• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
چهار شنبه 20 مهر 1401
کد مطلب : 173757
+
-

موازنه‌سازی به وقت سن‌پترزبورگ

سفر بن زاید به روسیه، تازه‌ترین گام اعراب در مسیر خروج از حوزه نفوذ آمریکا و موازنه‌سازی میان شرق و غرب است

گزارش
موازنه‌سازی به وقت سن‌پترزبورگ

یک‌هفته پس از تصمیم سازمان اوپک برای کاهش تولید 2میلیون بشکه نفت در روز، شیخ محمد بن زاید آل‌نهیان رئیس امارات متحده عربی، برای دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، به مسکو سفر کرد. دیدار دیروز سران 2کشور در سن‌پترزبورگ، در بحبوحه تشدید جنگ اوکراین گمانه‌زنی‌ها درباره حمایت کشورهای عربی از روسیه را داغ‌تر از همیشه کرده است. به اعتقاد ناظران، جنگ اوکراین به ترویج روایت نظم جدید جهانی کمک کرد؛ نظمی که در آن شاهد رشد نفوذ اقتصادی چین و توسعه ژئوپلیتیک روسیه هستیم و جهان عرب با آغوش باز به استقبال آن رفته است.
 هفته گذشته سازمان اوپک به‌رغم فشارهای آمریکا با هدف جلوگیری از کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی با کاهش چشمگیر تولید نفت موافقت کرد؛ اقدامی که خشم واشنگتن را برانگیخت. از آنجایی که آمریکا و متحدان اروپایی‌اش به‌دنبال تحریم نفت روسیه به‌دلیل جنگ اوکراین هستند، اغلب ناظران غربی این تصمیم اوپک را اقدامی در راستای حمایت از مسکو تفسیر کرده‌اند. سفر محمد بن زاید به روسیه در حالی انجام می‌شود که به اذعان بسیاری از رسانه‌های منطقه ازجمله شبکه الجزیره، تصمیم هفته گذشته اوپک روابط واشنگتن و متحدان سنتی‌اش در خلیج‌فارس به‌ویژه ریاض و ابوظبی را تیره کرده است.
امارات متحده عربی ازجمله کشورهایی است که در قبال عملیات روسیه در اوکراین موضع بی‎طرفی خود را حفظ کرده است. به اعتقاد ناظران، مواضع امارات به‌عنوان یکی از شرکای سنتی آمریکا در خلیج‌فارس نسبت به جنگ اوکراین نشان می‌دهد ابوظبی تلاش دارد تا در نظم جدید جهانی میان قدرت‌های بزرگ توازن برقرار کند؛ نظمی که در آن روسیه و چین به اندازه متحدان غربی برای کشورهای خلیج‌فارس اهمیت دارند و کشورهای عربی به نوعی به سمت موازنه‌سازی‌ روابط خود گام برمی‌دارند.

