• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
پنج شنبه 3 خرداد 1397
کد مطلب : 17487
+
-

اقامت گزیدگان یا استفاده‌کنندگان از شبکه‌های اجتماعی

یادداشت
اقامت گزیدگان یا استفاده‌کنندگان از شبکه‌های اجتماعی

سمیه توحیدلو‌،  جامعه‌شناس

رسانه‌های امروز با آنچه پیش‌تر به‌عنوان رسانه می‌شناختیم متفاوت است؛ تفاوتی که جز با اقامت در شبکه‌ها خود را نشان نمی‌دهد. برخی‌ها استفاده‌کنندگان از شبکه اجتماعی هستند اما هنوز این رسانه و کارکرد آن را به خوبی نمی‌شناسند. وفاداران به نسل پیشین رسانه‌ها که برایشان تنها روزنامه و در بهترین حالت سایت‌های خبری و به شکل تصویری تلویزیون رسانه تعریف می‌شد، از شبکه‌های جدید استفاده می‌کنند اما به کارکردهای آن بی‌توجهند. این شبکه‌ها برایشان تنها تریبون‌های جدید است که یا باید در آن فعالانه و یک‌طرفه پای تریبون رفت و یا به شکل مفعولی پای تریبون نشست. کنشگری فعال در این شبکه‌ها اغلب در اختیار نسل‌های جدیدتر است. مشکل بزرگ تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی برای فضای مجازی هم از همین‌جاست. بخش زیادی از کسانی که درباره این فضا تصمیم می‌گیرند، خودشان تجربه حضور تمام قد در شبکه‌ها و استفاده بجا از آن را نداشته‌اند. صرف داشتن یک آی‌دی یا کانال، انتشار محتوای نظرات و حرف‌ها و دنبال کردن کانال‌ها و آی‌دی‌های دیگر بسته به سلیقه خاص حضور در شبکه‌ها نیست. شبکه‌های اجتماعی سبک‌زیست خودشان را دارند. زندگی روزمره خودشان را بازتعریف می‌کنند. اجتماع خودشان را تشکیل می‌دهند. نخبگانش با نخبگان اجتماعی متفاوت هستند. زبان و ادبیات ویژه خود را می‌یابند. شبکه‌های اجتماعی جدید دنیاهای موازی‌ای را مطابق سلیقه‌های مخاطبین تشکیل می‌دهند؛ دنیایی که با انتخاب ساخته می‌شوند و با انتخاب برخی از ورود به دنیای افراد باز می‌مانند. هویت خاص هرکدام از این شبکه‌ها، پاسخگوی نیاز برخی از افراد در جامعه است. واقع اینجاست که در شبکه اجتماعی همزمان هم استفاده‌کننده و هم تولیدکننده محتوا هستی. مهم این است که این محتوای تولیدشده دارای همخوانی با فضای موجود باشد و بتواند همزبان و همراه خود را در این شبکه‌ها بیافریند.

شبکه‌های اجتماعی جدید محتوامحور هستند. محتوایی که تولید می‌شود و هرکس بسته به میزان حضورش و نوع کنشگری‌اش در تولید این محتوا نقش دارد. بازاریابی محتوایی نمونه جدیدی از کارهای تبلیغاتی است که در این فضا خود را نشان می‌دهد؛ مدلی که محدودیت نخبگان قبلی و حقیقی در فضای اجتماعی را درنوردیده و پتانسیل‌های جدید و نخبگان جدیدتری را آفریده است.

وقتی از بیرون به این دنیای تودرتو نگاه کنی و تنها با صورتی از این دنیا آشنا باشی، این دنیا برایت پر از توهم، ناایمن و گاهی حتی مخرب است. در این بازار همه‌‌چیزی فروخته می‌شود و اگر مقیم این دنیا نباشی بازارهای کاذب نیز درش به سوی تو باز خواهد بود. وقتی از بیرون نگاه کنی نه روابط، نه تعاملات، نه شبکه‌ها و میدان‌های اجتماعی که بعضا آدم‌ها و افرادی را می‌بینی که محتوای تولیدشده‌ ایشان برای تو خوشایند یا ناخوشایند است. در این شرایط دیگر این دنیا از ماهیت مکانی- ابزاری به یک تولید‌کننده محتوای نامناسب/ مناسب تقلیل می‌یابد. در چنین بینشی برای این فضا انواع محدودکردن‌ها توصیه می‌شود. انواع توجیهاتی که برای فیلترینگ آن وجود دارد شنیده می‌شود. اما واقع اینجاست که این توجیه‌ها گاهی برای کسانی که مقیم این شبکه‌ها بوده‌اند مقبول نبوده است.

از طرفی دیگر رقابت کمپانی‌های بزرگ در ایجاد فضاهای شبکه‌ای به‌ گونه‌ای ا‌ست که هیچ‌کدام از این فضاها مشابه هم نیستند. مخاطب خود و جامعه خود را می‌آفریند. نمی‌توان اینستاگرام، تلگرام، توییتر، فیسبوک، لینکدین، انواع فضاهای ابری و... را یکسان پنداشت. حتی با وجود یکسان‌بودن مخاطبان و افراد هم این شبکه‌ها کارکرد خودشان را دارند و اجتماع خود را آفریده‌اند. اگر از بیرون قرار باشد درباره این شبکه‌ها تصمیم بگیری ممکن است، برای تنظیم شکایت‌ها و اعتراض‌ها یکی از اینها را محدود کنی و دیگری را رفع محدودیت نمایی، به این امید که نارضایتی فروکش کند. 

هر ابزاری کارکرد خودش را دارد. این باور نادرست است که اگر تلگرام فیلتر شد جایش توییتر را آزاد می‌کنیم تا رضایت از دست‌رفته بازگردد. یا نمی‌توان با بستن یک شبکه انتظار داشت انواع شبکه‌های جایگزین به همان شکل قد علم کنند. رفع محدودیت‌ها لازم است اما بهانه‌ای که برایش دست و پا می‌شود نشان‌دهنده این است که باوجود هزینه‌کرد مبالغ زیاد برای آموزش این فضاها و تولید آی‌دی‌های مختلف هنوز این فضا برای کسانی که در رأس هستند روشن نشده است. کارهای خوب را انجام دهیم و دلایل درستی برای آن اقامه کنیم. نامه 12‌نفره برای رفع فیلتر توییتر خبر خوبی بود که منتشر شد، چراکه هر رفع محدودیتی قدمی است برای شناخت این فضا. حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی هم اتفاق خوبی است که باید می‌افتاد اما هیچ‌کدام از آنها تلخی محدودیت یک فضای دیگر را نمی‌گیرد. شبکه‌ها مثل یک جامعه هستند؛جامعه‌ها جایگزین نمی‌شوند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید