آزادی و اختلاف عقیده از منظر امام موسی صدر
متن حاضر حاوی بخشهای مهمی است از اندیشههای امامموسی صدر که پیرامون آزادی و اختلاف نظر و اختلاف عقیده در یک سخنرانی ایراد شده است. در وضعیت کنونی که نیازمند طرح مباحث مبنایی پیرامون آزادی و اختلافات هستیم، مرور این اندیشههای اسلامی ضرورت دارد:
در نزد پیامبران رسیدن به هدف هر اندازه شریف باشد، شرط اصلی پیروزی نیست، بلکه آنچه مطلوب است، سعی و تلاش برای رسیدن به هدف است. بنابراین، در راهی که انبیا ترسیم کردهاند شکست و یا اشتباه معنا ندارد، هر گامی در این راه عبادت است و هر عملی تسبیح و برای هر نیرویی اعم از نیروی ظاهری و باطنی پاداش و در هر نتیجهای همه مشارکت دارند. انبیا با این روش انسانها را بهگونهای بسیج کردند که در تاریخ بشری بینظیر بوده و از انسانها قدرت بزرگی که نمونه نداشته است، خلق کردند و فضایی مناسب برای ابراز تواناییهای متفاوت مردم ایجاد کردند تا زمینهای برای تعامل این نیروها باشد. آنان ندای آزادی انسان سر دادند، آزادی از بندگی انسانهای دیگر، آزادی از بندگی اشیا، آزادی از هوای نفس. آزادی در دیدگاه انبیا مطلق است و حد و حدودی ندارد. آزادیای که با آزادی دیگران در تنافی و تعارض باشد، آزادی نیست، چون این آزادی اطاعت و عبادت هوای نفس است. کسی که از هوای نفس خویش آزاد و رهاست، آزادی وی با آزادی دیگران تعارضی نخواهد داشت. پیامبران این برنامه را ارائه کرده و رسالت خویش را انجام دادند و اعلام کردند که تفاوت در خلقت و اندیشه و استعدادها و دین باید در راه سعادت و مصلحت انسان باشد و وسیله رقابت در حرکت بهسوی برتری.
قرآن نیز میفرماید: «اِنَّ الَّذینَ آمَنوُا وَ الَّذینَ هادوُا وَ الصّابِئوُنَ وَ النَّصاری مَن آمَنَ بِاللهِ وَ الیومِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یحزَنوُنَ.»
پیام غلاطیه در عهد جدید نیز این است:
یهودی و یونانی، بنده و آزاد، مرد و زن نداریم، زیرا همه شما در مسیح یکی هستید. پس اگر شما برای مسیح باشید، در این هنگام، از نسل ابراهیم و وارثان وی خواهید بود.
سبحانالله! این سخن چقدر به قرآن شبیه است: «وَجاهِدوُا فِیالله حَقَّ جِهادِه هُوَ اجتَباکم وَ ما جَعَلَ عَلَیکم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّه اَبیکم اِبراهیمَ هُوَ سَمّاکمُ المُسلِمینَ مِن قَبلُ وَ فی هذا لِیکوُنَ الرَّسوُلُ شَهیداً عَلَیکم وَ تَکوُنوُا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ فَأقیموُا الصَّلوه وَ آتوُا الزَّکوه وَاعتَصِموُا بِاللهِ هُوَ مَولاکم فَنِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیرُ.»
آری! پیامبران این برنامه آشکار را ترسیم کردند و از مردم خواستند که یکدیگر را بشناسند و در کار خیر بر یکدیگر سبقت جویند و آنگونه باشند که خداوند میخواهد. سپس، اتمام حجت کردند و به سبب از بین بردن اختلافنظرهای میان افراد یک دین به زبان محمد(ص) گفتند: «اختلاف در امت من رحمت است.»
حقیقت اینکه اختلاف نظر و تفاوت در ادیان از مهمترین اسباب جنبش فکری و دوری از جمود است و از لوازم شکوفایی مواهب ذاتی است. لیکن انسان، متأسفانه، دین و مذهب را وسیله جدیدی برای اختلافهای خویش قرار داده و آن را جلوهای قوی از هوی و هوس و خودخواهی خویش کرده و با این کار باعث بهوجود آمدن فتنهها و مشکلات و بحرانهایی بیشتر از قبل شده است. انسان با همه اینها و پس از اینکه از این بار سنگین خسته شد و در آتشی که بهدست خویش روشن کرده بود، گداخته شد، دین را مسئول این مشکلات تشخیص داد.
ازهمینرو، به دین پشت و از آن غفلت کرد و نقش اساسی دین را کنار گذاشت و دین را فقط آیین و شعائر دانست. این انسان در برابر مشکلات خود درماند، در برابر این فاصله ساختگی جداکننده اجزای خانواده بشری و در برابر درگیریها و جنگ و نگرانی قرار گرفت. انسان در برابر همه اینها به فکر رهایی و خلاص بود. روزها و سالها میگذرد و انسان در تلاش است که راهی برای استقرار و آرامش و رفاه بیابد. او وارد تجربههای مختلفی میشود. این ویژگی و شناسه انسان امروزی است: «ظَهَرَ الفَسادَ فِی البَرِّ وَ البَحرِ بِما کسَبَت اَیدِی النّاسِ لِیذیقَهُم بَعضَ الَّذی عَمِلوُا لَعَلَّهُم یرجِعوُنَ.» این مصیبتها و نگرانیها چیزی جز نتیجه اعمال انسان و دوری وی از حقیقتش نیست. این مشکلات انسان را وادار میکند تا بهسوی پروردگارش بازگردد.