روایتی ساده از ماجرایی پیچیده
ابراهیم حسنبیگی، در رمان«روایتی ساده از ماجرایی پیچیده» برههای از تاریخ را روایت میکند که بیانگر ظلم، ستم، بیعدالتی و در یک کلمه استکبار برای نوجوانان است. این رمان، روایتی ساده از پسر نوجوان 16ساله ترکمنی به نام الیاس است که عاشق دختر خان روستا صفورا میشود و در ذهنش به ازدواج با او فکر میکند. این عشق نافرجام خیلی زود به نفرت و حس انتقام تبدیل میشود. نوجوانان با این کتاب همراه شخصیت اصلی از میان ماجراهایی عجیب میگذرند که متعجب و شگفتزدهشان میکند؛ از اتفاقات داخل مدرسه که موجب دردسر میشود تا زندان ساواک و از خانه خان تا سفارتخانه آمریکا. در بخشی از کتاب میخوانیم: «بیرون از زندان داشت اتفاقات عجیب و غریبی میافتاد؛ اتفاقاتی به اسم انقلاب. دیگر شعارنویسی و پخش اعلامیه کاری کوچک و ناچیز محسوب میشد که کار هر روزه جوانهایی مثل الیاس بود؛ الیاسی که از زندان و شکنجههای ساواک فقط جای زخم آتش سیگار روی پیشانیاش باقی مانده بود...»