روابط روسیه و کشورهای عرب
اما این تنها امارات متحده عربی نیست که همزمان با تشدید دوقطبی شرق و غرب در جهان امروز، روابط نزدیکی با روسیه دارد. احمد عادل، کارشناس ژئوپلیتیک و اقتصاد سیاسی مقیم قاهره، در مطلبی که در وب‌سایت گروه بریکس منتشر شده، می‌نویسد: زمانی که پوتین پس از همه‌پرسی در مناطق شرقی اوکراین، دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپروژیا را به خاک فدراسیون روسیه ضمیمه کرد، صدای اعتراض غرب بلند شد اما کشورهای عربی یک موضع متعادل را ترجیح دادند. آنها تاکنون نه اقدام روسیه را تأیید و نه محکوم کرده‌اند و احتمالا در آینده نیز ترجیح خواهند داد که همین سیاست را ادامه دهند. در واقع، انعکاس رابطه نزدیک روسیه با کشورهای عربی را می‌شود در مواضع آنان نسبت به غائله اوکراین دید. عربستان، امارات و مصر تاکنون حاضر نشده‌اند تا در برابر فشارهای آمریکا برای قطع روابط با روسیه و اعمال تحریم‌های غرب علیه این کشور تسلیم شوند. گرچه برای کشورهای عربی رابطه با آمریکا هنوز هم مهم است اما نه‌تنها از دستورات واشنگتن برای منع ارتباط با روسیه پیروی نمی‌کنند، بلکه به‌دنبال تعمیق روابط خود با مسکو هستند. گفته شده، صندوق سرمایه‌گذاری سعودی که توسط الولید بن طلال شاهزاده سعودی اداره می‌شود در ماه‌های فوریه تا مارس سال‌جاری میلادی بیش از 500میلیون دلار در شرکت‌های بزرگ انرژی روسیه سرمایه‌گذاری کرده است.
همزمان عربستان سعودی و امارات متحده ازجمله کشورهایی هستند که به‌طور جدی دلارزدایی از معاملات تجاری خود را دنبال کرده و شرکای تجاری خود را به استفاده از یوان چین، روپیه هند و روبل روسیه ترغیب و تشویق می‌کنند. به‌گفته کارشناسان اقتصادی، در شرایطی که ایران و ونزوئلا برای صادرات نفت‌شان یوان می‌پذیرند و هند نیز برای واردات نفت خام روپیه می‌پردازد اگر چین هم پول واردات 13میلیون بشکه نفت خود را به یوان پرداخت کند و روسیه نیز پول صادرات 8میلیون بشکه نفت خود را در روز به روبل دریافت کند، پترو دلار(دلار نفتی) حدودا 48درصد از تجارت جهانی نفت را از دست خواهد داد. دلار نفتی هسته اصلی نظام مالی آمریکاست و با تضعیف دلار نفتی، نظام مالی آمریکا و در نتیجه اقتصاد این کشور نیز تضعیف خواهد شد.
مصر هم به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کشورهای عربی به‌دنبال کاهش وابستگی خود به دلار آمریکاست. فخری الفکی، رئیس کمیته برنامه‌ریزی و بودجه در مجلس نمایندگان مصر، گفته که قاهره به‌زودی از کارت‌های بانکی روسی «میر» و مبادله به روبل روسیه در نظام بانکداری خود استفاده خواهد کرد. یکی از مقام‌های ارشد بانک مرکزی مصر به وب‌سایت المانتیور توضیح داده که قاهره برای تنوع بخشیدن به منابع ارزهای خارجی خود و کاهش وابستگی به دلار آمریکا تصمیم گرفته تا از روبل روسیه استفاده کند.
احمد عادل در پایان تحلیل خود می‌نویسد: «کشورهای مهم عربی درک می‌کنند که نظام جهانی فعلی به‌ویژه به‌دلیل جنگ اوکراین به سرعت در حال تغییر است و آنها 2انتخاب پیش‌رو دارند: یا می‌توانند خود را با واقعیت‌های جدید وفق دهند، یا در تلاش برای دفاع از نظام تک‌قطبی با مرکزیت آمریکا غرق شوند. کشورهای عربی امروز به جای خدمت کردن به منافع آمریکا، منافع خودشان را دنبال می‌کنند؛ بر همین اساس به‌دنبال تعمیق روابط خود با روسیه هستند و تهدیدهای غرب نیز آنان را نمی‌ترساند.» 

