولالله(ص) از خانه بیرون فرستاد، آنگاه از سلمی خواست تا آبی حاضر کند و غسل کند. آن روز به بهترین وجه غسل کرد و جامههای تازه پوشید و فرمود: بسترم را در وسط اتاق بیفکن و بعد از 2رکعت نماز در بستر بهسوی قبله دراز کشید و دست راست خود را زیر گونه خود نهاد و چهره خود را با گوشه عبا پوشانید و به من فرمود: قدری استراحت میکنم. مدتی که گذشت 3بار مرا صدا بزن، اگر جوابی نشنیدی بدان که جان به جانآفرین تسلیم کردهام. سلمی امر فاطمه(س) را اطاعت کرد. پس از اینکه فاطمه(س) را صدا زد و صدایی نشنید، دانست که او رحلت فرموده است.
بهنظر شما جای چه روایتهایی از زندگی حضرت فاطمه(س) در ادبیات ما خالی است؟
آنچه درباره زندگی حضرتزهرا(س) میخوانیم و میشنویم، بهخصوص در این ایام بیشتر، از سیلی صورت و پهلوی شکسته است. درحالیکه ابعاد مهمتری از زندگی حضرت برای پرداختن و توجه به آنها وجود دارد. باید ببینیم زهرا(س) چه گفت، چه قدرت و عظمتی داشت که خود، مثل یک حاکم حکومت عمل میکرد، وارد مسجد میشد، صحبت میکرد، وارد خانه مهاجر و انصار میشد و آنها را محکوم میکرد؛ از راهدادن افرادی به خانهاش جلوگیری میکرد و با وصیت درباره تشییع شبانه خود، آرزوی حضور در تشییعجنازهاش را به دل صاحبان قدرت گذاشت. ما به روایتهایی نیاز داریم که با خواندن آنها بدانیم حضرتزهرا(س) در طول زندگیاش چه کرد، چه حرفهایی زد و چه فرزندانی را تربیت کرد.
پژوهشهای شما به چه روایتی درباره خاکسپاری شبانه حضرت فاطمه(س) رسیده است؟
حضرت علی(ع) به همراه فرزندان و تعدادی اندک از نزدیکان و یارانش در تاریکی شب، بدن مطهر حضرت فاطمه(س) را تشییع و مخفیانه او را تدفین کردند و با چشمان اشکبار و دلهای سوزان با او وداع کردند و ایشان، غریبانه در دل شب به خاک سپرده شد. گویا طفلان هم رخصت نداشتند بانگ شیون را بلند کنند، مبادا همسایگان بشنوند و خبر دفن زهرا(س) پخش شود. بنا بر وصیت حضرت فاطمه(س) هیچکس از آنان که مورد خشم آن حضرت بودند، در تشییع پیکر او حضور نیافتند. فاطمه(س) از اطرافیانش خواسته بود بهنحوی برنامهریزی کنند که افراد خاصی حضور داشته باشند و آنانی که به او جفا کردهاند، حتماً در مراسم حضور نیابند. حضرتعلی(ع) به وصیت همسرش عمل کرد و سفارش دختر پیامبر اکرم(ص) عملی شد.
بهنظر شما چرا روایتهای دقیق و درست درباره زندگی و وفات حضرت فاطمه(س)، کمتر بهدست مخاطبان رسیده است؟
پژوهشگران و نویسندگان میتوانند با ورود به این عرصه در از بینبردن انحرافات و شفافشدن مسائل کمک کنند. هستند افراد معتبری که آثار و تألیفات معتبری هم دارند ولی متأسفانه در دسترس مردم نیستند. خوشبختانه در این زمینه کارهای پژوهشی و تحلیلی و تحقیقی و مقالات خوب داریم اما متأسفانه چندان در دسترس عموم قرار نگرفته است. از طرف دیگر مردم حتی تحصیلکردهها کمتر به سراغ کتاب میروند و اینجاست که مشخص میشود بار اصلی بر دوش رسانههای گروهی است و وظیفه سنگینی بر عهده دارند. نکته دیگر این است که بیشتر سخنرانان، منبریها و مداحها نیز رجوعی به آثار تحقیقی و پژوهشی معتبر ندارند.