تعدد فهم از وحدت و تشدید تفرقه
مروری بر سخنرانی مرحوم فیرحی در نقد ایدههای وحدتبخش و تقریری از نظر امامموسی صدر
موضوع وحدت یکی از دغدغهها و به بیان بهتر یکی از مسئلههای مهم در جهان اسلام بوده و هست. از آنجا که درصورت فقدان وحدت، آسیبهای جدی و عمیق و مهمی دامنگیر تمام جوامع اسلامی شده و بالتبع موجب بدنامی دین اسلام میشود، اندیشمندان و بزرگان جهان اسلام در ادوار مختلف تلاش خود را در راستای یافتن پاسخی درست و اجرایی برای مسئله وحدت بهکار گرفتهاند. این تلاشها منجر به شکلگیری انواع گفتمانها و جریانها و بروز ایدههای متعدد شده است که مرحوم دکتر داوود فیرحی، پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام در همایش «همگرایی و واگرایی در جهان اسلام» در دانشگاه فردوسی مشهد توضیحی اجمالی از آنها ارائه کرد و در پایان نظر امام موسی صدر را بهعنوان یکی از راهگشاترین ایدهها در حل مسئله وحدت انتخاب و تبیین کرد. نوشتار پیشرو گزارشی مختصر از گفتههای مرحوم فیرحی است که بهطور ویژه برای این روزها مفید خواهد بود.
بازاندیشی پیرامون مفهوم وحدت
مفهوم وحدت در جهان اسلام به بازاندیشی نیاز دارد و راه طیشده را باید سنجید. طرفداران وحدت در جهان اسلام علت عقبافتادگی جامعه مسلمانان را متفرقبودن آنان میدانند. از این رو، وحدت از دیدگاه آنان بهمعنای غلبه بر عقبافتادگی است. این استدلال در عمل با دشواریهایی مواجه شده و گزارشهای تاریخی نشان میدهد که بسیاری از خشونتطلبان در جهان اسلام خشونت را با تکیه بر ضرورت وحدت آغاز کردهاند. وقتی از وحدت سخن به میان میآید، این پرسش مطرح میشود که وحدت حول چه چیزی و بر چه مبنایی و با پذیرش چه مرجعیتی باید صورت گیرد. تاکنون در پاسخ به این پرسش چند راهحل پیشنهاد شده که بهنظر میرسد اکثر آنها ناموفق بوده است.
۱. توجه به علمگرایی
نخستین پاسخی که به این پرسش داده شد، توجه به علمگرایی بود. یعنی عدهای چنین استدلال کردند که برای حل اختلاف میان مذاهب اسلامی باید به عقل و دانش رجوع کرد و چون عاقلان یکدیگر را بیشتر میفهمند، باید اختلافنظرهای مذهبی را به ملاک عقل حل کرد. این اندیشه را نخستین بار سیداحمدخان در هند مطرح کرد که نتایج نامطلوبی در پی داشت. آنان برای حل اختلاف مذهبی، خود مذهب را حذف کردند و نوعی ماتریالیسم علمیگرایانه از دل این اندیشه متولد شد.
۲. بازگشت به اندیشههای سلف صالح
در اعتراض به این رویکرد، عدهای بازگشت به اندیشههای سلف صالح را مطرح کردند و ادعایشان این بود که برای حل اختلافات فقهی و کلامی باید به گذشتهای که همه مسلمانان با هم متحد بودند، یعنی 40سال اولیه ظهور اسلام بازگشت.
احمد ابن حنبل و ابنتیمیه از مبدعان این تفکر هستند. ایراد این تفکر آن بود که نوعی گذشتهگرایی ضدعلم را ترویج و انسان مسلمان را کهنهگرا میکرد و در نهایت، مسلمانانی تولید کرد که نمیتوانستند با مدرنیسم آشتی کنند.
۳. قرآنگرایی
قرآنگرایی راهحل بخش دیگری از مسلمانان برای رسیدن به وحدت بود که در عمل به سطحیکردن قرآن و حذف نهادهای مرجعیت تفسیری قرآن منجر شد و محصولش تولید نوعی روشنفکری رادیکال نظیر سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان اسلام و بخشی از اخوانالمسلمین بود.
۴. اندیشه احیای خلافت و امامت
احیای خلافت و امامت و اتحاد جهان اسلام حول حکومتی واحد، اندیشه دیگری بود که بعد از فروپاشی عثمانی در سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۲۹ میلادی ظهور کرد که از درون آن سازمانها و تشکیلاتی نظیر هیأت اتحاد اسلام و مرکز غیبی تبریز بیرون آمد که این مرکز به افراط گری و ترور نیز دست زد. نظریه خلافت اسلامی دولت داعش که میگوید همه یا باید به ما بپیوندند یا کافر هستند نیز به این نظریه شباهت دارد.
