نسیم امید به گیشه وزید
فروش فیلمهای روی پرده در یک هفته اخیر بالا رفت
داستان تکراری گیشه سینماها در یک هفته اخیر کمی تغییر کرد. در سالی که قهر مخاطب با سالنهای سینما به یکی از دامنهدارترین بحرانهای اقتصادی سینمای ایران در ۴دهه اخیر انجامیده است، استقبال نسبی تماشاگران هم میتواند نویدبخش باشد. تحلیل خوشبینانه ایرنا درباره فروش فیلمهای روی پرده هم بر همین اساس شکل گرفته: «چند روزی است که سینماها، با یک رونق نسبی مواجه شدهاند. تعداد مخاطبان روزانه سینما، با افزایش همراه شده و ضریب اشغال صندلیهای سینما بیشتر شده است. اگر بخواهیم به شکلی مصداقی به موضوع ورود کنیم باید بگوییم متوسط تعداد مخاطب در روزهای عادی هفته (شنبه، یکشنبه، دوشنبه و چهارشنبه) از ۷ تا ۱۲هزار نفر 2ماه گذشته به ۱۱ تا ۱۸هزار نفر رسیده و این تعداد برای سهشنبه و ۲روز پایانی هفته، از ۵۰هزار نفر تجاوز کرده است. در این مدت، اتفاقهای دیگری نیز رخ داده؛ مانند آن که برای نخستین بار در طول فصل پاییز، فروش روزانه سینماها از مرز ۲میلیارد تومان فراتر رفته و فیلم بخارست که از بیستوچهارم آبانماه به روی پرده رفته، توانسته طی روز گذشته، بیشترین میزان فروش خود را با حدود ۹۵۰میلیون تومان به ثبت برساند. این سه مصداق، اصلیترین نشانههایی هستند که پس از حدود ۲هفته، رونق نسبی در سینماهای کشور پدیدار شده و اکنون و با استمرار این روند، حالا دیگر مطمئنتر از گذشته میتوان ادعا کرد که سینما از آن رکود محض ناشی از ناآرامیهای اجتماعی عبور کرده است.
این وضعیت پایدار در شرایطی بهدست آمده که میزان مخاطبان روزانه سینما، رو به رشد بوده و کاهشی را به خود ندیده است. ضمن اینکه برای پنجشنبه هفته گذشته که سینماهای سراسر کشور بهدلیل شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، از ساعت۱۷ گشایش یافت، حدود ۳۶هزار نفر به سینما رفتند که تحکیم این وضعیت پایدار را بیشتر میکند.»
در یک هفته گذشته، «بخارست» پرمخاطبترین فیلم روی پرده بود. کمدی تازه مسعود اطیابی، در طول یک هفته نزدیک به ۸۰هزار تماشاگر داشت و حدود ۲میلیارد و۶۰۰ میلیارد تومان فروخت تا مجموع فروشش به ۷میلیارد و۶۰۰میلیون تومان برسد. چنین فروشی بعد از حدود ۴هفته اکران، برای یک فیلم کمدی که کارگردانش تعدادی از پرفروشترین فیلمهای این سالها را در کارنامه دارد، رقم بالایی محسوب نمیشود، ولی در این بازار کساد همین را هم باید غنیمت دانست.
«لوپتو» دومین فیلم پرفروش این هفته سینماها، با ۵۷هزار و۴۳۰ تماشاگر، یکمیلیارد و۴۰۰ میلیون تومان به مجموع فروشش اضافه کرد. در سالی که انیمیشنها پدیده اکران بودهاند بعد از فروش قابل توجه «پسر دلفینی»، لوپتو هم با استقبال نسبی مخاطبان مواجه شده است. پسر دلفینی در جدول هفتگی گیشه چهارم است و فروش هفته گذشتهاش به یک میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان رسیده که محصول حضور ۱۵هزار تماشاگر در سالنهای نمایشدهنده این فیلم بود. مجموع فروش این انیمیشن ایرانی به حدود ۱۹میلیارد تومان رسیده است. پسر دلفینی پرفروشترین فیلم کودک این سالهای سینمای ایران است. جالب اینکه سومین فیلم پرفروش هفته گذشته سینمای ایران «انفرادی» بود. این کمدی پرفروش که از اردیبهشت ماه اکران شده هفته گذشته هم بیش از ۱۵هزار تماشاگر را مجاب کرد تا به تماشایش بنشینند. درحالیکه تعدادی از فیلمهایی که در هفتههای اخیر اکران شدهاند، در طول یک هفته کمتر از هزار مخاطب داشتهاند. انفرادی احتمالا بهزودی فروش ۷۵میلیارد تومانیاش را جشن خواهد گرفت و بهعنوان پرفروشترین فیلم اکران۱۴۰۱ جایگاه تثبیت شدهای دارد. «طبقه یک و نیم» بهعنوان کمدیای که در آبان ماه روی پرده آمد در طول یک هفته نزدیک به ۱۲۰۰تماشاگر داشت که رقم ناامیدکنندهای برای یک فیلم کمدی محسوب میشود.
آنچه در مورد وضعیت اکران سینماها مشهود بهنظر میرسد، تکراری بودن بیشتر فیلمهای روی پرده برای سینماروهاست؛ فیلمهایی که اغلبشان مدتهاست اکران شدهاند و البته چند فیلم معدودی هم که روی پرده آمدهاند جز یکی، دو استثنا، گزینههای جذابی برای مخاطب نبودهاند. با این همه اگر قرار بر مقایسه باشد میتوان گفت که اقبال عمومی نسبت به فیلمهای روی پرده، بیشتر از چند هفته گذشته شده است؛ اتفاقی که درصورت تداوم میتواند وضعیت گیشه ناامیدکننده ۱۴۰۱ را کمی بهبود بخشد.
مکث
اکران در انتظار هوای تازه
چهره تکراری اکران سینماها، نیازمند حضور فیلمهای تازه است. البته فیلمهایی که بتوانند کنجکاوی عمومی برای تماشا ایجاد کنند. وگرنه در همین وضعیت اکران هم سومین فیلم پرفروش هفته، انفرادی است که نزدیک به ۸ماه از اکران عمومیاش میگذرد. درحالیکه فیلمهای اکران شده در یکی، دو ماه اخیر جز بخارست و لوپتو، در جذب تماشاگر ناکام ماندهاند. در چنین شرایطی، سینمای ایران نیازمند اکران فیلمهایی است که طبقه متوسط شهری بهعنوان مهمترین مخاطبان سینما، کنجکاو دیدنشان باشند. بدون چنین بستهبندیای برای اکران بعید است بتوان به تغییر محسوس و معنادار وضعیت کساد گیشه امیدوار بود. البته این را هم باید درنظر گرفت که در شرایط فعلی کمتر صاحب فیلمی تن به اکران میدهد و شاید تنها راهکار مقطعی برای نجات گیشه، صدور مجوز اکران فیلمهایی چون «برادران لیلا» و یکی، دو فیلم به محاق رفته دیگر باشد. این میتواند همان هوای تازهای باشد که اکران سینماها به آن نیازمند است.