عِرق ملی موجود نیست
چیزی که ما و خیلی از مردم کشورهای دنیا از آن بهعنوان عرق ملی در فوتبال تعبیر میکنیم، در برخی کشورها مفهومی با این شدت و غلظت ندارد. البته این طبیعی است که وقتی بازیکنی به تیمملی کشورش دعوت میشود از جان و دل مایه بگذارد اما این درمورد همه کشورها صدق نمیکند. مثال؟ تیمملی فرانسه. فرانسویهای زیادی در طول دو سه دهه اخیر به تیمملی فرانسه پشت کردهاند. نمونههای زیادی را میشود در ذهن
مرور کرد.
معروفترینشان اریک کانتونا بود که بعد از دستهگلی که همراه با فرانسه در مسابقات انتخاباتی جامجهانی1994 بهآب داد مدتی دیگر در تیمملی بازی کرد اما دوران او در تیمملی خیلی زود بهپایان رسید و کانتونا آنقدر از فرانسه متنفر شده بود که در مصاحبههایش خودش را یک انگلیسی معرفی میکرد نه یک فرانسوی. وضعیت ژینولا هم از او بهتر نبود. و حتی در سال1988 هم که به تیمملی دعوت نشد، به هنری میشل، سرمربی وقت تیمملی فحاشی کرد و او را یک تکه کثافت خواند و از حضور در تیمملی محروم شد. میشل خیلی زود اخراج شد و جای خود را به میشل پلاتینی داد. پلاتینی از کانتونا برای جام ملتهای اروپای1992 دعوت کرد و بعد از ناکامی در جام ملتها استعفا داد. کانتونا در تیم ژرار هولیه هم کاپیتان بود اما ماجرای سلهرستپارک و لگدی که به هوادار کریستالپالاس زد او را از حضور در همه مسابقات محروم کرد.
وقتی محرومیت 18ماههاش به پایان رسید، دیگر جایی در تیمملی نداشت و زینالدین زیدان جای او را در ترکیب گرفته بود. با ورود نسل جدید دیگر امثال کانتونا، پاپن و داوید ژینولا به تیمملی دعوت نشدند. حتی نسل جدید هم که همه افتخارات موجود را بردند و فاتح یورو2000 و جامجهانی1998 شدند، چیزی فراتر از یک تیم زیر یک پرچم و یک سرود ملی بودند. بیشتر آنها غیر از موارد معدودی مثل دیدیه دشان یا بارتز یا لورن بلان اصلیت و فرانسوی نداشتند و ریشه آنها به آفریقا و حتی قزاقستان (ژورکائف) و آرژانتین (ترزگه) برمیگشت. وقتی قهرمان شدند و سرود قهرمانی نخواندند، مورد انتقاد بسیاری از سیاسیون و مردم فرانسه قرار گرفتند. داستان فرانسویها به همینجا ختم نمیشود؛ ماجرای سمیر نصری را هم حتما به یاد دارید. بازیکن تیم منچسترسیتی در 27سالگی با 41بازی ملی از تیمملی خداحافظی کرد. در سال2014 بهخاطر مشکلی که با دیدیه دشان، سرمربی وقت تیمملی داشت کنارهگیریاش را اعلام کرد. او حتی گفت اشتیاقی برای حضور در یورو2016 هم در سن 29سالگی ندارد. او خیلی زود از سطح اول فوتبال دنیا محو شد.
نصری تنها بازیکن با ریشه الجزایری نبود که دیدیه دشان با او به مشکل میخورد. چندی پیش کانتونا از نژادپرستی دشان خبر داده و به او اتهام زده بود که با بازیکنان غیرفرانسوی مثل بنزما یا بنعرفا مشکل دارد اما در عین حال فکیر هم که اصالتا الجزایری است به تیمملی دعوت میشود و احتمالا فیکس خواهد بود. بازیکنان دیگری هم بودند که در حین درخشش در تیمهای باشگاهی، از ادامه حضور در تیمملی فرانسه خودداری کردند؛ ستارههایی مثل فرانک ریبری که با پزشک تیمملی مشکل پیدا کرد و ترجیح داد بهخاطر تیمملی روی مصدومیتش ریسک نکند. تعدادی از بازیکنان تیمملی هم در دوره اریک دومنک در 2010 دست به اعتصاب زدند و از تمرین خودداری کردند که سردسته آنها پاتریس اورا بود. پیش از او آنلکا با فحاشی شدید به دومنک از تیمملی کنار رفته بود. بعد از شکست در فینال یورو2016 هم برخی بازیکنان فرانسه از گرفتن مدال خودداری کردند و حتی پوگبا، کوشیلنی و اومتیتی هم که بهناچار مدال را پذیرفته بودند بلافاصله آن را از گردن خود درآوردند.
در حال حاضر مثل همه دو دهه اخیر بازیکنان آفریقایی و عرب و خارجی زیادی در تیمملی حضور دارند. حتی بازیکنانی مثل امباپه بیش از دو ملیت دارند. این بازیکن دارای ریشه کامرونی و الجزایری است. ماتوییدی آنگولایی است؛ کانته و سیدیبه و عثمان دمبله از مالی، فکیر از الجزایر، پوگبا از گینه، اومتیتی از کامرون، مانداندا از کنگو، کوشیلنی از لهستان (مصدوم شد و خط خورد) و...
همه اینها را گفتیم برسیم به موضوع بهروزتر درباره تیمملی فرانسه؛ اینکه رابیو، هافبک جوان پاریسنژرمن که در لیست دیدیه دشان برای جامجهانی حضور نداشت و در فهرست ذخیرهها گنجانده شده بود، به دشان ایمیل داد و انصراف خود را از حضور در لیست ذخیرهها اعلام کرد. ظاهرا برای او هم که اصالتی فرانسوی دارد، تیمملی مهم نیست. رابیو خودش اعلام کرده دوست دارد بهخاطر آنچلوتی به تیم ناپولی بپیوندد.