۵. تقریب بین مذاهب
تقریب بین مذاهب رویکرد دیگری است که مرحوم شیخ محمود شلتوت، رئیس اسبق الازهر مصر و مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی مرجع تقلید وقت شیعیان برای رسیدن به وحدت اسلامی پیگیری کردند. طبق این نظریه فقههای متفاوت در کشورهای اسلامی به رسمیت شناخته میشود. بهطور مثال در ایران، پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت یعنی حنبلی، شافعی، حنفی و مالکی و در مصر شیعیان زیدی و امامی میتوانند طبق مذهب خود آزادانه عمل کنند. این نظریه از دوران تولد خود حتی یک گام هم جلو نرفته است؛ بلکه تلفاتی نیز داده که آخرین آن شهادت مرحوم شحاته، روحانی شیعه مصری، در آن کشور بهدست افراطیون اهل سنت بود.
۶. رهبری فرهنگی یا ایدئولوژیک جهان اسلام
رهبری فرهنگی یا ایدئولوژیک جهان اسلام، ایده دیگری بود که در این خصوص مطرح و در بدو امر با این مشکل مواجه شد که این رهبری بر عهده چه کشوری باشد. تمامی مدعیان این رهبری از ایران، ترکیه، عربستان و مصر خود را لایق رهبری میدانستند و میدانند و بر این اساس، درگیریهایی نیز بین قطبهای رهبری جهان اسلام پدیدار شد.
عدهای نیز با طرح ایده کنفرانس سران کشورهای اسلامی به سراغ مدل پیمانهای مشترک همچون اتحادیه اروپا و یا حتی مدل سازمان ملل اسلامی گرایش پیدا کردند؛ به این معنا که جهان اسلام با حفظ دولتهای متفاوت به وحدت پولی، حذف گذرنامه و یا شناسنامه واحد برای شهروندان این کشورها برسد. این امر نیز با دشواری مواجه شد، زیرا دولتهایی که دچار اختلافهای عمیق ایدئولوژیک هستند، نمیتوانند به چنین سازوکارهای همگرایی تن دهند.
نگاهی به این تلاشهای فکری سیاسی در جهان اسلام ما را به این گزینه میرساند که احتمالاً مشکلی در فهم مفهوم وحدت در جهان اسلام پدیدار شده و آنچه تحت عنوان وحدت مطرح میشود، خود عامل تفرقه شده است. مگر اینکه تعریف اصلاحشدهای از مفهوم وحدت را بتوان رواج داد.
مرحوم آیتالله سیداحمد شبیری، پدر آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی، در کتاب «الکلام یجر الکلام» درخصوص وحدتگرایان اسلامی جملهای بیان کردهاند که کلید این بحث است. ایشان میگوید که مذهب همانند دفینه باستانی است که واقع محفوظ دارد. اگر 2نفر بهدنبال دفینهای باشند و یکی معتقد باشد که دفینه در شمال شرق ایران و دیگری معتقد باشد که در جنوب غرب ایران است، نمیتوانند برای نزدیکشدن اعتقادشان روی نقطهای در کویر مرکزی ایران توافق کنند و آنجا بهدنبال دفینه بگردند و داستان مذهب هم همین است. واقع مطلب این است که شیعه باورهایی دارد و اهل سنت نیز عقایدی و پیروان این مذاهب نمیتوانند عقاید خود را کنار بگذارند و همین که اندکی از عقاید خود کوتاه بیایند، از طرف هممسلکان خود متهم به تغییر مذهب میشوند.
ایده امام موسی صدر برای تقریب
در این میان امام موسی صدر ایده خیلی مهمی را مطرح کرده است. ایشان میگوید که به جای اینکه مذاهب از اعتقادات خود کوتاه بیایند یا دست بردارند یا به جای اینکه به عرصه رد و قبول اعتقادات یکدیگر بیفتند، بهتر آن است که وارد میدان مسابقهای ایجابی شوند. ببینیم کدام مذهب به انسان، آزادی، رفاه، رفع بیماری و کاهش آلام و دردهایش پاسخ میدهد و به او کمک میکند.
در اندیشه امام موسی صدر اگر به جای سنی یا شیعه فقیر، سنی یا شیعه ثروتمند، سالم، بانشاط و قوی ایجاد شود، دیگر به خشونت نیز متوسل نخواهد شد و این نوعی فرقهگرایی مثبت است.