محله به محله دنبال زنان راوی میگشتیم
کتاب«حوض خون» به قلم فاطمهسادات میرعالی که مفتخر به تقریظ مقام معظم رهبری شده، بهتازگی در دوسالانه انتخاب آثاربرتر پژوهشی دفاعمقدس و جبهه مقاومت «جایزه سردار سپهبد پاسدار شهید حاج قاسم سلیمانی» برگزیده شده است
علیالله سلیمی-روزنامهنگار
فاطمهسادات میرعالی از اهالی اندیمشک است و از سال 1393به شکل جدی کار تاریخ شفاهی در بخش پشتیبانی جنگ را شروع کرده است. کتاب«حوض خون» که در صحبتهای اخیر مقام معظم رهبری به آن اشاره شده و مورد توجه مخاطبان قرار گرفته، نخستین خروجی فعالیتهای میرعالی در حوزه تاریخ شفاهی است و میگوید بیش از 500ساعت مصاحبه در حوزه تاریخ شفاهی انجام داده و هماکنون، مشغول تحقیق و پژوهش درخصوص 2موضوع دیگر درباره استانهای ایلام و خوزستان است. او همزمان مسئولیت آموزش و پشتیبانی در مجتمع فرهنگی پژوهشی شهیدجواد زیوداری اندیمشک را بر عهده دارد و در حال پرورش نیروهای تازه در حوزه تاریخ شفاهی است.
موضوع کتاب «حوض خون» که رختشویی زنان اندیمشک در دوران دفاعمقدس است، چه ویژگیهایی داشت که شما علاقهمند شدید درباره آن تحقیق و پژوهش کرده و کتابی با این موضوع تالیف و منتشر کنید؟
این موضوع بکر است و جایش پیش از این در ادبیات مقدس خالی بود. در اغلب شهرها و مناطق جنگی که مردم درگیر جنگ بودند، از این نوع کارها انجام دادهاند، اما متأسفانه در بخش ثبت خاطرات جنگ به آنها پرداخته نشده و در این زمینه بهشدت خلأ احساس میشود. البته به شکل پراکنده در آثار مختلف به این موضوع و موضوعات مشابه پرداخته شده، اما درباره اینکه یک جمع و گروهی از خانمها در یک منطقه خاص بهطور اختصاصی به فعالیتی مانند رختشویی و شستن لباسهای رزمندگان بپردازند، به این شکل ویژه کار نشده بود.
قبل از اینکه تصمیم بگیرید به شکل جدی در اینباره تحقیق و کار کنید، آیا آشنایی با ابعاد این موضوع داشتید؟
بله، قبل از اینکه بخواهم روی این موضوع به شکل جدی کار کنم، بهصورت پراکنده درباره آن شنیده بودم، اما از سال 1393که همکاریام را با دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک شروع کردم و درگیر جزئیات این کار شدم، بیشتر به اهمیت موضوع پی بردم و به شکل جدی کار کردم.
درباره دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری در اندیمشک بگویید که کتاب حاضر از محصولات فرهنگی آن محسوب میشود.
این دفتر در سال1393 راهاندازی شد و با همکاری واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبههفرهنگـی انقلاباسلامی اقدام به تولید و انتشار مجموعههایی در قالب «پشتیبانی جنگ» و «زنان انقلاب» کرد که کتاب حوض خون هم یکی از این آثار است. وقتی من در سال1393 همکاریام را با این دفتر شروع کردم، قرار بود برویم با این خانمها درباره انقلاب و جنگ مصاحبه کنیم. در آغاز کار من و همکارم خانم نیکدل عنوانی در ذهن داشتیم به نام «نقش زنان در جنگ». وقتی رفتیم سراغ خانمها، دیدیم میشود در برخی موضوعات دقیقتر شد و به جزئیات آن هم پرداخت. یکی از موضوعات، رختشویی خانمها در زمان جنگ بود که به این وسیله به کمک رزمندگان آمده بودند.
