الماس درون

داستان کریم بنزما، شبیه هیچ داستان دیگری در فوتبال نیست. مسیری که او طی کرده تا به این نقطه برسد، به مسیر هیچ‌کدام از برنده‌های توپ طلا شباهت ندارد. او نه مثل مسی و رونالدو از همان نخستین سال‌های جوانی غرق لذت بردن توپ طلا شده و نه مثل لوکا مودریچ، با جرقه‌ای دیررس اما هیجان‌انگیز روبه‌رو بوده است. کریم همیشه در گوشه تصویری از بهترین‌های دنیا حضور داشته اما توجه همه، به مرکز تصور بوده است. او اما به مرور زمان، بالاخره خودش را به مرکز این تصویر رسانده است. درست شبیه گلادیاتوری که کمترین شانس را برای کنار زدن همه رقبا دارد اما صبر می‌کند تا در بهترین زمان، چیزی را از خودش نشان دهد که همه را به حیرت وامی‌دارد. شاید همین 5‌سال قبل، تصور اینکه کریم بنزما روزی صاحب توپ طلا می‌شود، محال بود. این بیشتر یک‌شوخی بزرگ با ستاره فرانسوی رئال‌مادرید به‌نظر می‌رسید اما هر ستاره‌ای که از رئال‌مادرید رفت، غنیمتی برای او باقی گذاشت. جدایی رونالدو، شرایطی را فراهم کرد که دیگر همه توپ‌ها در خط حمله باشگاه به ستاره پرتغالی نرسد، همه تیترها سهم او نشود و جایی برای ستایش سایر بازیکنان نیز وجود داشته باشد.‌ساز مخالف گرت بیل، کاری کرد که بنزما به تنهایی مسئولیت خط حمله یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های دنیای فوتبال را به‌عهده بگیرد. جدایی راموس، بنزما را صاحب پنالتی‌های رئال‌مادرید کرد و جدایی مارسلو، بازوبند کاپیتانی را به این ستاره هدیه داد. او حالا، رهبر رئال‌مادرید شده بود. او حالا یک مرد توقف‌ناپذیر در خط حمله این باشگاه بود. بازیکنی که می‌دانست دوران «نفر دوم» بودن برایش تمام‌شده است. بازیکنی که این‌بار همه‌‌چیز را با هم می‌خواست. لالیگا، لیگ قهرمانان اروپا و البته توپ طلا!
    چند فوتبالیست سراغ دارید که این چنین قاطعانه توپ طلا را برده باشند؟ حتی مسی و رونالدو در بسیاری از سال‌ها این جایزه را با جنجال می‌بردند اما کریم بنزما، کاری کرد که یکی از بی‌هیجان‌ترین دوره‌های توپ طلا برگزار شود. او عملا رقیبی نداشت. چرا که یک سروگردن از همه ستاره‌های دنیای فوتبال در این سال بالاتر رفته بود. کریم توپ طلا را خیلی زودتر از شب برگزاری مراسم در پاریس، از آن خودش کرده بود. وقتی رئال، حریفان‌اش را یک به یک در اروپا شکست می‌داد، کریم به این جایزه نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. شاید این قهرمانی، بیشتر از همه قهرمانی‌های قبلی هواداران کهکشانی‌ها را به وجد آورده باشد. آنها این‌بار با تیمی که روی کاغذ ستاره‌های زیادی نداشت، بهترین تیم‌های اروپایی را کنار زدند؛ چلسی، پی‌اس‌جی، سیتی و لیورپول. این یک مسیر دیوانه‌وار بود و بدون درخشش فراتر از انتظار کریم بنزما، این قهرمانی هرگز ممکن نمی‌شد. او یک‌سال شگفت‌انگیز را پشت سر گذاشت وپاداش‌اش را با بردن مهم‌ترین جایزه فردی دنیای فوتبال گرفت.
    آنچه بنزما را از همه بازیکنان دیگر متمایز می‌کند، ثبات و صبری است که در همه این سال‌ها از خودش نشان داده است. درست مثل یک شکارچی قهار که برای رسیدن بهترین لحظه، به اندازه کافی منتظر مانده و بعد، بهترین شلیک عمرش را تجربه کرده است. بنزما برای یک دوره طولانی، مورد انتقاد هواداران رئال‌مادرید بود. حتی مربیانی مثل مورینیو، او را به تمسخر می‌گرفتند اما هیچ‌چیز موجب نشد مرد شماره 9رئال‌مادرید، قید ادامه مسیرش در این تیم را بزند. بعد از رسوایی در پرونده والبوئنا که عملا تیم ملی را از کریم گرفت، این بازیکن با یک بحران تمام‌عیار روبه‌رو شد. شاید هرکس دیگری در موقعیت او، دچار افت می‌شد و حتی از فوتبال فاصله می‌گرفت. بنزما اما فقط به یک چیز فکر می‌کرد، به لحظه‌ای که همه ذهنیت‌ها در مورد خودش را تغییر داده باشد. او روزهای کابوس‌واری را پشت سر گذاشت، پسری که در والدیباس به تنهایی تمرین می‌کرد تا هم‌تیمی‌هایش در رئال‌مادرید از اردوهای ملی برگردند، پسری که تماشاگر قهرمانی کشورش در جام جهانی روسیه بود. آن روزها به کنایه می‌گفتند که جای هیچ‌کس در تیم ملی خالی نیست. آن روزها مدام گفته می‌شد که هیچ‌کس به بنزما افتخار نمی‌کند. همین بازیکن اما، برای یک‌شب پاریس را به تسخیر خودش درآورد. او در پایتخت فرانسه، توپ طلا را از دست مهم‌ترین اسطوره تاریخ فوتبال فرانسه گرفت. زیدان، جایزه معتبرترین نشریه فوتبالی در فرانسه را به کریم تحویل داد و حتی رئیس‌جمهور فرانسه برای او پیام تبریک فرستاد. حالا دیگر در این کشور، همه به کریم افتخار می‌کنند.
    شکوفایی بنزما در 34‌سالگی، یکی از آن افسانه‌های درست و حسابی برای آیندگان در تاریخ فوتبال است. او حالا دیگر همه‌‌چیز را برده و فقط یک جای خالی را برای کامل کردن کلکسیون رویایی‌اش احساس می‌کند. تنها حسرت باقی مانده بنزما در دوران فوتبال‌اش، نبردن جام جهانی است. مرد 34‌ساله مادریدی‌ها حالا برای آخرین‌بار در قطر برای رسیدن به این جام تلاش خواهد کرد. همه آنهایی که کریم را می‌شناسند، می‌دانند که او با چه جدیتی اهداف بزرگ زندگی‌اش را دنبال می‌کند. بنزما با بهترین روحیه و بیشترین انگیزه، گرگی درنده برای جام جهانی خواهد بود. بازیکنی که جذاب‌ترین بخش از ماجراهای زندگی‌اش، تازه بعد از 30سالگی شروع شده است.