چرا جهان عرب از پوتین حمایت می‌کند؟ 
آمر صلاح، تحلیل‌گر و محقق مصری، نیز در تحلیلی که چندی پیش در وب‌سایت اندیشکده کارنگی منتشر شده به دلایل حمایت کشورهای عربی از پوتین در جنگ اوکراین پرداخته و نوشته: از سال2011 تاکنون واکنش‌های جهان عرب به تحولات سیاسی در بستری کاملا دوقطبی شکل گرفته است؛ پدیده‌ای که به نوعی در موضع‌گیری‌ها نسبت به جنگ اوکراین نیز مشاهده می‌شود. درحالی‌که بخشی از افکار عمومی جهان عرب قیام‌ها و ناآرامی‌ها در کشورهای عربی را نتیجه اجتناب‌ناپذیر چند دهه استبداد حاکم بر منطقه می‌دانند؛ گروهی نیز معتقدند که رد پای غرب در انقلاب‌های عربی کاملا پیداست و در واقع عامل وخامت تنش‌های سیاسی در کشورهای عربی را سیاستمداران غربی می‌دانند.
در این روایت دوم است که ولادیمیر پوتین به‌عنوان سیاستمداری الهام‌بخش مطرح می‌شود؛ کسی که با استفاده از مشت آهنین این قابلیت را دارد تا تضادها را کنترل کرده، امنیت ملی کشورش را در اولویت قرار داده و نوسازی جامعه را از بالا به پایین اجرا کند. این همان منطقی بود که افسران نظامی در حمایت از به قدرت رسیدن عبدالفتاح السیسی(رئیس‌جمهوری نظامی مصر) داشتند. از نگاه طیفی از افکار عمومی جهان عرب و رهبران سیاسی این منطقه، پوتین کسی است که توانسته کشورش را از هرج و مرج اصلاحات اقتصادی پروسترویکایی که با سازماندهی رهبران غربی و توسط میخائیل گورباچف با هدف تجزیه اتحاد جماهیر شوروی سازماندهی شده بود، بیرون بکشد. حامیان روایت دوم بر این باورند که رهبران غربی با سازماندهی قیام‌های2011 هدف مشابهی را در جهان عرب دنبال می‌کردند. علاوه‌بر این، از نظر آنان پوتین رهبری است که توانسته توطئه دمکراسی‌سازی غرب در اروپای‌شرقی را به چالش بکشد، غرب را به انرژی روسیه وابسته کند، پایه‌های دولت بشار اسد در سوریه را با وجود مخالفت تمام‌عیار کشورهای غربی تثبیت کند و با گروه‌های تندروی جهادی مقابله کند. به اعتقاد حامیان روایت دوم، پوتین فقط یک «دوست» نیست بلکه دشمن یک «دشمن» است. از نظر آنان حکومتداری پوتین نمونه موفقی از حرکت یک دولت ضعیف به‌سوی دولتی مقتدر است؛ بنابراین اگر اعراب به‌دنبال آینده متفاوتی هستند باید الگوی پوتین را دنبال کنند.
حمایت جهان عرب از پوتین یک دلیل دیگر هم دارد؛ واکنش‌های رسمی غرب به حمله روسیه به اوکراین. از نظر حامیان پوتین، واکنش‌های غرب به بحران اوکراین نمونه آشکار استانداردهای دوگانه و گفتمان متناقض آنان درباره بحران‌های عربی بوده است. در مورد اوکراین، کشورهای بزرگ غربی جنگ روسیه را تهاجمی توصیف کردند که قوانین بین‌المللی را نقض کرده است. به‌گفته آنان، از آنجایی که الحاق مناطق شرقی اوکراین به خاک روسیه غیرقانونی است پس به سرعت باید از تمام پتانسیل‌‌های بین‌المللی برای تشدید فشارها بر روسیه استفاده کرد؛ ازجمله حق ارسال تسلیحات برای اوکراین، حمایت از حق اوکراین برای استفاده از زور علیه نیروی متجاوز، ارسال پرونده روسیه به دادگاه کیفری بین‌المللی و منزوی کردن مسکو از طریق تحریم‌های نظام مالی و بانکی جهان. اما در مقابل، همین کشورهای غربی نه‌تنها حمله2003 آمریکا به عراق را نادیده گرفتند که برخی مشارکت هم کردند. این تهاجم نظامی که ناقض قوانین بین‌المللی بود، نه تجاوزی که از سوی رهبران غربی «اقدام برای آزادی» نام گرفت. علاوه‌بر این، دهه‌هاست که کشورهای غربی اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط رژیم‌صهیونیستی را نادیده گرفته‌اند و مقاومت مردم فلسطین را تروریسم تلقی کرده‌اند و حتی اجازه پیگیری جنایات اسرائیل در دیوان کیفری بین‌المللی را نداده‌اند.
آمر صلاح می‌نویسد: «رویای جهان چندقطبی یکی از دلایل حمایت جهان عرب از پوتین است. در این روایت، تحلیل‌ها، خیال‌پردازی‌ها، نوستالژی و نارضایتی اعراب از نظم تک‌قطبی حاکم در هم آمیخته است.»  

 

این خبر را به اشتراک بگذارید