شما بهصورت اختصاصی به موضوع رختشویی خانمها در مناطق جنگی پرداختید؟
نه فقط رختشویی زنان در آن دوران، بلکه پشتیبانی زنان اندیمشک در زمان جنگ که در این کتاب با محوریت رختشویی مطرح شده است.
برای تکمیل اطلاعات خود سراغ منابع مکتوب و تحقیقات کتابخانهای هم رفتید؟
نه، چون اصلا این کار پیشینه تحقیقی ندارد و اصلا تحقیقاتی در این زمینه انجام نشده، برای ما امکان استفاده از منابع کتابخانهای فراهم نبود، ولی برای افزایش اطلاعات شخصی خودم و برای اینکه بدانم چه خبر بوده در آن زمان، درباره پشتیبانی جنگ در ادبیات دفاعمقدس تحقیقاتی در بخش فعالیت زنان در دوران دفاعمقدس انجام دادم. صحبتهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت و نقش زنان در دوران دفاعمقدس را مطالعه کردم و در مجموع با ابعاد موضوع بیشتر آشنا شدم. البته این کتاب فقط به رختشویی زنان در مناطق جنگی نپرداخته و تقریبا همه فعالیتهای آنها در آن دوران را به نوعی پوشش میدهد؛ هم از لحاظ اجتماعی که رختشویی در مناطق جنگی هم بخشی از آن است و هم در خانواده که نقش مادران در خانواده هم مهم و تأثیرگذار است.
مقام معظم رهبری هم در یکی از صحبتهایشان به این کتاب اشاره کردهاند. از حس و حال خودتان در این زمینه بگویید.
بله، مقام معظم رهبری چندی پیش در دیدار با دستاندرکاران کنگره شهدای استان زنجان فرمودهاند: «من اخیراً یک کتابی خواندم به نام «حوضخون» - البته من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان، ملحفههای خونی بیمارستانها و رزمندگان را میشستند؛ [اینها را]- که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.» برای من افتخار بزرگی است که در تالیف این اثر نقش داشتم و کتاب «حوض خون» مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته است.
مکث
دسترسی به فهرست در جریان تحقیقات
در ابتدا هیچ فهرستی نداشتیم. محله به محله و خیابان به خیابان میرفتیم و از خانمهای مسن که جلوی درِ خانهها نشسته بودند، پرسوجو میکردیم؛ مثلا بعد از خوش و بش میپرسیدیم در جنگ کار میکردی؟ همینطور در مساجد و پایگاهها و جلسات قرآن سراغ این خانمها میرفتیم و از آنها پرسش و تحقیق میکردیم. یک تیم تحقیقی 7،6 نفره بودیم که در محلهها میگشتیم و این خانمها را پیدا میکردیم که بعدها تعدادی از آنها شدند راویان کتاب حوض خون. در جریان تحقیق به خیلی از اسامی برخوردیم که جزو نیروهای اصلی و پرتلاشِ و پای کار در زمان جنگ بودند، ولی متأسفانه در بین ما نیستند یا نتوانستیم آدرسی از آنها بهدست بیاوریم. با اطلاعاتی که بهدست میآوردیم برخی از این افراد را در جاهای مختلف پیدا میکردیم و میرفتیم سراغشان؛ بهعنوان مثال، به شهرهای مختلف مثل تهران و ساوه هم رفتیم و با راویان مصاحبه کردیم؛ هر چند بیشتر راویان در همان اندیمشک بودند. بعضی از افراد اسمهای مستعار داشتند که دسترسی تیم تحقیق ما به آنها را مشکل میکرد. مثلا میگفتند ننهعباس یا ننهابراهیم و ننهجمشید هم با ما در رختشویی بودند. اطلاعات و مشخصات دیگری از این افراد نداشتیم و در محله قدیمیشان نبودند. احتمالا به شهر یا محله دیگری رفته بودند که بهخاطر گذشت زمان، دسترسی به این افراد عملا ممکن نبود.